۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۶
عقیق: عظمت وجودی و ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب زمان(عج) باعث شده است که در طول هزار و اندی سال که از غیبت کبری میگذرد، هر گروه از مردم بسته به گرایشهای خاص اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی که داشتهاند، از دیدگاهی خاص به تحلیل شخصیت و تعیین جایگاه آن حضرت در عالم هستی بپردازند.
حجتالاسلام رضا قاسمی، مدیر سامانه پاسخگویی «همراز» در یادداشتی که با موضوع «شیعه منتظر را چه انحرافاتی تهدید میکند؟» به بررسی آن پرداخته است:
برای هر فرهنگ و مجموعه معرفتی ممکن است آفتهایی روی دهد که مانع رشد و بالندگی آن فرهنگ باشد، فرهنگ دینی نیز گاهی به آفتهایی گرفتار میشود که حرکت رو به کمال آن را کند میکند، در این طرح، سخن از آسیبهایی است که پیش از ظهور و در دوران غیبت رخ میدهد، تا با تبیین آن راه مبارزه و درمان روشن شود.
به جهت اهمیت مسأله امامت(1) و نقش محوری آن در ساختار فکری و عملی شیعیان، دشمنان همواره سعی کردهاند که درباره امام مهدی(عج) شبهاتی را مطرح کنند و معتقدان به آن حضرت را دچار تردید کنند، چون از جمله مباحثی است که در زندگی بشر، نقش کلیدی دارد که کمترین آن امید به آینده و سر فرود نیاوردن در مقابل حوادث، ستمها و سختیها است.
به همین علت در معرض خطرات و آسیبهایی است که گاهی از طرف دوستان ناآگاه و بیاطلاع نیز انجام میگیرد، این آسیب ها عبارتند از:
-شتابزدگی و تعجیل در ظهور
-ملاقات گرایی
-برداشتهای انحرافی از مقوله انتظار فرج
که با روایات منتظران حقیقی منطبق نیستند، ضرورت بررسی صحیح و منطقی موضوع مهدویت را ایجاب میکند.
1. استعجال در ظهور
استعجال به معنی عجله کردن و خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و تحقق زمینههای لازم برای آن است، انسانهای عجول به خاطر ضعف نفس و کم ظرفیت بودن، متانت و سکون و آرامش خود را از دست داده و بدون در نظر گرفتن شرایط، خواهان تحقق پدیدهها هستند.
در فرهنگ ناب مهدویت و در برخورد با مسأله انتظار امام غایب، انسان منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا میکند، ولی هرگز عجله نمیکند و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار طولانی شود، باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمیدهد، بلکه علیرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان میدهد و برای تحقق همه زمینههای لازم برای ظهور میکوشد و بردباری میکند.
عبدالرحمن بن کثیر میگوید: خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم که «مهرم» داخل شد و عرض کرد: قربانت گردم، به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم کی واقع میشود؟ امام(ع) فرمود: ای مهرم! وقتگذاران دروغ گفتند و شتاب کنندگان هلاک شدند و تسلیم شدگان نجات یافتند».(2)
امام صادق(ع) فرمودند: «انما هلک الناس من استعجالهم لهذا الامر ان الله لا یعجل لعجلة العباد ان لهذا الامر غایه ینتهی الیها فلوقد بلغوها لم یستقدموا ساعة و لم یستأخروا»(3)، شتاب مردم برای این کار، آنها را هلاک ساخت، خداوند به جهت شتاب مردم، شتاب نمیکند برای این امر مدتی است که باید پایان پذیرد، اگر پایانش فرا رسد، آن را ساعتی پیش و پس نیفکنند.
نهی از عجله و شتاب زدگی در امر ظهور به آن جهت است که به دنبال این پدیده، روحیه یأس و ناامیدی در انسان منتظر، در اثر عدم تحقق ظهور پیدا میشود، آرامش و صبوری خود را از دست داده و حالت تسلیم او به گلهمندی، شکایت و عدم رضایت به مصلحت الهی تبدیل میشود و از تأخیر ظهور بیقرار گشته و این بیماری را به دیگران سرایت میدهد و گاهی استعجال ظهور، منجر به حالت انکار وجود امام و رویکرد به منحرفان و مدعیان دروغین مهدویت شده و در نهایت به استهزا و تمسخر آیات، روایات و معتقدان به غیبت و ظهور گرفتار میشود.
مرحوم صدوق در کتاب «کمالالدین» نقل کرده که امام جواد(ع) فرمود: «یهلک فیها المستعجلون»(4) در دوران غیبت، شتاب زدگان در امر ظهور هلاک میشوند.
2. ملاقاتگرایی
از آسیبهایی که در عصر غیبت برای منتظران اتفاق میافتد، مدعیانی هستند که بیدلیل یا به سادهترین اتفاق، ادعای ملاقات میکنند، یا کسانی که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت میپندارند و از باقی وظایف غافل شده و افراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه فرا میخوانند.
دوری شیعیان از مولای خود و محروم ماندن از دیدار جمال آن یوسف بیهمتا از سختی و تلخیهای دوره غیبت به شمار میرود، با شروع روزگار غیبت، منتظران ظهور، پیوسته در حسرت تماشای آن سرو بلند فضیلت سوختهاند و آه فراق از دل کشیدهاند! البته در دوران غیبت صغری، شیعیان به وسیله نائبان خاص با امام عصر(عج) ارتباط داشتند و بعضی از آنها به فیض حضور آن بزرگوار رسیدهاند، چنان که در این باره روایات فراوانی وجود دارد، ولی در دوره غیبت کبری که روزگار غیبت کامل امام است، رابطه یاد شده قطع و امکان شرفیابی به محضر آن حضرت به شکل معمول و از طریق افرادی خاص، منتفی شده است، با این حال امکان تشرف به لقای امام زمان(عج) در غیبت کبری امکان دارد.
در عصر غیبت مصلحت بر آن است که هر از چند مدتی حضرت خودش را به برخی از مردم و بزرگانی که سخن شان مورد قبول است، نشان دهد تا مردم به وجود او اطمینان پیدا کرده و طولانی شدن غیبت، سبب انکار وجود حضرت نشود، زیرا تنها دلیل و برهان ـ خصوصاً برای عوام موجب اطمینان و یقین به وجود امام زمان(عج) نیست و به همین علت بزرگان دستور میدهند که قصه تشرفهای بزرگان به خدمت امام زمان(عج) را برای مردم بازگو کنید که این به نوبه خود مردم را دلگرم کرده و به آنها روحیه و امید میدهد و بر اعتقادشان نسبت به وجود آن حضرت میافزاید، زیرا قویترین دلیل بر امکان شی وقوع آن است.
عموم علمای شیعه از قدما و متأخرین قائل به امکان رؤیت و تشرف به لقای حضرت(عج) در عصر غیبت کبری بودهاند که میتوان افرادی را نام برد؛ سید مرتضی(5)، شیخ طوسی(6)، سید بن طاووس(7)، آخوند خراسانی(8)، محقق نائینی(9).
3. برداشت غلط از مفهوم انتظار
برداشت غلط از مفهوم انتظار سبب شده است که بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از فساد به دست امام عصر(عج) خواهد بود ما در برابر قیامها و ناهنجاریها هیچ وظیفهای نداریم و بلکه ممکن است گفته شود که برای نزدیک شدن ظهور امام مهدی(عج) باید برای ترویج بدیها و زشتیها در جامعه اقدام کنیم! این اندیشه نادرست در مقابل دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع) است که امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف حتمی هر مسلمان میداند، بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) در نقد این دیدگاه فرمودهاند: «ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداریم، تکلیف شرعی ماست، منتهی ما نمیتوانیم اینکه هست این است که حضرت امام مهدی(عج) عالم را پر می کند از عدالت، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید»(10).
ایشان همچنین در ادامه بیانات خود فرمودهاند: «(آیا) ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟!(11)
برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج، امر به معروف و نهی از منکرهای جزیی منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفهای برای خود نمیدانند و گروهی دیگر، حتی امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی را نیز بر نمیتابند، چون معتقدند در دوران غیبت، کاری از آنها بر نمیآید و تکلیفی به عهده ندارند، و امام زمان(عج) خود، هنگام ظهور کارها را اصلاح میکند.
پندار گروه دیگر چنین است که جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد آن نباید داشت تا زمینه ظهور که دنیایی پر از ظلم و فساد است فراهم آید.
گروه بعد، انتظار را چنین تفسیر میکنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن زد تا زمینه ظهور حضرت حجت هر چه بیشتر فراهم شود.
دیدگاه دیگر، هر حکومتی را به هر شکل، باطل و بر خلاف اسلام میداند و میگویند: «هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است»، به این استدلال که در روایات آمده است: «هر عَلم و پرچمی قبل از ظهور قائم(عج) باطل است»(12)
این در حالی است که از مطالعه متن احکام و قوانین اسلام، به خوبی استفاده میشود که دین اسلام فقط دین عقیدتی و عبادی نیست، بلکه نوعی نظام کامل عقیدتی، عبادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است.
نتیجه اینکه در زمان غیبت امام عصر(عج) مهمترین امری که بر مسلمانان لازم است، تلاش برای تأسیس و تحکیم حکومت اسلامی است تا با اجرای احکام و برنامههای سیاسی و اجتماعی اسلام، محیط امن و سالمی را به وجود آورند که برای عبادت و اطاعت خدای بزرگ و پرورش نفس و سیر سعود الیالله آماده باشند.
پینوشتها:
1. قال رسولالله(ص): «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه». بحار الانوار، ج51، ح7، ص 160. آنکه بمیرد و حال آنکه امام زمان خویش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.
2. کلینی، کافی، ج2، ص 191.
3. کلینی، کافی، ج1، ص 369.
4. صدوق، کمال الدین، ج2، باب 36، ص 378.
5. تنزیه الانبیا، ص 182 ـ 184.
6. کلمات المحققین، ص 533.
7. کشف المحجة، ص 143 و 154 ـ الطرائف، ص 185.
8. کفایه الاصول، ج2، ص 291.
9. فرائد الاصول، ج2، مبحث اجماع.
10. صحیفه نور، ج20، ص 196.
11. همان.
12. برگرفته از صحیفه امام، پاییز 1378، چاپ اول، ج21، ص 13 و 14.
منبع:فارس
211001