عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۷۶۱۲
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۹
فقر من از همان شوخی است که روزی در بازار با آیت الله ابوالحسن اصفهانی کردم و به او گفتم آینده مرجعیت تام از آن شماست در آن موقع ما را فراموش مکن وهنوز که هنوز است دارم کتک همان حرف را می خورم.
عقیق: مرحوم قاضی(ره) می گوید:این فقر من از همان شوخی است که روزی در بازار با آیت الله ابوالحسن اصفهانی کردم و به او گفتم آینده مرجعیت تام از آن شماست در آن موقع ما را فراموش مکن وهنوز که هنوز است دارم کتک همان حرف را می خورم.

آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی نیز با وجود این که سخاوتش زبانزد است می گوید:

هر وقت می آیم به ایشان چیزی بدهم یادم می رود و بالاخره شاگردش به ایشان می گوید آقا شما و این عائله سنگین... و جواب می شنود وقتی چیزی ندارم احساس نیاز بیشتری به خدا می کنم و التفاتم به خدا بیشتر است و خدا هم به من توجه بیشتری دارد.

این فقر، این نیستی، این احتیاج و نیاز مداوم برای او توحید به ارمغان می آورد و از او شخصیت متواضعی می سازد که تا آخر سخنش همین است من هیچی ندارم و به عبارت دیگر یعنی من هر چه دارم از اوست. به علامه هم با آن وضعیت فقر و خانه اجاره ای می گوید تو با این همه تجمل به جایی نمی رسی. او معنای این کلام سیدالشهدا (علیه السلام) را خوب درک می کند که «إلهی أنا الفقیر فی غنای فکیف لا أکون فقیراً فی فقری!» ای خدای من
در وقت غنا و ثروت فقیرم و به تو محتاجم چه برسد به هنگام فقر و بینوایی.


منبع:روضه


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین