عقیق: خداوند در همه ادیان توحیدی صلح، آرامش و دوستی قرار داده است. اگر بخواهیم اشارهای به کتابهای مقدس ادیان مختلف داشته باشیم متوجه میشویم همه ادیان الهی دارای پیام دوستی، محبت و آرامش هستند. در قرآن کریم نیز همواره شاهد صلحدوستی و رحمت و مغفرت بودهایم و آغاز سورههای قرآن با بسم ا... الرحمن الرحیم نیز بیانگر همین پیام است. پیام پیامبرخاتم(ص) برای جهانیان توحید، صلح و عدالت است و نه تنها اسلام که هیچ دین توحیدی دیگری دستور به قتل و جنایت و تجاوز نداده است، اما همواره در همه ادیان شاهد حضور افراد افراطی هستیم. متأسفانه یکی از گروهکهایی که ماههاست به نام اسلام به قتل و تجاوز و کشتار میپردازد گروهک تروریستی داعش است که بشدت در فهم عبارات قرآنی و متون دینی و تفسیر آنها دچار اشکال شدهاند. آیتا... محمدعلی تسخیری مشاور رهبر معظم انقلاب در امور جهان اسلام که از چهرههای تقریبی و شناختهشده در کشورهای مسلمان است، در این باره میگوید: پیامبر(ص)با همه خصلتها و ویژگیهای شایستهشان نمونه بارز و الگوی مهم ما برای مقابله با دشمنان و همین طور سبک زندگی ما هستند، تأکید بر چهره رحمت پیامبر(ص) با توجه به تأکیداتی که خداوند در قرآن کریم دارند را باید برای مقابله با تکفیریها و صهیونیستها و استکبار جهانی درنظر بگیریم و حتی شاید بتوانیم برخی غافلان را نیز نجات دهیم. * مهمترین مؤلفههای مکارم اخلاقی در سیره پیامبراعظم (ص) چیست؟ خیلی مختصر و مفید برایتان میگویم؛ پیامبراکرم (ص) تجلی بالاترین مکارم فطری بشریت هستند ایمان ایشان در حد اعلا، قدرت تفکر و عاطفهشان در عین حال سرشار، اراده قوی ، عدالت خواه، توازن طلب همراه با رفتار بندگی خالص و تعبد و ذوب در محبت الهی. ایشان به مستضعفان، کودکان و زنان احترام بسیار میگذاشتند، در عین اینکه حیای کامل داشته و از همسایگانشان تقدیر و تجلیل میکردند، از بیماران و خویشان دیدار میکردند، صبر عظیم و سخاوت بینظیر ایشان به همراه شجاعت، حلم و تحمل وصف ناپذیر، وفای به عهد، بشاشت و خوشرویی، سکینت و وقار، پاکی و طهارت، بوی خوش، سلام کردن به همه، سادگی با وقار، مزاحم با متانت، لطافت و ملاطفت با حیوانات، تعامل انسانی با یتیمان و اسیران، احترام به دشمنان و منافقین و ... همه پدیدههایی مکرر در سیره مبارک حضرت محمد (ص) هستند. *بحث صلحدوستی به عنوان یکی از مؤلفههای مکارم اخلاقی پیامبر(ص) را چگونه از اندیشه پیامبر اعظم دریافت میکنیم؟ اخلاق پیامبر اعظم (ص) اخلاق قرآنی است ایشان به تعبیر قرآنی، قرآن مجسم هستند و ما میدانیم که قرآن کریم داعیه دار صلح است و در بخشهای مختلف نیز مردم را به صلح دعوت کرده است؛ براساس سه آیه61 تا ۶۴ سوره انفال: «و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی و بر خدا توکّل کن ، که او شنوا و داناست! (62) و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است، او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد. (63) و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی توانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! این آیات سهگانه نشان میدهد قرآن کریم گرایش به صلح را ترجیح میدهد یا در آیه دیگر «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» گرایش قرآن کریم به صلح مشخص میشود، بنابراین زمانی که گرایش قرآن کریم این باشد، گرایش پیامبر اکرم هم گرایش به صلح است. پیامبر(ص) حتی با یهودیان مدینه نیز پیمان تاریخی بست و با اهل کتاب صلح کرد و تا زمانی که سه گروه یهودی بنی قُریْظه ، قَینُقاع و نضیر پیمان شکنی نکردند صلح را حفظ کرد، زیرا هر سه اینها در یک مرحله نقض عهد کردند پیامبر با هر سه برخورد کرد یا آنها را از مدینه اخراج کرد و یا با آنها جنگید با قریش هم پیامبر پس از فتح مکه از روی صلح برآمد و همه را آزاد کرد و آنها را «طلقا» نامید اینها گرایشهای صلح پیامبر(ص) است. به منظور پخش غنایم جنگ حنین در آخر عهد مدنی، پیامبر برای نخستین بار همه غنایم جنگی را به قریش داد و انصار در این زمینه متوجه نکاتی شدند و پیامبر با محبت و عاطفه به آنها ارزش این کار را فهماند. در جنگ با یهودیان بنی نضیر نیز که مسلمانان بدون جنگ غنایم را دریافت کردند اینها را اکثراً به مهاجران داد، زیرا فقیر بودند تا تعادل اقتصادی برقرار شود، اینجا سوره حشر، دلهای انصار را به هم نزدیک کرد، زیرا انصار اهل ایمان و تقوا بودند و ایثار میکردند، حتی اگر خودشان محتاج بودند. در صلح حدیبیه نیز پیامبر گرایش به دوستی را در ارتباط با مکیان نشان داد، در حالی که برخی اصحاب مخالف این صلح بودند، اما پیامبر(ص) صلح حدیبیه را با آنها بست و این صلح سبب خیر عظیمی برای مسلمانان شد. پیامبر(ص) همچنین در برابر منافقان نیز مدارا میکرد و آنها را تهدید میکرد، اما برخورد نمیکرد و تا جایی که امکان داشت از آنها اغماض و سعی میکرد مسایل را با صلح رفع و رجوع کند، زیرا قرآن کریم گرایش به صلح را ترجیح میداد، پیامبر(ص) هم در این مسیر گام برمیداشت. *پس چرا با همه این مؤلفهها باز هم عدهای را میبینیم که تلاش دارند چهره خشنی از اسلام نشان دهند، اینها که هستند و چرا این گونه رفتار میکنند؟ - اینها دشمنان خارجی اسلام چون صهیونیستها و دشمنان امروزین اسلام چون استکبار جهانی، تکفیر و ... هستند که یا از روی کینه نمیگذارند اسلام کار خود را بکند میخواهند از مسلمانان سوءاستفاده کنند یا از روی جهل و تعصب. البته برخی از این گرایشهای جاهلانه از دوران جنگهای صلیبی در غرب ایجاد شد، اینها از روی جهل کاریکاتوراز پیامبر کشیدند و به اصطلاح خودشان کشف حقیقت کردند! در حالی که اگر به طور صحیح تاریخ اسلام را مطالعه میکردند و سیره رحمانی پیامبر(ص) را میدیدند پاسخ این همه اشتباههای خود را میگرفتند و محال بود به سمت توهین به پیامبر(ص) بروند. همه ابعاد زندگی پیامبر(ص) رحمت بود، قرآن کریم میفرماید: (ای پيامبر! ما تو را فرستاديم تا رحمتى بر اهل عالم باشی»، یعنی تو یک درب رحمت هستی، خود پیامبر (ص) در حدیثی میفرماید: « انّما اَنا رَحمَهٌ مُهْدات» یعنی من تنها رحمتی هستم که خداوند آن را به جهان هدیه کرد. حضرت حتی نگفته رحمت به بشریت، گفته به کل جهان. گفت: هر دو گیتی از وجودش نام یافت / عرش نیز از نام او آرام یافت. بنابراین، این حرکتهای ضد پیامبرگونه و اسلامی کینه تاریخی است که یا از روی جهل است که نمیدانند چقدر این شخصیت و بعد انسانیتش بزرگ است و یا از روی عنادورزی با دین اسلام. * گروهکهایی همچون داعش با دین اسلام ـ اعم از شیعه و سنی ـ زاویه دارند. به نظر حضرتعالی در برهه کنونی بر اساس ویژگیهای پیامبر(ص) چگونه میتوانیم مقابل این گروهها بایستیم؟ - اگر اکثریت و رهبری این گروهها را مدنظر قرار دهیم اینها ساخته استکبار و صهیونیسم جهانی هستند و میخواهند کل مراکز مقاومت ضد اسراییل و صهیونیسم را در دنیا خراب کنند، بنابراین رهبران اینها همه مزدور هستند، ولی اگر بخواهیم ابتاع جزئشان را ببینیم اینها تصور میکنند به جهاد آمدهاند، اینجا ما باید چند نکته را از حیات پیامبر(ص) اقتباس و بر آن تکیه کنیم: نخست اینکه مگر پیامبر اکرم(ص) از ضد تکفیر نبودند؟ ایشان خود گفتند تکفیر اصلا از ما نیست، هرکس تکفیر کند حتی خودش به مرحله کفر رسیده است. ما روایتی داریم از پیامبر(ص) که اگر مسلمانی به برادرش انگ کافری بزند یکی از آنها کافر خواهد بود یا اینکه او دروغ میگوید و بدون دلیل این کار را کرده که خودش کافر است یا اینکه برادرش کافر است یکی از آنها کافر میشود! روایت دیگری داریم که میگوید هرکس برادرش را کافر بداند نظیر این است که او را بکشد، یعنی مثل قاتل او قرار میگیرد، تکفیر کننده این اندازه درجه بدی میگیرد، روایات زیادی از پیامبر(ص) دراین باره داریم، پیامبر توقع داشت پس از خودش برخی همدیگر را تکفیر کنند یا خود خوارج هم در صدر اسلام تکفیر میکردند، ایشان فرمود هر کس کلمه توحید را آورد و ایمان به رسالت پیامبر(ص) کرد، او مسلمان است، یعنی تکفیر در دین معنا ندارد، دراین باره آیات و روایات زیاد است، در کتب اهل سنت هم یا همین حدیث سلسله الذهب امام رضا(ع): کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا ا... حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی... ایشان فرمودند؛ کلمه توحید ورود به دژ الهی است یا جای دیگر از زبان پیامبر اعظم(ص) بیان شده که «قولوا لا اله الا ا... تفلحوا» بنابراین نباید یک مسلمان، مسلمان دیگر را تکفیر کند. این بیچارههای غافل هم به شر توطئههای گروههای تروریستی مبتلا شدهاند که باید نجاتشان داد، زیرا این تفکرات فقط در خدمت تحکیم رژیم صهیونیستی کار میکند، بدون اینکه شاید عدهای بدانند در حال انجام چه جنایاتی هستند. نکته دیگر هم تأکید بر چهره رحمت پیامبر اکرم(ص) است با توجه به اینکه خداوند میفرماید پیامبرش رحمتی برای جهانیان است یا اینکه بر چهره رحمت پیامبر(ص) تأکید میکند و حتی منافقین و اسیران و دشمنان را هم ایشان میبخشیدند و آگاه میکردند باید اینها را مورد توجه قرار دهیم و تعلیم دهیم. آخرین نکتهای که باید یادآور شد هم این است که رهبران گروههای تکفیری از مسأله تأکید پیامبر و قرآن بر برادری خیلی میترسند، وحدت امت اسلامی خیلی اهمیت دارد « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا ا... لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ » و «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» باید بر برادری و وحدت تأکید کنیم تا هم خودمان در برابر دشمنان مستحکم شویم و هم اینکه شاید بتوانیم بر برخی غافلان تأثیر بگذاریم.