لبيك يا رسول الله(ص)
اُمّ مَعبد؛ميزبان پيامبر در مسير هجرت به مدينه
رسول خدا (صلي الله عليه و اله) در پي بيرون آمدن از غار ثُور در شب دوشنبه اول ربيع الاول سال سيزدهم بعثت همراه ابوبكر، عامر بن فَهِيره و راهنمايش، عبدالله بن اُريقَط ليثِي، راه مدينه را در پيش گرفت و روز سهشنبه كهام معبد آن را بسيار گرم شمرده، به قَديد رسيد و در آنجا براي خريد آذوقه يا استراحت مهمانام معبد شد.
عقیق:نام وي عاتِكه دختر خالد بن مُنْقِذ، مشهور بهام معبد است. اين شهرت از آن رو است كه فرزندي به نام معبد داشته است. او از تيره بنيكَعب از قبيله خُزاعه بود و در ميان قوم خود به بزرگي ياد ميشد. وي از راويان حديثهاي نبوي و شهرتش در منابع تاريخي مديون خيمههايي است كه به «خيامام معبد» معروف بودهاند. در اين خيمهها كه به عنوان شاخصي در منابع جغرافياي تاريخي از آنها ياد ميشود، وي از مهمانان و رهگذران پذيرايي ميكرد. اين خيمهها كه شمارشان دو، سه يا بيشتر بوده، در سرزمين «قَديد» در فاصله ۲۷ ميلي جُحفِه در مسير مكه به مدينه قرار داشتهاند. اين مكان به سبب وجود چاهي نزديك آنها به «بئرام معبد» نيز شناخته ميشد.
از ديگر عوامل شهرت او در تاريخ اسلام، ميزباني وي از پيامبر گرامي (صلي الله عليه و اله) در سفر هجرت است. او در اين ميان كراماتي از پيامبر مشاهده كرده است. رسول خدا (صلي الله عليه و اله) در پي بيرون آمدن از غار ثُور در شب دوشنبه اول ربيع الاول سال سيزدهم بعثت همراه ابوبكر، عامر بن فَهِيره و راهنمايش، عبدالله بن اُريقَط ليثِي، راه مدينه را در پيش گرفت و روز سهشنبه كهام معبد آن را بسيار گرم شمرده، به قَديد رسيد و در آنجا براي خريد آذوقه يا استراحت مهمانام معبد شد.
در اين اقامت كوتاه، معجزات پيامبر (صلي الله عليه و اله) موجب ايمان آوردن مردم آن سرزمين شد. اين معجزات مورد توجه دلايلنگاران قرار دارد. ازجمله اين حوادث، شير آوردن گوسفندي به بركت دستان پيامبر (صلي الله عليه و اله) بود كه پيشتر شيرش خشك شده بود. در گزارشي ازام معبد، به شيرآوري آن گوسفند تا سال دوازدهم ق. به رغم خشكي بيابانها اشاره شده است.
از ديگر رخدادهايي كه كنار خيامام معبد اتفاق افتاد، سبز شدن و روييدن برگ و ميوه بر درختي خشك به نام «عَوسَجه» (از خانواده تمشك) در پي وضو گرفتن حضرت زير آن بود. اين درخت بعدها با عنوان «المُبارَكه» شهرت يافت؛ زيرا تا سالها در پي اين رخداد، از ميوه و برگ آن براي شفاي بيماران و نيز تبركجويي در سفر استفاده ميشد. در شماري از منابع شيعي آمده كه در پي رحلت پيامبر (صلي الله عليه و اله) اين درخت پژمرد و در پي شهادت امام علي (عليه السلام) بيثمر شد؛ اما تا سال ۶۱ق. باقي بود و پس از شهادت امام حسين۷ خوني تازه از آنجاري گشت و سپس درخت خشك شد.
رخداد سوم شفا يافتن پسر هفت سالهام معبد بود كه توان تكلم و تحرك نداشت. او با خوردن خرمايي كه قبلاً پيامبر (صلي الله عليه و اله) به دهان گرفته بود، شفا يافت. برخي دانشمندان شيعه با تكيه بر اين دسته از گزارشهاي تاريخي، بر جواز استشفا و توسل به اولياي خدا استدلال كردهاند.
اندكي از آن پس كه پيامبر (صلي الله عليه و اله) اين خيمهها را ترك كرد، همسرام معبد به آنجا رسيد و او با خوشحالي از حضور مهمان پر بركت خود خبر داد و به بيان ويژگيهاي ظاهري و اخلاقي پيامبر (صلي الله عليه و اله) پرداخت. وصفهاي او به عنوان يكي از منابع مهم در شمايلنگاري دانسته شده است. برخي وصفهاي او از اين قرارند: ظاهري آراسته، چهرهاي درخشان واخلاقي پسنديده داشت. چشمانش سياه، گردنش افراخته، محاسنش انبوه و نسبتاً بلند و ابروانش به هم پيوسته بودند.
خيمههايام معبد به سبب حضور رسول خدا (صلي الله عليه و اله) و نيز نزديكي به غديرخم قرنها مورد توجه مسلمانان بوده است. ابن خلكان از وجود مسجدي در محل اين خيمهها به سال ۴۷۳ق. خبر ميدهد. به باور مَقدسي، اين خيمهها نزديك شهر ويران شده قوم ثمود به نام «الطاغيه» قرار داشتهاند. از آثار شهرت خيمههاي او در دوران رسول خدا (صلي الله عليه و اله)، حضور دوستان و دشمنان پيامبر گرامي (صلي الله عليه و اله) در آنجا پس از آگاهي از آن ماجرا است. در پي شنيدن شعري كه هاتفي ميان زمين و آسمان، كوه ابوقُبَيْس يا در كوچههاي مكه آن را ندا داده و در آن به حضور پيامبر (صلي الله عليه و اله) در خيمههايام معبد اشاره كرده، مشركان و گروههايي از مسلمانان مكه از هجرت پيامبر (صلي الله عليه و اله) به مدينه آگاهي يافتند و خود را به خيمههايام معبد رساندند.
برخي گزارشگران هنگام ايمان آوردن او را پيش از هجرت پيامبر (صلي الله عليه و اله) يا به پشتوانه اين گزارش، همزمان با همين ديدار دانستهاند. شماري ديگر آن را در پي هجرت و سكونت رسول خدا (صلي الله عليه و اله) در مدينه ميدانند. ميتوان اين را زمان اعلام رسمي ايمان و بيعت او دانست. تنها گزارش موجود از او در دوران پيامبر (صلي الله عليه و اله) روايتي است كه در آن به حضور پيامبر (صلي الله عليه و اله) در باغام معبد و ديدار با وي اشاره شده است. در اين ملاقات، پيامبر (صلي الله عليه و اله) فرمودهاند: هر مسلماني كه درختي بكارد و انسان يا چارپا و يا پرندهاي از آن بهره بَرَد، براي او تا روز قيامت صدقهاي خواهد بود.
در دوره پس از رسول خدا (صلي الله عليه و اله)، ازام معبد به عنوان وصفكننده كاروان حج همسران پيامبر (صلي الله عليه و اله) در دوره خلافت عمر بن خطاب ياد شده است. آنان در مسير خود به مكه، نزديك خيمههاي او توقف كرده بودند. او ميگويد: ديدم كه همسران پيامبر (صلي الله عليه و اله) بر هودجهايي كه با پردههايي سبز رنگ پوشانده شده بود، حركت ميكردند. عثمان بن عَفّان پيشاروي آنها و عبدالرحمن بن عُوف پشت سر آنها ديگران را از نزديك شدن به مركبهاي ايشان بر حذر ميداشتند. آنها نزديك خيمههاي من و در محلي كه با درختان و پارچههايي پوشيده شده بود، منزل گزيدند. من نزد آنها كه هشت تن از همسران رسول خدا بودند، رفتم و از حضور پيامبر (صلي الله عليه و اله) در خيمههاي خود ياد آوردم كه سبب گريه و اندوه آنها شد. در اين ديدار،ام معبد نيز از آنها پذيرايي كرد و سرانجام هر يك از همسران رسول خدا (صلي الله عليه و اله) ۵۰ دينار به او هديه دادند.
سرانجامام معبد به سال دوازدهم ق. يا در دوره خلافت عثمان درگذشت. نسل او از طريق فرزندش معبد تا قرنها نامدار بودند كه از آنها با عنوان «مَعبدي» ياد شده و ابوبكر محمد بن فارس بن حَمدان مَعبَدي (م. ۳۶۱ق.) از راويان شيعه و منتسب بهام معبد است.
منبع:حج