۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۲۲
آن مرد سرد و گرم چشیده، عصر فردا مرا به خانهاش در «خیابان زیبا» دعوت کرد و در اتاقی از منزلش به گفتوگو نشستیم. کاغذپارههایی از 40 سال قبل نشانم داد و گفت: اینها سند اتحاد موقت مداحان است. قرار بود همه جمع شویم و در یک فعالیت اقتصادی شرکت کنیم، اما نشد که نشد. بس که این و آن پشت سر ما حرف زدند و متهممان کردند.
میدانستم که اصرار برای داشتن حداقل یک تشکیلات مختصر، بیفایده است. هاشمی، داناتر از آن بود که دوباره خودش را اسیر حرف و حدیثهای معمول کند.
سالها گذشت. مداحان حتی از پس تشکیل یک صندوق قرضالحسنه هم برنمیآمدند. بارها دور هم جمع میشدند، سخنرانی میکردند، همدیگر را به اتحاد و همبستگی فرا میخواندند، اما عاقبت این تلاشها نتیجه نمیداد و جلسات بعدی، به نقد عملکرد گذشتگان و جلسات قبلی تبدیل میشد.
عکس:عباپوش کردن کمال الدین عبدالوهابی به دست حاج اکبر کاظمی و حاج سیداحمد هاشمی در هیئت مداحان
ابتدای دهه 80 را اما باید آغاز حرکتهای خوب دانست. حاج علی آهی که از اواخر دهه 60 با جدا شدن از سازمانهای نظامی به جمع شاگردان مداحش برگشته بود، تلاش کرد آنها را از دستهبندیهای رایج نجات دهد. مداحان تهران، تا آن زمان در هیئتهایی که صبح یک روز هفته تشکیل میشد، عضویت داشتند و مثلاً فقط در «یکشنبهایها» شرکت میکردند و یا عضو «سهشنبهایها» بودند.
آهی تمام همت خود را صرف کارهایی کرد که در این دستهبندیها نمیگنجید. او به موضوعات کهنه و لاینحل صنفی مثل «بیمه مداحان» و «مستمری از کارافتادگان» فکر میکرد، نه اینکه کدام مداح بهتر میخواند و کدام شعرهای بهتری حفظ است! این مرد، همانطور که سالها سعی کرده بود شعر خوب و مجلسگردانی صحیح را به شاگردانش بیاموزد، تلاش میکرد تا مسائل صنفی و اجتماعی ذاکران سنتی را هم برطرف کند. آهی برای این منظور، از سازمانهای پاییندستی گذر کرد و دغدغههایش را چه در نامه و چه در دیدارهای حضوری مداحان با رهبر معظم انقلاب در میان گذاشت.
هرچند تأسیس بنیاد دعبل خزاعی را نمیشود تماماً به حساب پیگیریهای حاج علی آهی گذاشت و نباید نقش مسئولانی مانند حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی را در شکلگیری این بنیاد نادیده گرفت، اما ریشسفیدی و اعتبار آهی ـ که عمری در معلمی مداحان سپری کرده بود ـ شاید بیش از همه چیز به کار آمد.
بنیاد دعبل خزاعی در سال 84 پا گرفت و به سرعت در استانها و شهرستانها ریشه دوانید. بیمه مداحان، که سالها به دغدغه اصلی این جماعت تبدیل شده بود، حل و فصل شد و میشود گفت، برای این منظور بود که مداحان شناسنامهدار شدند. هرچند همچنان عدهای از مشاهیر مداحی، عضویت در این تشکیلات را نوعی سرسپردگی دولتی قلمداد میکنند، اما طبق اعلام این بنیاد، تاکنون 12 هزار نفر از ستایشگران اهلبیت (ع) در سراسر کشور به جمع اعضای بنیاد دعبل پیوستهاند و حدود 5 هزار خانواده از سراسر کشور زیر پوشش خدمات بیمه و مستمری قرار گرفتهاند.
پس از این اتفاق، سازمان تبلیغات اسلامی هم که بنیاد دعبل را تشکیل داده بود، کانونهای مداحی را در سراسر کشور نظم داد و با گرفتن آزمون از مداحان به آنان کارت شناسایی اعطا کرد. این کانونها نه تنها مداحان بلکه شاعران آئینی را هم در خود پذیرفتند و این دسته از شاعران که در کمتر انجمن رسمی عضویت داشتند، زیر یک خیمه جمع شدند. این گرد آمدن، به خصوص در تهران که در سالهای اخیر، فاقد یک انجمن پویا و فعال است، بسیار ارزنده به حساب میآید. البته این کانونها هم بیشتر پیگیر مسائل صنفی مداحان و شاعران هستند و با اعطای کارت به آنان هویت میبخشند و از هرج و مرج در فضای مداحی جلوگیری میکنند.
شکلگیری خانه مداحان از سوی شهرداری تهران، اقدام دیگری است که طی 6 سال گذشته اتفاق افتاده و جالب اینجاست که محور تأسیس آن هم، کسی نیست جز حاج علی آهی، مداح پیرسال و پیشکسوت؛ که شکلگیری آن را از محمدباقر قالیباف تقاضا کرد و اکنون با کهولت و ناتوانی، ریاست هیئت مدیره آن را بر عهده دارد.
تأسیس خانه مداحان اهل بیت (ع) موجب شد تا ذاکران تهران و حومه و حتی استانهای همجوار، چهارشنبه صبحها در جلسات ثابت و مداوم شرکت کنند و فارغ از دستهبندیهای قبلی، از فضای آموزشی این جلسات بهره ببرند. تشکیل این نهاد در شهرداری تهران همچنین باعث شد تا مداحان نه تنها در زمان حیات که بعد از مرگ هم در جایی کنار هم باشند. در حالی که هنرمندان از سال 1373 در قطعهای مستقل به خاک سپرده میشدند، مداحان صاحب جایگاه و موقعیت جداگانهای در بزرگترین آرامستان تهران نبودند که آن هم با تلاش حاج علی آهی و موافقت شهردار تهران، اتفاق افتاد و اختصاص قطعهای به مداحان، ولو در جایگاه نه چندان مناسب، بالاخره در سال 89 رسماً اعلام شد.
سازمانها و تشکلهای دیگری هم برای مداحان در سالهای اخیر اعلام موجودیت کردهاند که از آن جمله میتوان به تشکیل بسیج مداحان و کانونها و انجمنهای متعدد در تهران و استانها اشاره کرد.
در حالی که روزی ذاکران اهل بیت (ع) امکان راهاندازی یک صندوق قرضالحسنه هم نداشتند و زیر یک سقف دور هم جمع نمیشدند، اکنون بعد از چند سال و پس از یک دهه تلاش و همت، چند تشکل صنفی و اجتماعی از آنها به خوبی حمایت میکند و به تعبیری به آنها هویت میبخشد.
شاید بپرسید که از دل این حمایتها و هویتبخشیها چه چیزی بیرون میآید؟ مداحان جوان و خوشخوانی چون مهدی غیاثی، حیدر خمسه، حسین درویش، محسن مرادی، مجید نوروزبیگی، محمد بهتویی، حسین رمضانی و محمود اشتیاقی و شاعران باانگیزه و توانمندی چون جواد هاشمی (تربت) و محسن غلامحسینی، محصول همین سازمانیافتگی هستند.
تمام لوگو ها قدیمیه
اگه نظارت روش نباشه تبدیل به فسادمیشه تاامربه معروف
اما ما حاج رضا هلالی رو بیشتر دوست داریم