عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۶۶۸۰
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۳:۳۵
امامت پس از امام هادی(ع) قرار بود به «محمد بن علی» پسر بزرگتر ایشان برسد. اما او در جوانی و در روزگار پدر از دنیا می رود و این منصب بر عهده امام حسن عسکری(ع) قرار می گیرد .
عقیق:حجت الاسلام قاسم خانجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در رابطه با شبهه «بداء» که درباره امامت حضرت امام حسن عسکری(ع) مطرح می شود گفت: در رابطه با بحث بداء ابتدا باید به این مسئله به عنوان یک مقدمه توجه داشت که برخی از افراد مخالف با امامت و هدایت ائمه(ع) با ایجاد چنین شبهه هایی در واقع به دنبال وارد کردن خدشه به این مسئله هستند.
 از جمله در رابطه با امام حسن عسکری(ع) و امامت ایشان گفته شده که فرزند دیگری از ایشان قرار بوده است به امامت برسد. همچنان که در مورد امام صادق(ع) نیز گفته می شد که قرار بود فرزند بزرگتر ایشان، جناب اسماعیل پس از پدر، امامت را به عهده بگیرد و چون وی از دنیا رفت امامت به فرزند دیگر امام، یعنی امام کاظم (ع) رسید.
اما این مسایل نوعا از جانب کسانی مطرح می شود که علاقه ای به امامت ائمه و ادامه هدایت و امامت توسط این بزرگواران ندارند. بنابراین این مبحث تنها در مورد امام حسن عسکری(ع) نیست بلکه درباره اسماعیل پسر امام صادق(ع) و حتی امام سجاد(ع) نیز بیان شده است. به این معنا که قرار بوده امام پس از حضرت سیدالشهدا(ع)، حضرت علی اکبر باشد اما بداء حاصل شده و امام سجاد(ع) به امامت رسیده است.
وی در باره معنای بداء و اینکه اگر نیاز باشد که در رابطه با امامت حضرت عسکری(ع) مورد استفاده قرار بگیرد، می بایست چه معنایی از آن را معنای صحیح بدانیم؟ گفت: این واژه به معنای آشکار و ظاهر شدن است. یعنی اگر کسی این واژه را به کار برد بدان مفهوم است که آن چیز، ظاهر و آشکار شده است. با توجه به این معنا این واژه را در رابطه با خداوند متعال نمی توان به کار برد اما در باره افراد اطلاق آن صحیح است.
اگر واژه بداء را آشکارشدن معنا کنیم به این مفهوم است که بگوییم خداوند متعال نمی دانست و یا برای او اشکار نبود که امام پس از حضرت هادی(ع) چه کسی باید باشد؟! فرزند بزرگتر امام هادی(ع) یعنی سید محمد یا برادر کوچکتر او حسن بن علی(ع)؟  این قطعا صحیح نبوده و گزاره ای کاملا اشتباه است.
این کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به منشأ اصلی رواج این تفکر تصریح کرد: منشا این تفکر روایاتی است که پس از رحلت محمد بن علی، برادر بزرگتر امام حسن عسکری(ع) و پسر بزرگ امام هادی مطرح شده است. این بزرگوار در واقع همان «سیدمحمد» معروف است که در نزدیکی شهر سامراء گنبد و بارگاه باشکوهی نیز دارد و بسیار قابل احترام و توجه بوده و شیعیان و حتی اهل سنت نیز نسبت به کرامات و عنایات این بزرگوار توجه فراوان دارند.
پس از وفات «سیدمحمد» بنا بر نقلی امام هادی (ع) خطاب به امام حسن عسکری(ع) فرمود: خدا را سپاس بگو و حمد کن که منصب امامت را به تو سپرد. این روایات در منابع و مأخذ ما ذکر شده و اکنون بحثی در درستی یا نادرستی آنها نیست بلکه بحث در مضمون و محتوای این روایات است که موجب پیدایش مسئله ای به نام «بداء» می شود.
حجت الاسلام خانجانی افزود: بر اساس این فرمایش برخی اینگونه تصور کرده اند که پیش از این قرار بوده امامت به «محمد بن علی» یعنی همان «سید محمد» برسد. اما هنگامی که او از دنیا می رود این منصب بر عهده امام حسن عسکری قرار می گیرد و لذا امام هادی(ع) به ایشان می فرماید: خدا را سپاس بگو!!
 عده ای از این ماجرا به عنوان «بداء» یعنی ظاهر شدن حقیقت تعبیر کرده اند. اما اگر حتی این مسئله را بپذیریم با توجه به صفات و ویژگی هایی که برای خداوند قایل هستیم و او را دارای جمیع صفات کمالیه می دانیم می بایست این گونه تعبیر کرد که این روشن و آشکار شدن حقیقت، نه برای خدا بلکه برای بندگان خدا رخ داده است.
 به عبارت دیگر، امامت امام عسکری(ع) برای خدا مجهول نبوده چرا که اصولا جهل در خدا راه ندارد. بنابراین نمی توان گفت این موضوع برای خداوند مبهم بوده، که منتظر حوادث بماند تا «محمد بن علی» از دنیا برود و پس از آن روشن شود که امام عسکری به امامت خواهد رسید. بلکه این رفع جهل از بندگان خداست.
یعنی افرادی که نمی دانستند چه کسی پس از امام هادی(ع) امامت مسلمین را بر عهده می گیرد و یا به امامت حضرت عسکری اعتقاد پیدا نکرده بودند، با رحلت «محمد بن علی» این موضوع برایشان آشکار شد. همچنان که در باره اسماعیل فرزند بزرگتر امام صادق نیز همین مسئله رخ داد و با از دنیا رفتن اسماعیل، برای مردم روشن شد که قرار است امامت بر عهده موسی بن جعفر(ع) گذاشته شود و امام کاظم(ع) عهده دار این مسئولیت شد.
پژوهشگر و محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: اگر می بینیم که امام هادی(ع) به فرزند خود امام حسن می فرماید که شکرگزار این نعمت باشد بدان جهت است که با درگذشت محمد بن علی هر شک و شبهه ای که درباره امامت او وجود داشت از اذهان پاک شد یعنی برای همگان روشن شد که ایشان پس از امام هادی علیه السلام مسئولیت رهبری و امامت جامعه را بر عهده دارد نه اینکه این مسئله برای خدا روشن شده باشد. چرا که اصولا به لحاظ کلامی و اعتقادی این بحث به هیچ عنوان در باره خداوند صادق نیست و از نظر ما شیعیان بداء به این معنا اصلا مفهومی ندارد.

ما به لحاظ اعتقادی در برخی از موضوعات بداء را درست می دانیم که در آنجا نیز به معنای آشکار شدن موضوع و رفع جهل برای خدا نیست. چون آگاهی و علم خدا مطلق است و در هیچ زمینه ای هیچ نوع محدودیتی ندارد. بنابراین هیچ موضوعی را در هیچ زمانی نمی توان برای خدا مطرح کرد که نسبت به آن آگاهی و بینش جدیدی حاصل شود. این گزاره ها در رابطه با خدا با مبانی اعتقادی شیعه ثابت شده است. هرچند برخی از فرق اهل سنت حتی بحث تجسیم و تشبیه را در باره خدا مطرح می کنند به عنوان مثال امور مطرح شده در آیات قرآن و روایات مانند دست خدا، چشم خدا و یا قدرت خدا را به شکل ملموس و مادی تعبیر می کنند و معتقدند چشم خدا یعنی همین چشم مادی البته چشمی که همه چیز را می بیند یا دست خدا یعنی دستی که بسیار بلند است وبه همه چیز دسترسی دارد. اما باید توجه داشت که این مسئله و این نوع اعتقاد تنها در برخی از فرق اهل سنت وجود دارد نه همه آنها!  ولی شیعه اصلا به چنین چیزی معتقد نیست.
بنابراین بعضی فرق ممکن است بگویند که بداء در رابطه با خداوند یعنی خدا نیز در بخشی از مسایل نسبت به موضوعی آگاهی کاملی ندارد و بایستی اتفاق خاصی رخ دهد تا آگاهی خدا نسبت به آن تکمیل شود. اما این مسئله در اعتقادات شیعه هیچ جایگاهی ندارد.
حجت الاسلام خانجانی افزود: بحث بداء در امامت امام عسکری(ع) نیز به همین شکل است یعنی با رحلت برادر بزرگتر امام عسکری(ع) این موضوع تعین پیدا می کند که امام پس از حضرت هادی(ع)، فرزند کوچک تر حضرت، یعنی حسن بن علی علیهما السلام خواهد بود و موضوع شکرگزاری که امام هادی(ع) می فرمایند از این جهت است که با از دنیا رفتن «محمد» برای مردم و کسانی که در امامت حضرت عسکری تردید داشتند همه چیز واضح و آشکار می شود.
در اینجا باید یادآور شویم که این مسئله یک تعبیر تحمیلی نیست که ما بخواهیم چیزی یا معنایی را بر لغتی تحمیل کنیم چرا که اگر لغت تاب این معنا را نداشته باشد حتی اگر ما نیز بگوییم صحیح نیست. به عبارت دیگر بدون اینکه لغتی تاب و شأنیت مفهومی را داشته باشد با اصرار ما آن معنا بر لغت بار نمی شود. بلکه با توجه به اثبات موضوع علم خدا و امامت متنانسب با مبانی شیعه و از سوی دیگر معنای بداء، «مسئله ی آشکار شدن و ظهور شیء» این موضوع تنها برای فرد اقدام کننده مطرح نیست بلکه برای دیگران نیز به کار می رود.
همچنان که این موضوع در رابطه با امامت امام سجاد(ع) نیز مصداق می یابد یعنی امامت ایشان به این دلیل نیست که چون حضرت علی اکبر (ع) از دنیا رفت برای خدا آشکار شد که امامت باید به حضرت سجاد(ع) برسد.! بلکه با شهادت ایشان، امامت حضرت سجاد (ع) تعین پیدا کرد.
همچنان که از سال های قبل و در روایات مختلفی حتی از رسول خدا(ص) این موضوع نقل شده بود و در همان زمان نیز بسیاری از مسلمانان می دانستند که ائمه علیهم السلام 12 تن هستند و در حدیث معروف و مشهور «لوح» نام آنها و حتی نام پدر و مادر و برخی خصوصیات آنها نیز نقل شده بود.
بنابراین وقتی روایتی از پیامبر نقل شده مبنی بر اینکه ائمه(ع) 12 تن هستند و نام و مشخصات کامل آنها نیز بیان شده است معنا ندارد که مثلا پس از 50 سال که از رحلت پیامبر می گذرد به یکباره هنگامی که امام حسین(ع) به شهادت می رسد، قرار باشد که حضرت علی اکبر امام شود ولی چون ایشان در کربلا شهید می شود پس امامت به شهادت حضرت سجاد(ع) منتقل گردد.
ثابت بودن نام، مشخصات و تعداد ائمه از مسلمات و مباحث مشهور در اعتقادات و مباحث کلامی شیعه است و در اینجا نیز به این موضوع کمک می کند که بدانیم بحث بداء به هیچ وجه به این معنا نیست که امر جدیدی آشکار شده و ظهور پیدا می کند و باعث می شود تا خداوند نسبت به موضوعی آگاه شده و علمش درباره آن تکمیل شود.

منبع:شبستان
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین