۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۲۳
بسم الله الرحمن الرحیم - این روزها به حق از خطرات شیعه انگلیسی و تعارض این نوع از دینداری با جوهر و عقلانیت ناب تشیع سخن به میان میآید. رفتارهای تفرقه اندازانه، قشریگرایی، رفتارهای ناپسند، جاهلانه و حتی در بسیاری موارد حرام در عزاداریها، مانند قمهزنی، استفاده از آهنگها و تجویز حرکات لهوی و جنون آمیز و غیره، چیزهایی نیست که بتوان از کنار آنها به سادگی گذشت؛ مطمئناً این حرکات دشمن شاد کن، قلب مولایمان امام زمان (عج) را به درد خواهد آورد و لعنت خدا بر کسانی که زمینه به درد آوردن قلب امام زمان (ارواحنا فداه) را فراهم میکنند؛ لکن بنده در این یادداشت کوتاه، قصد دارم با دوستان انقلابی درباره یک مساله به مراتب مهمتر سخن بگویم. برای ورود به نکته اصلی، طرح یک سئوال لازم است و آن اینکه، امروز جلوه جهانی شیعه در چیست؟ آیا به جز شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام سیاسی به زعامت امام خمینی (ره) و سپس خلف صالح ایشان، رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، میتوان یک جلوه اساسی، تحول آفرین و قابل افتخار دیگر برای شیعه پیدا کرد؟ آیا شیعهای که امروز این جاهلان از آن سخن به میان میآورند، جلوهای جز کار کردن به نفع دشمنان شیعه و کرنش در برابر ستمگران و دیکتاتور منشان دارد؟
شکی نیست که قاطبه عالم تشیع به توفیق بزرگ فرزندان امام خمینی(ره) مباهات میکند. پس از صدها سال انتظار، تحمل انواع رنجها و مشقتها و تقدیم صدها هزار شهید، بالاخره شیعیان توانستند در دوران غیبت و البته با محوریت ولی فقیه و نایب امام زمان (عج) نظام جامع و منسجم سیاسی تشکیل دهند و در حد وسع و توان خود، زمینه رفع مظالم عظیم بر مسلمانان، و برچیده شدن بساط رسمی فساد و فحشا را مهیا نموده و با کوبیدن پتکی سنگین بر ملاج نظام استعمارگر غرب، بستر جاری و ساری شدن شریعت و سبک زندگی ناب اسلامی را فراهم کنند.
این پیروزی عظیم رخ نمیداد مگر با اعتقاد راسخ به اسلام سیاسی. البته باید توجه داشت، اسلام سیاسی چیزی نیست که بتوان آن را منکر شد. بدون تردید فقط کسانی از جدایی اسلام از سیاست سخن میگویند که در اوج بیسوادی قرار دارند و با الفبای اسلام هم بیگانهاند. اینکه امام خمینی (ره) فرمودند «سیاست ما عین دیانت ماست»، «اسلام حقیقت سیاست است»، یا این جمله مهم که «والله اسلام همهاش سیاست است» و غیره، اولا منظور از اسلام، آن دینی است که به وضوح میتوان از بطن تعالیم اسلامی بدان دست یافت؛ نه آن دینی که اسیر «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» آخوندهای درباری یا جهال و عالم نمایی است که برای پر کردن شکمهای گنده خود از طعام چرب مستکبرین، دست به حذف بخش مهمی از دین و مبادرت به ارائه یک دین حداقلی، شخصی و کم خاصیت مینمایند؛ نه آن اسلامی که هیچ برنامه مشخص برای حاکمیت ارزشهای اسلامی در زندگی جمعی ندارد و بود و نبود ارزشها، و بود و نبود عدل در جامعه برای او علی السویه است. ثانیاً منظور از سیاست، سیاست سالم و خالی از ظلم و نیرنگ است که با آن، امور جامعه بر محور قسط و عدل تدبیر میشود نه چیز دیگر.
حال بنگرید نقطه تمرکز شیعه انگلیسی کجاست؟ آیا این آخوندهای بیسواد و طماع فقط به دنبال قمه زدن یا لعن و فحاشی علنی در هیاتهای مذهبی و رفتارهایی از این قبیل هستند یا مساله فراتر از این هاست؟
به نظر میرسد، اینها هر قدر نیز که دردناک باشد، فقط ظاهر ماجرا و پوششی برای پیگیری مقاصدی به مراتب مهمتر است. از نظر من، آنچه امروز توسط شیعه انگلیسی دنبال میشود، ایجاد تردید در توده شیعیان در زمینه حقانیت اسلام سیاسی، و سپس ارائه تصویری ناموفق و حتی سیاه از مدیریت اسلامی در ایران است. آنها با وجود آنکه به خوبی میدانند اگر جمهوری اسلامی نبود، امروز خبری از شیعه و اسلام نبود و عراق نیز به عنوان کانون عواطف تشیع از سوی وهابیان ملعون کاملا بلعیده میشد، دائماً در حال هتاکی، اتهام زنی، و دروغ سازیهای شاخدار درباره نظام اسلامی هستند. بر این اساس، دوستان انقلابی ما بدانند با چه کسانی طرف هستند و هدف اصلی اینها چیست. شک نباید کرد شیعه انگلیسی ماموریتی جز ایجاد تفرقه در شیعیان و ضربه زدن به حرکت پویا و رو به رشد انقلاب اسلامی در جهان ندارد و ما امروز وظیفه داریم با قاطعیت و البته هوشمندی بالا با ایادی روباه پیر در ایران و سایر نقاط جهان برخورد نموده و آنها را به سوراخهای خود برگردانیم.