۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۲۲
وی با قرائت آیه «وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿21﴾»، اظهار کرد: این قافله با شهود حرکت میکند، در سوره مبارکه قاف فرمود هر کس که میآید یک سائقی دارد که یا او را از پشت سر بدرقه میکند یا از پشت سر هی میکند و یک شاهد دارد، پشت سر بودن و جلو بودن چند جور است، الان هم ما یک سائق و شهیدی داریم.
مفسر برجسته قرآن کریم گفت: این که گفته شد «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، شناخت نفس از دشوارترین کارها است، مفهوم نفس را انسان با علم حصولی میتواند بشناسد، در تمام این مواقف این اعضا و جوارح جنود الهی هستند، این طور نیست که گاهی سرباز الهی باشند و گاهی سرباز الهی نباشند، اینها در هر موقفی جنود الهی هستند.
وی با اشاره به این که امام علی(ع) در خطبه 199 میفرماید که بندگان خدا بدانید که اعضای شما جنود الهی است، بیان کرد: دست و پای شما ستاد الهی است، این دست و پا دائما دارد مأموریتشان را انجام میدهند، آن وقت که کسی حرفی میزند و رسوا میشود، این مأموریت خودش را انجام داده است.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: این اعضا ستاد الهی هستند که اگر یک وقت مصلحت شد، حرف میزنند، کارشان دائم است اما حرف زدنشان مصلحتی است، در قرآن کریم ماییم و زبان ما، این زبان ما گاهی علیه ما شهادت میدهد و گاهی ما با همین زبان به زبان میگوییم که چرا علیه ما شهادت دادی.
هماهنگی اعضا و جوارح با دستورات الهی راحتی قیامت را در پی دارد
وی با قرائت آیه «وَمَا کُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَلَا أَبْصَارُکُمْ وَلَا جُلُودُکُمْ وَلَکِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا یَعْلَمُ کَثِیرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿22﴾»، ادامه داد: این پرسش باید پاسخ داده شود که زبان چه میکند؟ از آن جهت که عضو ستاد الهی است، وظیفه خدایی را بر عهده دارد و از آن جهت که عضوی از اعضا و جوارح ما هست، باید حرف ما را گوش بدهد، اگر هماهنگ باشند که مشکلی ندارد اما اگر بین سخن خداوند و حرف ما تعارضی وجود داشته باشد، میبیند فرمانده کل کدام است و حرف او را اطاعت میکند.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات خاطرنشان کرد: پس از آن گاه ما اجازه داریم به زبان بگوییم ای زبان چرا علیه ما شهادت دادی؟ همین زبان به ما میگوید که من که در اختیار تو نبودم که ساکت باشم، تو آن وقت که میبایست ساکت باشی یا میبایست سخن بگویی، کوتاهی کردی، الان خداوند به من دستور داد که نطق بازکنم، درباره بقیه اعضا همچون چشم و گوش و دست و پا هم همین طور است.
وی افزود: اگر ما جزو ستاد الهی نباشیم، همین زبان آبروی ما را میبرد، اگر جزو ستاد الهی نباشیم، جایی را امضا میکنیم که آبروی ما از بین برود، همه اعضا و جوارح تحت اراده ما هستند، نه جبری و نه اختیاری بلکه امر بین الامرین و اعضا و جوارح ما تکوینا در زیر سلطه خداوند هستند.
حضرت آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: اگر کسی مراقب باشد با اعضا و جوارح خود درست رفتار میکند و میداند که آنان مأموران الهی هستند، ما اگر بدانیم فلان شخص از طرف فرمانده کل قوا آمده است، حرمت او را نگاه میداریم، برای این که عضو ستاد اوست، خداوند اگر بخواهد ما را کمک کند لازم نیست که از جای دیگر کمک کند، با همین دست کمکتان میکند.
وی با بیان این که در سوره مبارکه هود فرمود که تمام جنبندگان عائله خداوند هستند و خدا باید روزی آنان را بدهد، افزود: فرمود شما که روزی خداوند را میخواهید به کسب و کارتان زیاد تکیه نکنید، شما اگر ایمان داشته باشید، من از جایی دیگر روزی شما را میدهم تا اعتقادتان به توحید و غیب بیشتر شود، فرمود اگر کسی تقوا داشته باشد حتما راه برونرفتی دارد، مؤمن در کار خودش نمیماند.
مفسر برجسته قرآن کریم گفت: روزی را ما به همه میدهیم، این فرق مؤمن و غیرمؤمن و موحد و غیرموحد است، فرمود من دلم میخواهم مؤمن از آن جهت که مؤمن است کنار سفره توحید بنشیند، ما قافلهای هستیم و اعضا و جوارحی داریم، این اعضا و جوارح اعضای ستاد فرمانده کل قوا هستند و اگر دید که راه صحیح رفتیم با همین اعضا و جوارح به ما کمک میکند.
باید اعضا و جوارح راه خدمت به دین را بر عهده بگیرند
وی با اشاره به این که اگر با همین اعضا و جوارح راه صحیح را طی کردیم، اعضا و جوارح دستور پیدا میکنند که خدمت به دین را بر عهده بگیرد، بیان کرد: از خداوند بخواهیم که خدایا کاری نکن که دیگری دین را یاری بکند و ما تماشاچی شویم، دست بگیر دست محمود نیست، شما باید دست بالا داشته باشید و به دیگران بدهید.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: فرمود اگر این چنین شد با دست شما دین آبیاری میشود و اگر دین خدا را با همین اعضا و جوارح یاری کرده باشد، خداوند با همین اعضا و جوارح او را تأیید میکند، اگر کسی این طرز دید قرآنی را داشته باشد، یقینا مراقب اعمال خودش است.
وی با قرائت آیه «وَذَلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنتُم بِرَبِّکُمْ أَرْدَاکُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِینَ ﴿23﴾»، گفت: شما خیال کردید خداوند کارهای علنی را نمیداند، شما بسیاری از کارها را از خداوند مخفی میکردید، آن شبنشینیها و بیتوتههای پشت درهای بسته را خیال کردید، خداوند نمیداند، از مردم مخفی میشوید اما از خداوند نمیتوانید مخفی کنید.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با قرائت آیه «فَإِن یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن یَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِینَ ﴿24﴾»، گفت: چون برای شما خیر و شر یکی بود الان هم نار و غیرنار برای شما یکی است، چه صبر بکنید و چه صبر نکنید، تفاوتی به حال شما ندارد، فرمود نه به اینها اجازه عذرخواهی داده میشود و نه اینها معتب هستند که با عتاب الهی سبک شوند و نه معذور هستند که با عذرخواهی اندکی از نظر روانی آسایش بیابند.
وی با اشاره به آیه «وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ ﴿25﴾»، خاطرنشان کرد: ما شیطان را هم قرین فردی میکنیم که حرف انبیا و عقل و فطرت را گوش نمیدهد، این نیروی تخریبی را به طرف آنان بسیج میکنیم که آنان را وسوسه بیشتر بکنند.
وسوسههای شیطان تنها یک دعوتنامه است
حضرت آیتالله جوادی آملی وسوسههای شیطان را تنها یک دعوتنامه خواند و گفت: یک دعوتنامه شیطان است که آنان را قدم به قدم وسوسه میکند، این در حد دعوت است، نه این که اختیار از فرد سلب شود، شیطان ولی آنان میشود، شیطان سلطان و ارسالشده است که آنان را بگزد و اذیت کند.
وی گفت: در سوره مبارکه حضرت ابراهیم(ع) همه احتجاجهای شیطان و بندگان را خداوند بررسی کرده است، شیطان در محکمه عدل الهی میگوید من تنها دعوت کردم و نه من بر شما مسلط هستم و نه شما بر من مسلط هستید.
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: شیطان میگوید من غیر از دعوتنامه چیز دیگری که نیاوردم، گاهی این دعوتنامه یکبار و دوبار و گاهی دهبار است، گاهی سمعی و بصری و مانند آن است، از طرف دیگر سخن انبیا، فطرت و نور الهی هست، فرمود من بر شما سلطنت ندارم، شما هم بر من سلطنت ندارید.
وی ابراز کرد: راه گاهی صاف است و گاهی چندین سنگ توی راه است، انسان باید نگاه کند که پایش به سنگ نخورد، فرمود ما این سنگها را گذاشتیم که یک قدری خودتان مواظبت کنید، تقوا یعنی این که انسان به گونهای راه برود که پایش به این خارهای راه گیر نکند، انسان با تقوا سپر دارد، تنها نگاه به نامحرم که تیر نیست، هر گناهی تیر است، جایی که تیراندازی زیاد است، انسان سپر میگیرد.
منبع:رسا