«خَنّاس» از ریشه «خُنُوس» به معنى جمع شدن و عقب رفتن است و این برای آن است كه شیاطین هنگامى كه نام خدا برده مىشود عقب نشینى مى كنند و از آنجا كه این امر غالباً با پنهان شدن توأم است، این واژه به معنى «اختفاء» نیز آمده است.
عقیق: در کتاب «مجالس» از عبدالرحمن بن غنم الدوسی نقل شده است که آیه شریفه «وَ الَذین اِذا فَعلو فاحشَة» (آل عمران: آیه 135) درباره بهلول نباش نازل شده است. بهلول کسی بود که شغل خود را نباشی قبر قرار داده بود تا این که در یک شب قبرِ دخترِ یکی از انصار را نبش کرده و آن دختر را از قبر خارج و کفن او را دزدید و آن دختر بسیار زیبا یافت و همین که چشم بهلول به او افتاد شیطان او را وسوسه کرد تا این که سرانجام با دختر مرده زنا انجام داد ولی پس از ارتکاب عمل پشیمان شد و به محضر پیامبر آمد. پیغمبر او را به نزدِ خود راه نداد و او هم ناچار از مردم کناره گیری کرد و در یکی از کوه های مدینه مشغول عبادت شد تا این که خداوند توبه او را قبول نمود و این آیه درباره اش نازل شد. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: همین که این آیه شریفه نازل شد شیطان به یکی از کوه های مکه به نام «ثور» بالا رفت و با صدای بلند یارانِ پلید خود را صدا کرد. یارانِ او به اطرافش جمع شده و گفتند ای بزرگ ما؛ برای چه ما را احضار کردی؟ شیطان گفت: این آیه از آسمان نازل شده، کیست از شما که موکل آن گردد. یکی از آن ها برخاسته و گفت: من به فلان وسیله و با فلان عمل شایسته ام که موکل بر آن گردم. شیطان گفت: تو اهل این کار نیستی. دیگری برخاسته و سخنانی مانند سخنان اولی گفت. شیطان گفت: نه! تو هم اهل آن نیستی. شیطان دیگری به نام «الوسواس الخناس» برخاسته و گفت: من اهل این کارم. شیطان گفت: با چه وسیله؟ گفت: من با وعده و تأمینی که از عذاب الهی به آن ها می دهم، به گناه وادارشان کرده و سپس استغفار را از یادشان می برم. شیطان گفت: تو شایسته این کاری و او را تا روز قیامت موکل بر این آیه کرد. پی نوشت ها: 1-ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج4: 43. *سیدعباس میری، شیطان کیست و چه می کند؟: 141-142. منبع:قدس 211008