متن کامل سخنرانی حجتالاسلام الویری در نماز جمعه اهلسنت زاهدان
وحدت، وظیفه دینی است نه تاکتیک سیاسی
کاروان سرزمین برادری در سیستان و بلوچستان روز گذشته میهمان مردم سیستان و بلوچستان بود و در سخنرانی پیش از خطبه نمازجمعه زاهدان حجتالاسلام الویری سخنرانی کرد.
عقیق:مراسم نماز جمعه اهل سنت زاهدان با حضور اعضای کاروان «سرزمین برادری» و با سخنرانی حجت الاسلام دکتر الویری برگزار شد.
تاکید بر اخوت و برادری به عنوان شالوده جامعه دینی، اشاره به افراد و جریانهای وحدتگرا در کنار افراد و جریانات وحدتگریز، تاکید بر راهبردی دانستن مساله وحدت نه تاکتیکی دیدن آن و درخواست از حضور کاروان علما و نخبگان اهل سنت در تهران مهمترین محورهای سخنان وی بود که به عنوان سخنرانی پیش از خطبه در مصلای موقت نماز جمعه زاهدان ایراد شد.
بنابر اعلام روابط عمومی اتحادیه بین المللی امت واحده، در این مراسم همچنین مولوی عبدالغنی بدری با اشاره به حضور اعضای کاروان «سرزمین برادری» در سیستان و بلوچستان گفت: اعضای این کاروان از طرف اتحادیه امت واحده و با عنوان امت واحده به سیستان و بلوچستان سفر کردهاند و هدف اینها همدلی و همبستگی بین همه مسلمانان است. اگرچه امت واحده مفهومی است که از صدر اسلام مطرح شده اما انتخاب این عنوان برای چنین حرکتهایی بسیار پسندیده است.
وی افزود: در زمان ما کسانی دست به کشتار میزنند و فتنه ایجاد کرده و یکدیگر را تکفیر میکنند و ما باید تلاشمان از بین بردن فتنهها باشد زیرا پیامبر هم در زمان خودش فتنه میان اوس و خزرج را از بین برد و مودت را بین آنها برقرار کرد.
مولوی عبدالغنیبدری در پایان افزود: وقتی فتنهها ایجاد میشوند باید به خدا پناه برد و خود را از فتنهها دور کرد. ما مسلمانان باید پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) و صحابه نیک ایشان را برای خودمان الگو قرار دهیم.
متن کامل صحبتهای حجت الاسلام دکتر الویری بدین شرح است:
اعوذبالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین والصلوه و السلام علی حبیب اله العالمین العبد الموید و الرسول الامجد ابی القاسم المصطفی محمد ثم الصلوه و السلام علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و صحبه المنتجبین.
اگر رابطه میان افراد خصمانه باشد، حتی اگر از یک پدر و مادرزاده شده باشند به اینها نمیشود برادر گفت
توفیق دارم از طرف دوستان و مجموعهای که به نام کاروان سرزمین برادری توفیق حضور در جمع شما را پیدا کردهایم خدمت همه سروران ارجمندم عرض سلام و ادب و احترام داشته باشم. غیابا خدمت جناب مولوی عبدالحمید و حضورا خدمت سرور عزیزمان جناب مولوی بدری که اقامه نماز خواهند کرد عرض سلام دارم و خدمت همه علمایی که در مجلس حضور دارند و اقشار مردم و همه نمازگزاران عزیز عرض سلام و احترام دارم.
پیش از اینکه نکتهای را درباره این کاروان خدمت دوستان عرض کنم اجازه میخواهم به صورت کوتاه به مقدمهای اشاره بکنم و دوستان را به مضمون آیاتی از سوره مائده ارجاع بدهم. خداوند متعال در سوره مائده از ایه 27 تا 31 که ماجرای هابیل و قابیل را برای ما بیان میکند در آغاز ایه 27 با این عبارت «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق» ماجرا را شروع میکند و در خلال این چند آیه ماجرای اختلاف بین این دو برادر و سرانجام اینکه چگونه قابیل اسیر نفس خود شد و برادرش را به قتل رساند و سپس دید عاجز و ناتوان است و نمیداند چه بکند و خداوند دو کلاغ را فرستاد و او از نحوه دفن یک کلاغ به وسیله کلاغ دیگر به خود آمد «فأصبح من النادمین» و برادر خویش را به خاک سپرد.
گرچه آیات قرآن در آیه 31 و 32 سه بار واژه اخ و برادر را به کار میبرد. هم آنجایی که وقتی که او به خود برمی گردد و میگوید من نمیدانم با برادرم چه بکنم و ابتدایش هم که آمده «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ» که چطور نفس او این را به کشتن برادرش وادداشت و پس از آن از این تعبیر یاد میکند که «کَیْفَ یُواری سَوْأَةَ أَخیهِ» اما در آغاز این ایات از «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق» سخن میگوید. شاید این برداشت برداشت نادرستی نباشد که هرچند هابیل برادر قابیل بود و هرچند خون این برادر به دست قابیل ریخته شد اما آن وقتی که ما به این ماجرا از بیرون نگاه میکنیم و میخواهیم این ماجرا را روایت کنیم نام برادر به اینها نمیشود گذاشت و خداوند به پیامبر اعظم خطاب میکند که ماجرای دو پسر آدم را روایت کن نمیگوید ماجرای آن دو برادر. اگر قرار باشد رابطه بین دو کسی کهزاده یک پدر و مادر هستند چنین چیزی باشد حتی اگر این فرد بر رفتار نادرست خودش پشیمان شود «فأصبح من النادمین» هم باشد به اینها برادر نمیشود گفت و باید به اینها گفت دو پسر آدم.
نخستین گام پیامبر در مدینه، پیمان مواخاة و برادری بود
شاید حضرت ختمی مرتبت بر همین مبنا آن وقتی که از مکه به مدینه هجرت فرمودند و پس از اینکه به عنوان نخستین گام در مدینه یک پیمان نامه عمومی ایجاد کردند و این پیمان نامه عمومی را خود ایشان امت نامید و گفت این «امت واحده» هست امت واحدهای که در آنجا از گروههای مختلف از اقوام مختلف حتی ادیان مختلف حضور داشتند پس از اینکه پایه یک جامعه دینی شکل گرفت اولین اقدام پیامبر پیمان مواخاة و برادری بود. پیمانی که آن حضرت خود نام إخاة یا مواخاة را بر آن گذاشت به این معنا که اگر قرار باشد جامه دینی شکل بگیرد هیچ اقدامی نمیتواند در اینجامعه به نتیجه مطلوب برسد مگر اینکه پیمان برادری و حس برادری و روحیه برادری بین شهروندان اینجامعه برقرار باشد. اگر برادری وجود داشته باشد دیگر عرب قریشی و عرب شمالی و عرب جنوبی و تعدد نژادهای عربی که در مکه و مدینه بودند نه تنها مساله ساز نخواهد بود که خود به یک عامل وحدت بخش، به یک عامل انسجام و به یک عامل موفقیت تبدیل خوهد شد.
تاکید کاروان سرزمین برادری بر ضرورت تمسک به حبل محکم برادری
خدمت همه عزیزان میخواهم عرض بکنم که کاروانی که توفیق پیدا کردند که در این دیار مهر و صفا مهمان شما هستند بر اساس چنین درکی از آموزههای اسلامی به نزد شما آمدهاند. این گروه که نامشان «سرزمین برادری» است هیچ گروه دولتی نیستند و به هیچ گروه دولتی وابستگی ندارند. هر یک از عزیزان که در اینجا هستند چه از عالمان دینی، چه از نویسندگان، چه از هنرمندان، چه از مستندسازان، چه از کارگردانان و چه از قاریان و چه از بانوان محترمی که در صحنههای فرهنگی و سیاسی فعال هستند اینها به عنوان یک درک شخصی از ضرورت پای فشردن و تمسک به حبل محکم برادری بر این اساس آمدهاند تا پیام خودشان را خدمت شما ابلاغ بکنند.
یک اعتراف؛ فهم نادرست برخی علمای تراز دوم از قرآن
ما برای دو کار به اینجا آمدهایم. برای یک اعتراف و برای یک انتظار. اعتراف ما این است که ما میدانیم که هرچند عدهای از کسانی که اهل قرآن هستند - چه در محیطهای شیعی و چه در محیطهای غیرشیعی- اینها از قرآن تفرقه میفهمند گرچه از قرآن خشونت میفهمند گرچه از قرآن خونریزی میفهمند اما بدانید که کسانی هم هستند که از قرآن همانطور که برادر عزیزمان به زیبایی تلاوت کردند «أنْ أَقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا» میفهمند نه اینکه برخی از آیات را رها کنند و برخی دیگر را بچسبند. اینکه یومن ببعض و یکفر ببعض میشود. خیر، روح حاکم بر قرآن چنین است. روح حاکم بر قرآن «رحماء بینهم» و «أشداء علی الکفار» است.
وحدت، وظیفه دینی نه تاکتیک سیاسی
ما آمدهایم تا بگوییم که اعتراف میکنیم که هرچند در میان عالمان ما هستند کسانی که درک درستی از وحدت نداشته باشند و گمان برند که وحدت یک تاکتیک سیاسی است نه یک وظیفه دینی این را ما اعتراف میکنیم که عدهای این گونه میفهمند اما ما آمدهایم بگوییم ما وحدت را یک اصل اصیل دینی میدانیم و ما چون خودمان را پیرو اهل بیت میدانیم و چون اهل بیت خودشان را به ما آموختهاند یک تاکتیک سیاسی نیست یک روش سیاسی نیست که در یک مقطعی مثلا حضرت امام – رحمه الله علیه- موقتا گفته باشد و ما بخواهیم تکرار بکنیم. اینکه مقام معظم رهبری به وحدت اشاره میکنند این تاکتیک سیاسی نیست. درک ما این است که این در روش تمام علمای برجسته سابق ما، علمای تراز اول ما وجود داشته، علمایی در تراز علامه حلی و شیخ طوسی و شیخ مفید هم از اهل بیت فرا گرفتهاند. وحدت و اندیشه همگرایی مذهبی یک تاکتیک موقت سیاسی نیست.
هنرمندانی هم هستند که همه هنر خویش را در خدمت اعتلای انسانیت صرف میکنند
ما آمدهایم اعتراف کنیم که گرچه برخی از نویسندگان از قلمشان مهر و محبت و صفا و برادری برداشت نمیشود اما هستند عزیزان نویسندهای که از عطر قلمشان بوی محبت و برادری به مشام میرسد. ما آمدهایم اعتراف کنیم که اگر همه هنرمندان دغدغه برادری ندارند اما هستند هنرمندانی که دلشان برای برادری و صمیمیت و محبت میتپد، آمدهایم اعلام کنیم که هنرمندانی هستند که میخواهند همه هنر خویش را در خدمت اعتلای انسانیت و بشریت صرف بکنند و در این مسیر گام بردارند.
ما آمدهایم اعتراف کنیم که اگر در بین حتی مادران و بانوان این سرزمین کسانی هستند که اندیشه همگرایی مذهبی، اندیشه اخوت دینی را لمس نکردهاند، اما هستند مادرانی که با چنین نگاهی فرزندان خویش را تربیت میکنند.
یک انتظار؛ حضور کاروان علما و هنرمندان و نویسندگان اهل سنت در تهران
در کنار این اعتراف یک انتظار را هم آمدهایم تا بیان کنیم، انتظار ما اینست که همانگونه که این جمع از قم و تهران و شهرهای دیگر، جمع شدند، آمدند تا این محبت را اظهار کنند که در روایات آمده است که اگر کسی را دوست داشتید آن را در دل نگه ندارید، بر زبان بیاورید و اظهار دوستی کنید و ما آمدهایم خاضعانه و متواضعانه، فروتنانه این را خدمت شما بیان کنیم، اعلام میکنیم که انتظار داریم، اعلام آمادگی میکنیم که توفیقی برای خود میدانیم که میزبان شما عزیزان چه در قم و چه در تهران باشیم.
زیبنده است که یک کاروانی هم از بین علمای اهل سنت از بین هنرمندان اهل سنت، از بین نویسندگان اهل سنت تشریف بیاورند و از نزدیک ببینند که آنچه من دارم عرض میکنم که در کنار آن اعتراف که برخی از علما و هنرمندان و نویسندگان از وحدت حرف نمیزنند اما هستند کسانی که جان خودشان را، زندگی خودشان را در این مسیر گذاشتهاند و دنبال اصل دینی که همه ما به آن اعتقاد داریم به عنوان یک اصل مسلم قرآنی و اسلامی که بدان اعتقاد داریم از نزدیک بیایید و اینها را ببینید.
انصاف اهل سنت در سخن گفتن از خدمات شهید شوشتری
آنچه که ما از نزدیک مشاهده کردیم در این سفر دو روزه، که گرچه هنوز به پایان نرسیده است، انصافا برای خود بنده که آشناییم با مناطق اهل سنت کم نبوده است اما بسیار سازنده بود.
حقیر پیش از این، سالها پیش در بین سالهای بین 75 تا 85 در دانشگاه مذاهب اسلامی هم مدتی مدیر گروه تاریخ بودم و هم یکسال معاون آموزشی بودم، با برادران اهل سنت از نزدیک آشنایی دارم چه در کردستان چه در منطقه گرگان و ترکمن صحرا و چه در این منطقه. اما اینکه این همه انصاف و پاکی را از نزدیک دیدم، انصافا بر خودم لرزیدهام، خدمت همسفرانم نیز عرض کردهام که چقدر این سفر برای من شیرین بود. این انصاف است عزیزان، که در کنار همه مشکلاتی که وجود دارد، در کنار همه ناهنجاریهایی که وجود دارد و همه قبول داریم، اما وقتی که از شهید شوشتری حرف میزنند، انقدر با انصاف از خدمات ایشان سخن میگویند.
مسئولیت اجتماعی همهٔ ما در کنار وظایف دولت
این انصاف مایه برکت برای همه ماست، این سرمایه مشترکی است که ما بر پایه این میتوانیم دست به دست هم دهیم و کارهایمان را به همدیگر گره بزنیم و آنچه که دین به ما یاد داده است که اگر ساختارهای سیاسی و اجتماعی نمیتوانند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند اما این وظیفه از دوش من برداشته نیست، این حداقل کاری است که من طلبه ناچیز میتوانم بیایم، اظهار ارادت کنم، اظهار دوستی کنم، این وظیفه که دست دولت نیست، همه کارها را که نباید دولت انجام بدهد.
اگر ساختارها نمیتوانند کارها را خوب انجام دهند وظیفه از دوش دیگران برداشته نیست
این مجموعهای که به نام سرزمین برادری آمدهاند، دولتی نیستند اما به نوبه خودشان که میتوانند این کار را انجام بدهند، اعلام میزبانیای که کردیم و گفتیم که تشریف بیاورید مهمان ما باشید، به عنوان حرکت فردی میگویم، اینکه دست دولت نیست، بر اساس چنین درسی که اگر ساختارها نمیتوانند کارها را خوب انجام دهند وظیفه از دوش عالمان برداشته نیست وظیفه از دوش هنرمندان و نویسندگان و کارگردانان برداشته نیست.
امیدواریم آیندگان، داستان این دوره از تاریخ را به عنوان داستان برادری ما بیان بکنند
این حرکت صورت گرفته و این انتظار را داریم که انشالله استمرار پیدا کند و به آنجا برسیم که اگر سالها بعد، قرنها بعد کسی آمد و خواست داستان این سرزمین را برای دیگران حکایت کند به جای «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق»، به جای این بگوید واتلو علیهم انباء (انبا جمع نبا به معنای خبر) اخوه الایرانیین. ما آمدهایم بگوییم که میتوانیم نوعی از برادری را رقم بزنیم که آیندگان داستان این دوره از تاریخ را بیان میکنند داستان برادری ما را بیان بکنند بگویند بروید و حکایت و اخبار و سرنوشت آن برادرانی را که در «سرزمین برادری» دست برادری به هم دادند و در کنار همه مشکلاتی که وجود داشت توانستند این اقدام را انجام دهند، آن را حکایت بکنید.
منافع دشمنان ما در از میان رفتن برادری میان ماست
اگر در زمان پیامبر تمام مشکلات پیامبر، مشکلات درون جامعه دینی بود اکنون هم ما و هم شما به خوبی میدانیم که مشکلاتی که ریشه در درون هم ندارد داریم، ما دشمنانی را داریم که به خون من و شما به طور یکسان تشنهاند. ما دشمنانی را داریم که منافعشان در وقتی است که این برادری از بین ما رخت بربندد، کار به مراتب دشوارتر است و به همین خاطر به اندازه دشواری کار انتظار میرود که با دیدگاه و دید نافذ عزیزان علمایی این منطقه بتوانیم این گام را به انجام برسانیم.
از اینکه فرصت دادید به این ناچیز که به نمایندگی از دوستانم عرض ادبی خدمتتان داشته باشم صمیمانه و از عمق جان تشکر میکنم و همه شما را به خدای بزرگ میسپارم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته