همه باید متخلق به اخلاق الهی باشند

عقیق

 آیت الله جوادی آملی در ادامه با اشاره به گستره رسالت رسول(ص) ادامه داد: وجود مبارک رسول خدا(ص) خلیفه خدای سبحان برای هدایت همه انسان‌ها بود؛ خداوند همه را هدایت می‌کند منتها بعضی قبول می‌کنند بعضی سر باز می زنند، وجود مبارک آن  هم در بخش ملّی و محلّی که حوزه اسلامی بود، هم در بخش منطقه‌ای که حوزه موحّدان عالَم اعم از مسلمان‌ها، کلیمی‌ها و مسیحی‌ها و مانند آ‌ن بود و هم در منطقه بین‌المللی نسبت به همه انسان‌ها چه مسلمان و چه کافر، دارای برنامه جامع هدایت بود.

وی جانشینی ائمه اطهار(ع) را پس از پیامبر گرامی اسلام مورد اشاره قرار داد و گفت: آیاتی که در قرآن کریم راجع به گستره رسالت سخن می‌گوید دو اصل را به ما می‌فهماند؛ یکی همگانی بودن رسالت و دیگری همیشگی بودن این رسالت؛ برای همه مردم در همیشه زندگی و تاریخ الی یوم القیامه، برنامه و پیام دارد، ائمه(ع) هم جانشینان این ‌اند چه آنهایی که رسالت و خلافت داشته باشند مثل دوازده امام و چه صدیقه کبری که ولایت دارد و حجّت بالغه الهی است و به صورت ظاهر امام نیست، در هر سه بخش ذکر شده، جانشین وجود مبارک رسول گرامی‌اند.

 آیت الله جوادی آملی با ذکر روایتی از خاندان عصمت و طهارت، افزود: مستحضرید که وجود مبارک امیرالمؤمنین و صدیقه کبری و حسنین روزه‌هایی که می گرفتند و افطارهایی که می کردند مسکین، یتیم و اسیر حضور داشتند، صدیقه طاهره مثل  امیر، افطاریه خودشان را به این اسیر کافر می‌دادند، اگر کسی در قلمرو اسلامی به سر می‌برد ولو کافر نباید گرسنه باشد این پیام صدیقه کبری است، یتیم و مسکین را خیلی‌ها بر اساس عاطفه کمک می‌کنند اما کسی حاضر نباشد که کافری گرسنه باشد این برای آن است که پیام آن پیامبری را به دوش می‌کِشد که طبق آیات قرآن رسالت وی، رسالت جهانی و کلی و دائمی است.

وی در فراز دیگری از فرمایشات خود به ادامه مباحث اخلاقی جلسات گذشته پرداخت و گفت: دستور نزاهت اخلاقی، دستور جهانی است و همه ما موظفیم متخلّق به اخلاق الهی باشیم، وقتی که از ائمه(ع) درباره مسایل اخلاقی سؤال می‌ کردند، می‌فرمودند شما دو بخش دارید: یکی بخش اندیشه است که عقل نظر متولّی آن است و یکی بخش انگیزه است که عقل عمل مسئول آن است. از طرفی دیگر غریزه فطری سرمایه و میزان تشخیص در درون هر انسان است.

وی اذعان داشت: ممکن است جزئیات را انسان نداند چه اینکه نمی‌داند و باید در این خصوص به دستورات رهبران الهی مراجعه کند ولی اصلِ ترازو را خدا به انسان داده است که در بخش اندیشه که قلمرو بود و نبود است بفهمد چه چیزی حق است چه چیزی باطل، چه چیزی صدق است چه چیزی کذب، اما در بخش انگیزه که در بخش عقل عملی است و قلمرو باید و نباید است یک قاعده کلی فرمود که هر چه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند. بنابراین این‌چنین نیست که به ما مسائل اخلاقی را تکلیف کرده باشند ولی ترازو نداده باشند.

آیت الله جوادی آملی خطر تسلط شهوت و غضب را بر نیروی های الهی درونی انسان خطری همیشگی برشمرد و متذکر شد: این بیان نورانی امیر(ع) است که فرمود: «کم من عقل اسیر تحت هوی امیر» هوا و هوس وقتی غالب شد این عقلِ عدل‌ محور را به بند می‌کِشد. آن وقت این نفس به جای اینکه امّاره بالعدل و امّاره بالحُسن باشد می‌شود امّاره بالباطل و الکذب و الشرّ. بنابراین ما هیچ عذری نزد خدا نداریم چرا که خداوند همه راه ها و امکانات هدایت را برای همه انسانها فراهم ساخته است.

منبع:مهر