۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۰۲
عقیق: ابوالقاسم حسینجانی ، اخیراً از نوشتن کتابی فارغ شده است که درباره پیامبر عزیزمان حضرت محمد(ص) نوشته شده است. حسینجانی این کتاب را با عشق و علاقه نوشته و با عشق و علاقه نیز از این کتاب با ما سخن گفت. این کتاب که نتیجه سالها مطالعه حسینجانی درباره احادیث و زندگی پیامبر است «آزادسازی انسان و جهان در اندیشههای راهبردی پیامبر» نام دارد و فعلاً در دست انتشار است و ناشر آن قطعی نشده است اما به گفته نویسنده کتاب احتمال میرود ناشرش شرکت چاپ و نشر بینالملل باشد.
با این شاعر و نویسنده درباره کتابش، انگیزهاش از نوشتن درباره پیامبر اکرم که درود و رحمت خداوند بر او باد و دلیل دو زبانه بودن کتاب به گفتوگو نشستیم. این گفتوگوی خواندنی به شرح زیر است:
پیامبر زدایی یعنی انسان زدایی
درباره پیامبر (ص) کتابهای متفاوتی نوشته شده است، این کتاب را چگونه نوشتید؟
این کتاب را با استفاده از مستندات قرآنی و نهجالفصاحه نوشتهام و اسمش را گذاشتهام «آزادسازی انسان و جهان در اندیشههای راهبردی پیامبر». دلیلش هم این است که دیدم با هجمههایی به شکلهای مختلف، به پیامبر گرانقدر ما هجوم آوردهاند و به نوعی در رسانهها و فیلمهایشان پیغمبر زدایی و دین زدایی میکنند. البته در واقع کار اینها انسان زدایی است چون انسان خوب، به خویشتن خویش رسیده است. وقتی پیامبر و خدا را از او میگیریم و او را در تنگنا و بنبست قرار میدهیم در واقع خودش را میگیریم و او را زندانی میکنیم.
چرا کتاب نوشتید؟ بیانیهها و محکومیتها و راهپیماییها کفایت نمیکرد؟
درست است که برخوردهای سیاسی و اجتماعی مثل راهپیماییهای مردمی و محکومیتهای سیاسی انجام شد اما به نظرم کارهای فکری و فرهنگی باید انجام شود تا واقعاً پیامبر را معرفی کنیم و اندیشههای راهبردی پیامبر را نشان دهیم که او کیست و چه نگاهی دارد و همٌ و غمش چه بوده؟
در زمان نوشتن کتاب بیدار خوابی داشتم
چرا اسم کتاب را « آزادسازی انسان و جهان در اندیشههای راهبردی پیامبر» گذاشتید؟ کلیدواژههای دیگری هم در اندیشه پیامبر وجود دارد چرا سراغ آزاد سازی انسان و جهان رفتید؟
پیامبر تمام عمر و امکاناتش را فدا کرد تا انسان را نجات دهد و انسان آزاد شود. انسان تا از نظر فکری و ذهنی آزاد نشود، جهان هم آزاد نمیشود، شرط اولیه آزادسازی جهان، آزادسازی انسان است تا انسان در جای شایسته خودش قرار بگیرد. واقعاً خدا را شکر میکنم که این توفیق را به من داد تا این کتاب را بنویسم. در مدت زمان نوشتن کتاب در این چند ماه همهاش بیدار هستم یعنی بیدار خوابی داشتم و تمام ذهنم درگیر نوشتن و سامان این کتاب بود و سرانجام در 23 بخش و یک مقدمه به عنوان پیشدرآمد تدوین شد و فکر کنم در 130 صفحه چاپ شود.
نظریه دهکده جهانی مقابل این نظر پیامبر بسیار کم میآورد
با توجه به عنوان کتاب، قصد شما این بوده با استفاده از اندیشههای پیامبر(ص) راهکاری به جهان و جهانیان بدهید؟
کاملاً . من در این کتاب نگاهم کاملاً جهانی است. روی مسائلی مثل عقلانیت انسان، تمرکز جهانی و آرامش انسانی متمرکز شدهام. در مجموع روی انسان به عنوان فردی که تنها ساکن زمین است از نگاه پیامبر کار کردهام و در بعد کلانتر خانواده جهانی را مطرح کردهام و برای طرح موضوع خانواده جهانی به یکی از سخنان پیامبر استناد کردم که « النّاس کلّهم عیال اللَّه » یعنی همه مردم عیال و خویشان خدا هستند. در همین راستا در کتاب به این نقطه رسیدهام که نظریه دهکده جهانی مقابل این نظر پیامبر بسیار کم میآورد. در این کتاب با استفاده از سخن پیامبر(ص) جهان را به عنوان یک خانه در نظر گرفتهام که همه ساکنان این خانه، همه خویشاوند خدا هستند. در ادامه این حدیث داریم: « أحبّهم إلیه أنفعهم لعیاله » کسی پیش خدا محبوبتر است که برای خویشان خدا مفیدتر باشد. و این نگاه چه قدر شفاف و زلال و خدایی و همگانی است همه تأکیدها در لابه لای این کتاب همین است که قرآن کتابی جهانی است، زبان مردمی دارد و زبان جهانی انسان است و در بسیاری موارد روی مشترکات انسانها تأکید میکند. نکته مهمتر اینکه در این رویکرد اصلاً نمیتوانیم با ذهن و زبان جهنمی به بهشت برسیم. پیامبر عزیز ما در همین رابطه میگوید به شیطان هم فحش ندهید. قرآن هم به ما میگوید به آنهایی که خدا ندارند و غیر خدا را میپرستند هم فحش ندهید. این نگاه چون نگاه ریشهای ماست باید پخش شود چون رویکردی جهانی دارد.
مخاطب این کتاب همه مردم دنیا هستند
روی سخن شما در این کتاب با چه کسانی است و چه کسانی مخاطب شما در این کتاب شدهاند؟
در بعضی قسمتهای کتاب روی سخنم با همه مردم دنیا به عنوان خواهر، برادر، همکیش و هم جهانی است. من با استفاده از حدیث مذکور دقیقاً عبارت هم جهانی و همزمانی را مطرح کردهام و از هم جهانیها خواستهام که بیایید هم مکان و هم زمان شویم . همه ما شهروند زمین و این زمان هستیم. در عبارت پیامبر و در عبارتهای قرآن به کرات از کلمه «ناس» استفاده شده است. «ناس» همه مردم جهان، همه مردم زمین و همه مردم همه زمانها هستند. «ناس» در فرهنگ اسلامی و قرآنی زمین ناپذیر و زمان ناپذیر است یعنی همه تاریخ و همه جغرافیای جهان را در بر میگیرد وقتی خداوند درباره قرآن میگوید « هُدیً لِنّاسِ » است، تعبیری شبیه تعبیر دارد که درباره ماه و ستارگان استفاده میکند. خدا درباره ماه هم میگوید « مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ »، ماه برای وقتشناسی مردم زمین است. به نژادشان کاری ندارد، به زمان و مکانشان کار ندارد که کجای زمین هستند، مارکسیست است یا نمازخوان است یعنی همه مردم از ماه میتوانند زمان را دریابند و قرآن هم برای همه مردم جدای از نژاد و زمان و مکان و دین و آیینشان باعث هدایت است.
مردم خویشاوند خدا هستند
وقتی با همین رویکرد به حدیث پیامبر نگاه کنید که مردم خویشاوندان خدا هستند نکات جالبی بر شما آشکار میشود و من به نکتهها جالب بسیاری از این دست در نوشتن کتاب رسیدم. مثال دیگری میزنم پیغمبر اکرم(ص) خطاب به مردم میگوید: خودتان آن را خسته و ملول نکنید چون ملول شدن شما باعث میشود خدا هم ملول شود. من همه این احادیث را از نهجالفصاحه نقل میکنم و حیف نیست خدایی را نشناسیم که پیامبر (ص) به این زیبایی به مردم نشان میدهد و ارتباطش با مردم این قدر تنگاتنگ است؟ حیف نیست این تعریفها و شناختها را از دست بدهیم؟
کتاب را به کافران و مخالفان تقدیم کردهام
آنچه من از سخنان شما متوجه شدم این است که نحوه بیان این کتاب کاملاً تحلیلی است. درست متوجه شدم؟
من مستند به قرآن و نهجالفصاحه نوشتهام و بیشتر هم از اندیشههای پیامبر استفاده کردهام به همین دلیل اسمش شده، اندیشههای راهبردی پیامبر. در همین کتاب مسائل دیگری را هم بررسی کردهام مثل مسئله اقتصاد و دنیا از نگاه پیامبر. این نگاهها هم بسیار جهانی است هم بسیار انسانی و هم بسیار انعطافپذیر. مثلاً در مسئله اقتصاد پیامبر(ص) میگوید اقتصاد و وضعیت معیشتیتان را اصلاح کنید و این نوع اصلاح معیشت از حب دنیا نیست و در همین راستا عنوان این بخش از کتاب را گذاشتم اصلاحات اقتصادی دنیاپرستی نیست. این سخنان کاملاً راهبردی و کاربردی به انسان راهکار میدهد که درباره معیشت جهانی انسان باید چه کرد و چه چیزی انسانها را به هم میرساند. سخنان پیامبر به نوعی فراخوان و بیانیه جهانی است و من در این کتاب نشان دادهام این «محمد»ی که ما میگوییم پیامبرمان است و بعضیها به او اهانت میکنند، چنین فردی است و چنین طرز تفکری دارد. به همین دلیل در ابتدای کتاب این کتاب را به کافران و مخالفان تقدیم کردهام. در واقع اینها معاونان و یاری گران انسان و جهان هستند چون اگر اینها نبودند، بسیاری از راهحلها را نمیتوانستیم پیدا کنیم.
دست روی مشترکات جهانی گذاشتهام
با توجه به اینکه کتاب دو زبانه نوشته شده، برای جذب کسانی که نه اسلام را قبول دارند و نه قرآن و نه پیامبر را چه فکری کردهاید؟ کتاب شما چه چیز جذابی برای این افراد دارد؟
من اصلاً به اعتقاد افراد کاری ندارم. من میگویم حرف قرآن و پیامبری که به آن حمله میکنید این است و آنها را دعوت میکنم تا بیایند دربارهاش حرف بزنیم و حداقل باز اندیشی کنیم. این پیامبری که میگوید به شیطان هم فحش ندهید، حقش است که به او فحش دهند؟ من اصلاً نیامدم به کسی بگویم خدا پرست شود. نگاه کتاب یک نگاه انسانی است و ما طرز تفکر پیامبرمان را ارائه میکنیم اگر معتقدند که این طرز تفکرها انسانی نیست و به درد بشریت نمیخورد، بیایند دربارهاش بحث کنیم. من کاملاً مشترکات جهانی را مطرح کردهام.
مباحث کاملا عقلانی است/ به عنوان موضوعی مقدس سراغ دین نرفتهام
و در نهایت راهکار میدهید به کسانی که میخواهند در حوزه مسائل انسانی در حیطه جهانی کار کنند؟
دقیقاً من درباره این موضوع واقعاً حرف دارم. کاش بتوانیم در میزگردهای تلویزیونی و شبکههای جهانی این نکات را مطرح کنیم. به همین دلیل است که یکی از بخشهای کتاب، این پیشنهاد را داده است که اسلام هراسی را با اسلامشناسی جایگزین کنیم تا این وضعیت مداوا شود. حرف من کلاً در حوزه عقلانیت و انسانیت است اصلاً به دین نگاهی نداشتهام و حتی به عنوان تقدس سراغ دین و پیامبر نرفتهام.
تعبیر منحصر به فرد پیامبر از پول/ پول مهر و امضای خدا است
لابه لای سخنان پیامبر نکاتی پیدا کردم که خیلی قشنگ است. ایشان همه انسانهای روی زمین را به دو دسته تقسیم کردهاند یا انسانها یا مؤمن هستند یا جاهل. یعنی مؤمن جاهل نمیتوانیم داشته باشیم. کسی نمیتواند مؤمن باشد و دانا نباشد. نگاه پیامبر این است که ایمان بدون علم معنا ندارد. یا مثلاً سخنی از ایشان پیدا کردم درباره پول. ایشان میفرمایند « الدنانیر و الدراهم خواتیم الله فی أرضه » خواتیم جمع خاتم به معنای مهر است. یعنی تمام پولهای دست شما مهر و امضای خدا هستند. آن وقت شما با این پولها در بازار و جاهای دیگر، کالا و خدمت میگیرید و مهر و امضای خدا را تحویل میدهید و چیزی را تحویل میگیرید. ببینید این تعبیر چه قدر قشنگ است هیچکس چنین تعبیری درباره پول ندارد.
قصه امروز ما قصه آن مرد شامی در مواجهه با امام حسن(ع) است
مشخص است شما خیلی روی نهجالفصاحه دقیق شدهاید و این حاصل سالها کار است.
درست است و به نکات بسیار ریز و قشنگ درباره پیامبر(ص) رسیدم. الآن وضعیت دنیای امروز ما این است که بعضیها اسلامستیزی یا اسلام هراسی انجام میدهند. ولی ما حتی نباید از زبان خودمان این کارها را ترویج دهیم. من حتی به بعضی دوستان میگفتم اصلاً بحث اسلام ستیزی را مطرح نکنید. آنها یک کار اشتباهی میکنند. ما نباید با بیان دوباره این کار اشتباه، آن را مطرح کنیم. ما باید اسلام را بشناسیم و بگوییم محمد (ص) کیست.
قصه امروز ما قصه آن مرد شامی است که به امام حسن (ع) هر چه توانست فحش داد اما امام حسن (ع)در مقابل گفت از سر وضعت معلوم است که از جای دیگری آمدی. بعد او را به خانهاش دعوت میکند و با او صحبت میکند و نهایتاً وقتی مرد شامی میخواهد برود میگوید وقتی وارد شدم دشمنتر از تو کسی را نمیشناختم و حالا که میروم دوستتر از تو روی زمین پیدا نمیکنم. اگر اینها قصه است که هیچ اما اگر اعتقاد داریم باید آنها را عملیاتی کنیم و زندگی روزمره و مراودههایمان به کار ببریم.
هدایت را راهکار ترجمه میکنم
راه عملیاتی شدن این مباحث چیست؟ بعد از انتشار کتاب گام بعدی را چه میدانید؟
وقتی که حضرت موسی (ع) از طرف خدا مأمور شد با فرعون گفتوگو کند، خداوند به او میگوید « اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّى وَأَهْدِیَکَ إِلَى ربّک فتخشی » یعنی موسی! برو به فرعون بگو میخواهی پاک شوی؟ این طرز بیان یعنی میخواهیم راهکار پیدا کنیم. من هدایت را راهکار ترجمه میکنم دقیقاً همه کارهایمان و حرفهایمان راه است یکی از چیزهایی که در کتاب بر آن تأکید کردم این است که تنها راه برای فروپاشی جهنم توسعه بهشت است. پیامبر مأمور نبود جاهل را بردارد، مأمور بود جهل را بردارد. ما واقعاً باید روشنگری کنیم. در هر جایی قرار گرفتیم آنچه که لازم است انجام دهیم.
باید از خدا یاد بگیریم
نکته دیگر اینکه خدا همه مردم جهان را دوست دارد (سوره حج آیه 122) « نَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ » خداوند نسبت به همه مردم جهان نوازشگری مهربان است. ما باید از خدا یاد بگیریم. هر کس ادعای خدایی بودن دارد، باید مثل خدا رفتار کند. قدم بعدی همین است.
در سوره الرحمن داریم: « الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ » یعنی خدا دوست دارد خودش را معلم معرفی کند اول میگوید عَلٌم بعد میگوید خَلَق. اینها همه نکته است. بعد میگوید « الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ » یعنی ما اگر از رحمانیت عبور نکنیم، قرآن را نمیتوانیم بفهمیم.
کسی میتواند به دیگران یاد دهد که خودش واقعاً با تمام وجودش دلسوز و مشفق و رحیم و رحمان شده باشد و باید به این آموزهها شباهت پیدا کنیم. اگر قائم مقامی خدا در زمین درست است که درست است، انسانهایی قائم مقام خدا هستند که بتوانند اخلاق خدایی را منتشر کنند و این شامل همه جهان میشود. واقعاً این قضیه جواب میشود.
این کتاب حاصل عمر من است
چه قدر طول کشید کتاب را بنویسید؟
نوشتن نهایی کتاب در چند ماه اتفاق افتاد واقعاً بیدار خوابی داشتم ولی این حاصل عمر من است.
جرقه گردآوری این اطلاعات و حاصل عمر چه بود؟
راستش توهین به پیامبر به من درد کرد و این فیلم توهینآمیز را دیدم و از خودم پرسیدم چه کار باید انجام بدهم و خدا عنایت کرد و کتاب را نوشتم.
انگار مترجم را خود پیامبر انتخاب کرد
ترجمه به زبان انگلیسی را چه کسی انجام داده؟
فردی است که ما او را انتخاب نکرده بودیم و ماجرایش خیلی زیبا است. من خودم کسان دیگری مدنظرم بود. اما بعدها بارها از مترجم کتاب تشکر کردم چون خود رسول اکرم انگار او را انتخاب کرده و ترجمه واقعاً خوب شده است. وقتی متن انگلیسی را بدون متن فارسی به چند نفر نشان دادم، متن به قدری خوب و تمیز در آمده است که تقریباً همه کسانی که دیدند راضی بودند. اعتقاد دارم خدا خانم مصطفی لو را برای ترجمه کتاب انتخاب کرد. من ترجمه کتاب به کسی پیشنهاد دادم که سالها انگلستان زندگی میکند و کتابها ترجمه کرده است اما از عهدهاش برنیامد چون متن با تمام وجود نوشته شده و ترجمه اصطلاحات مشکل بود.
از آنجا که خودتان شاعر هستید، متن شاعرانه نیست؟
چرا کمی شاعرانه است. تصویرگری و کلامهای فلسفی دارد ولی واقعاً خیلیها میگفتند ترجمهاش دشوار است. چون انگیزه لازم باید از درون بجوشد.
کتاب به جانم نشسته است
و عنایت و توجه خود ائمه و معصومان. بدون توجه آنها انجام چنین کارهایی امکانپذیر نیست.
واقعاً همینطور است. این کتاب به قدری به جانم نشسته که وقتی کتاب جایش را بین مردم باز کند و این آخرین کار و آخرین کتاب من در این دنیا باشد، راحت از این دنیا میروم.
ان شاء الله که همیشه سالم و سلامت باشید و خداوند شما را موفق به نوشتن چنین کتابهایی بکند. نکتهای باقی مانده که بخواهید بفرمایید؟
خیر. از شما متشکرم
منبع: فارس
کدخبرنگار:211001