عقیق: حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی حائری زاده در مراسم جشن میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع) در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) به تشریح اسرار نام نبی مکرم اسلام(ص)پرداخت.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام حائری زاده را در این مراسم می خوانید:

عالم به جمیع علوم ملکی

اسم پیغمبر دارای چهار حرف است. میم حا میم دال؛ اساسا هرکدام از این حروف دلالت بر معنایی دارد، میم اول دلالت بر این دارد که حضرت عالم بودند به جمیع علوم ملکی، هرچه که علم در این عالم است.

مثلا در بحث دندانپزشکی چند نوع تخصص دارد، لثه، جراحی ، فک و ... ؛ خداوند آنقدر به وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) عنایت کرده که علوم ملکی را به ایشان عطا کرده است.

خدا می تواند مورچه ای خلق کند که اگر قرار بود گوش ما صدای آن را بشنود گوش همه مردم کر می شد؛ از بس که این صدا بلند است. خدا لطف کرده که هیچ موجودی نمی تواند صدای مورچه را بشنود.

من برخی از نکات علوم ملکی را مطرح می کنم، در قرآن کریم تنها 400 آیه درباره عالم طبیعت داریم. گاهی اوقات باران دیر می بارد و ایجاد باران مصنوعی بسیار مشکل می شود، در حالی که انجام این عمل برای خداوند سهل و آسان است؛ "و انزل من السماء ماءا........"

یا اینکه در علوم چشم پزشکی تخصص چشم راست و چشم چپ متفاوت است، دوستی می گفت خداوند عنایت کرده که وقتی ویروسی به بدن شماوارد می شود قوای دفاعی به صورت اتوماتیک فعال می شود، درد لطف است چراکه مشخص کننده وجود بیماری در بدن است.

یا به دستورات و تعالیم بهداشتی پیامبر توجه کنید؛ در حال حاضر همه دانشمندان پی برده اند که تمامی این تعلیمات درست و صحیح بوده است.

25 علم نزد امام زمان است

مجموع علومی که در این دنیا است 27 علم است، فقط 2 علم توسط بشر شناخته شده اما 25 علم مابقی در اختیار حضرت ولی عصر (عج) است. وقتی که ظهور کردند بین مردم پخش می شود.

به برکت همین 2 علم مردم اینقدر پیشرفت کردند؛ مثل پرتاب موجود زنده به فضا، این ها همه لطف خداست.

حرف دوم از اسم پیامبر، حاء است؛ حاء اشاره دارد به اینکه در بین مخلوقات هیچکس به اندازه پیغمبر به معنای اتم و اکمل حمد خدا را به جا نیاورده است.

در هر شرایطی  الحمدلله بگویید

امام سجاد فرمود: هیچ عبارتی به اندازه این عبارت وزن ندارد؛ "الحمدلله علی کل حال"..

در هرشرایطی حمد خدا گفته شود؛ پدر رئیس دفتر مقام معظم رهبری زمان طاغوت از علمای شاخص بود، ایشان نقل می کردند از قول پدر که یکی از کسانی که خیلی به ما ارادت داشت گفته بود که هرجا که خواستید بروید به من بگویید.

برخی اوقات به این فرد می گفتیم و آن شخص می آمد؛ یک وقتی می خواستیم برویم بیرون شهر، در سربالایی ماشین در یک چاله بزرگ افتاد و تکان نخورد، عصبانی شد و گفت: بر من لعنت که تا آخر عمرم دیگر آخوند سوار نکنم.

باید در چنین مواقعی الحمدلله گفت؛ تحت هر شرایطی حتی در سخت ترین شرایط خدا را شکر کرد.

اما میم دوم اشاره دارد به اینکه پیامبر اکرم به همه علوم ملکوتی عالم بودند. هرچه علم در اختیار ملائکه است پیامبر نیز عالم به این علوم است.

اشکال وهابیون به قرآن

وهابیون یک اشکالی به قرآن ما وارد می کنند و می گویند که این مصحفی که شیعیان دارند با مصحف ما متفاوت است. می گویند که شیعیان مصحفی دارند به اسم مصحف علی؛ این مصحف عجیبی است، پیغمبر فرمود: علی جان قرآن را جمع آوری کن.

این اتفاق در زمان حیات پیامبر افتاد، اما اهل سنت می گویند که اگر قرار بود قرآن در زمان حیات پیغمبر جمع شود چرا خطاب به علی علیه السلام این موضوع را گفتند. قرآنی که علی جمع کرد با قرآن ما متفاوت است.

وقتی میخواستند قرآن ها را همسان سازی کنند حضرت قرآن را آورد و گفت: این قرآن از نسخه اصلی که به صورت پراکنده بوده چون روی استخوان و پوست آهو بوده جمع شده است. در آن زمان به حضرت گفتند که ما به این قرآن احتیاج نداریم، علی علیه السلام نیز قرآن را به ایشان عرضه نکرد.

این قرآن بر اساس شان نزول است و 7 ویژگی دارد که این قرآن های فعلی ندارند؛ تفسیرها معلوم بود، قرآنهای زمان پیغمبر که توسط صحابه نوشته می شد تفسیر هم داشت، مثلا در توضیح آیه "بلغ ما انزل.." در نوشته ابن مسعود آمده که (ما انزل یعنی: ان علی مولی المومنین)؛ و سپس ادامه آیه آورده شده است.

اما این قرآن پاره پاره شده است. در مصحف علی علیه السلام، شان نزول، سبب نزول، آیات محکم و متشابه و آیات ناسخ و منسوخ معلوم بوده است.

خدا در ابتدای نزول قرآن، وعده جهنم نمی دهد مگر در مسائلی از قبیل کفر و شرک؛ مثلا می گوید ای مردم زنا نکنید، شراب نخورید، اما وعده عذاب نیست. برخی آیات بر اساس پذیرش دین توسط مردم وارد شده است.

 برخی آیات متشابه است؛ بر اساس قرائت سنی و شیعه؛ قرآن بر اساس هفت حرف نازل شده است.

اهل تسنن این هفت حرف را به هفت قرائت تعبیر می کنند، اما اهل بیت فرمودندکه این موضوع وجوه باطنی قرآن است. به روایت تاریخ علم پیغمبر علم لدنی بوده است.

ماجری شب معراج

پیغمبر در طول عمر فقط 2 بار جبرائیل را دید. چون ثقل و سنگینی دارد. پس اگر قرار است که امر ثقیلی به قلب پیامبر وارد شود باید با پیغمبر سنخیت داشته باشد. این چنین بود که انسان های زیادی توسط پیغمبر تربیت شدند. سیره پیغمبر انسان ساز است.

شب معراج، پیامبر مسائلی را دیدند که هیچکس ندیده است، عوالم عالم را دیدند، احادیث معراجیه 52 صفحه است. در حالی که ام سلمه می گوید: فاصله رفتن تا برگشتن پیامبر انقدر سریع بود که هنوز درکوب درب خانه حرکت می کرد.

پیامبر به علی علیه السلام داستان معراج را تعریف کرد؛ علی علیه السلام فرمود: یا رسول الله آنچه شما در معراج دیدید من اینجا دیدم.

اما دال؛ اشاره دارد به دنو؛ یعنی اینکه نزدیکترین شخصیت به پروردگار چه به لحاظ مادی و چه معنوی پیامبر گرامی اسلام است. حتی حضرت امیر (ع) هم با همه کرامات و مقاماتی که برایشان قائلیم تربیت شده در مکتب رسول خدا است.