آیت ا... عبدا...جوادی آملی
عصر امام رضا(ع) شبیه دوران پیامبر(ص) بود
آنچه برای همه ما مهم است، این است که نه
بی توحید میتوان زندگی کرد و نه بیولایت. ما موظفیم درباره جهان بیندیشیم که از کجا آمدیم و به کجا میرویم و پایان کارمان چیست.
عقیق: محصول این کار که یک تفکر الهی است سه نتیجه است: یکی جهان دانی دقیق یکی جهان داری دقیق، و یکی جهان آرایی دقیق.ما اکنون در جاهلیتیم و جاهلیت را میشود به عقلانیت تبدیل کرد، زیرا وجود مبارک حضرت رسول همین کار را کرد.وقتی وجود مبارک پیامبر(ص) تجلی کرد، امیرالمومنین علی(ع) نقشه جهان را مهندسی کرد، فرمود یک ضلعش الحاد بود که میگفتند: «ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا» (37 مؤمنون) ضلع دیگرش شرک بود که میگفتند: «هولاء الهتنا نعبد ما یعبد آباءنا»و ضلع دیگر مسیحیت و یهودیت آمیخته به الحاد یا شرک بود. این وضع جهان موجود بود. یا میگفتند مبدائی نیست که الحاد بود و یا میگفتند هست یا اگر یهودیتی و مسیحیتی و زرتشتی بود، یهودیت ناب نبود، مسیحیت ناب نبود، آلوده بود.وجود مبارک امام رضا(ع) در چنین عصری جلوه کرد، این عصر شبیه عصر رسالت بود که جهان دارای این عناصر پراکنده بود.عدهای میگفتند خبری نیست و مرگ پوسیدن است. انسان با مردن میپوسد، بعد از مرگ خبری نیست؛ «ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الا الدهر» (24 جاثیه)اما همان کاری که وجود مبارک رسول اکرم(ص) کرد که فرمود: «مرگ از پوست به درآمدن است نه پوسیدن» انسان مرگ را میمیراند، نه اینکه بمیرد: «کل نفس ذائقه الموت» (35 انبیا)آن انسان کامل که خلیفها... است گاهی به صورت نبی، گاهی به صورت ولی و امام ظهور میکند، این شرط توحید است، این حرف را ذات مقدس رسول گرامی(ص) آورد، وجود مبارک امام رضا(ع) آورد.وقتی حضرت وارد ایران شدند، بخش وسیعی از خاورمیانه را ایران تأمین میکرد، آن روز دو ابر قدرت در خاورمیانه حکومت میکردند، یکی امپراتوری ایران بود، دیگری امپراتوری روم.در سوره مبارکه روم وقتی خداوند میفرماید: «غلبت الروم»(روم) که با فعل مجهول ذکر میکند، دیگر لازم نیست بفرماید چه کسی غالب شد، چه کسی پیروز شد. آن روز وقتی میگفتند، روم شکست خورد؛ یعنی ایران پیروز شد.ایران چنین قدرتی بود و چنین قدرتی داشت، بخش وسیعی از جهان در اختیار بنی العباس قرار گرفته بود. وقتی وجود مبارک امام رضا(ع) وارد خراسان شد، هم الحاد حکومت داشت، هم شرک حکومت داشت، هم مسیحیت و یهود آلوده حکومت داشت و هم در داخل مذهب شیعه، زیدیه از یک سو میکشیدند، اسماعیلیه از سوی دیگر میکشیدند، واقفیه از سوی دیگر میکشیدند، این قدرت امامت امام رضا(ع) بود که مسأله امامت را تنظیم و تثبیت کرد. هم توحید را تثبیت کرد. دیگر در این سرزمین سخن از شرک و الحاد و صنمیت نبود. سخن از زیدیه بودن و اسماعیلیه بودن و واقفی بودن و فطحی بودن هم نبود، مگر در کتابهای تاریخ.اولین کار امام رضا(ع) نشر معارف و تولید کارهای فرهنگی بود. اگر مسأله توحید حل شد، همه مسایل حل میشود. در بیانی نورانی امام رضا(ع) میفرماید: من آن مسیحی که پیغمبر را قبول نداشته باشد (انا کافر بذالک) من آن عیسی را قبول ندارم. من مسیحی را میپذیرم که مبشر و رسول باشد. این در احتجاجات امام رضا(ع) است.امام(ع) با مسیحیت آلوده مبارزه کرد با یهودیت آلوده مبارزه کرد. امام رضا(ع) بر ایران و در ایران حق حیات دارد. ما میرفتیم که آن زرتشتیت را ادامه بدهیم. ایران یک وصله ای است نسبت به هند، ما حداکثر 70 میلیونیم آنها از میلیارد هم گذشتند.ما هرگز در این راه نیستیم که بمب اتم داشته باشیم، نه فتوا بر این است، نه مردم میخواهند. اما آنها سالیان متمادی قبل از انقلاب اتمی بودند. ما کجا و هند کجا؟ ایران یک وصلهای است در برابر هند. اما شما ببینید از نظر فرهنگ آنها کجایند و ما کجا؟ هنوزم که هنوز است، دو قدم آنطرفتر میروید هم موش را میپرستند هم گاو را. این ماییم که میگوییم «وحده وحده وحده» ما کجا و آنها کجا؟! آن کشوری که جمعیتش از میلیارد گذشته، پیش ما یک روستا بیش نیست. اینها به برکت اسلام است.
منبع:قدس
211008