کد خبر : ۴۳۵۶۴
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۴۴

اوج محبت‌ورزی به سیدالشهدا(ع) در کلام آیت‌الله شهید دستغیب

ممکن است برای بعضی از افراد این توهم پیش آید که چطور ممکن است برای جاری شدن یک قطره‌ اشک بر سیدالشهدا(ع) این همه آثار عظیمه مترتب شود. مگر یک قطره آب شور، چه اهمیتی دارد!
عقیق: آیت‌الله شهید عبدالحسین دستغیب از مردان بزرگی بود که همگان وی را به تقرب به خدا و دستگیری از بندگان می‌شناسند، آثار ماندگارش که پس از سال‌ها هنوز مورد مراجعه مشتاقان عرفان اسلامی است، شاهدی بر این مدعاست. کتاب‌هایی مانند قلب سلیم، گناهان کبیره، قیام حسینی، خطبه شعبانیه، سیدالشهدا(ع)، معاد، توحید، بهشت جاودان از جمله آثار این شهید بزرگوار است.
شهید دستغیب، اصول اعتقادی و مسایل مرتبط با آن را در نوشتار و گفتار خود آنچنان سهل و زلال می‌گشود که هر مخاطبی را با هر بضاعتی از دانش و اندیشه مستغنی ساخته و به آگاهی لازم می‌رساند.
آنچه در ادامه می‌آید توضیحاتی درباره اهمیت برگزاری مجالس عزاداری و گریه بر سیدالشهدا(ع)، و پاسخ به چند شبهه در خصوص قیام حسینی است.
* هر چیزی را بهاری است و بهار عزای حسین عُشر عاشوراست. اسم حسین و قبر حسین موجب شکستن دل است. همین طور ایامی که به آن حضرت منسوب است سبب حزل دل است.
راه حسین راه قلب، بلکه راه خداست. اگر کسی با دل متوجه حسین شود مصائب و حالاتش را به خصوص در این ایام متذکر شود به طور حتم دلش خواهد شکست هر چیزی که شکست قیمتش کم می‌شود، مگر قلب که قیمتش کم می‌شود، مگر قلب که قیمتش علاوه می‌شود به قسمی که می‌شود قبر حسین یعنی؛ جایگاه و تابشگاه نور حسین می‌شود دیگر معلوم است که این قلب چه اثری دارد.
* از جمله چیزهایی که جلوی تابش نور حسینی را می‌گیرد، قساوت است. اگر کسی از موجبات قساوت قلب خودداری نکرد تا به حدی که دلشی قسی شد کجا دیگر جای نور حسین است، نور حسین با نرمی قلب همراه است.
بزرگترین مورث قساوت «گناه» است که نمی‌گذارد انسان از ایمان و محبتش بهره ببرد، بلکه اگر بی‌حیایی و زیاده‌روی کند (خدای نکرده) او را به کفر و الحاد می‌کشاند.
* هرچند گریه بر حضرت اباعبدالله (ع) اختصاص به وقت معینی ندارد، لکن موسوم آن محرم و صفر به ویژه عشر عاشورا است. هرچه به عاشورا نزدیکتر می‌شویم بیشتر باید گریه کرد چنانچه در روایات از حالات اهل بیت (ع) چنین بر می‌آید. این بحث راجع به فضیلت گریه بر حسین و آثار مترتبه بر آن است.
اصلاً حسین (ع) ملقب به «قتیل العبره» است، یعنی کشته شده اشک چشم. سبب جاری شدن این چشمه رحمت است. کمتر کسی است که حالات حضرتش را بخواند یا بشنود و محزون نشود هر عقیده و مذهبی داشته باشد. البته هرچه دلش پاک‌تر باشد دل شکسته‌تر می‌شود. آثاری که بر گریه بر حسین مترتب است بسیار و مجملی از آن را ذکر می‌کنم آثار عظیمه‌اش در شداید و مواقع سختی که انسان در پیش دارد ظاهر می‌شود.
* در قیامت هم، اثر گریه بر حسین (ع) خوب ظاهر می‌شود، دیگر معلوم است که قیامت چه روزی است. از آیات قرآن راجع به چنین روزی کم و بیش باخبرند. خدا از چنین روزی به «فزع اکبر» تعبیر فرموده، وحشت و اضطراب همه را فرا می‌گیرد و، احدی نیست که مضطرب نباشد.
برای امن در روز قیامت، حدیث شریفی از حضرت رضا (ع) منقول است که: «من ترک السّعی فی حوائجه یوم عاشورا...»
کسی که روز عاشورا را تعطیل کند، یعنی دنبال کسب و کارش نرود، به کوری چشم بنی امیه که روز عاشورا را متبرک می‌دانستند، اگر کسی برای معیشت روزانه‌اش هم فعالیتی نکند، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را برآورد و کسی که روز عاشورا، روز حزن و اندوه او باشد که شاهد ما هم همین جمله است: «جعل الله عزوجل یوم القیامة یوم فرحه و سروره» در عوض فردای قیامت که روز هول و ترس همه این است برای او روز شادی خواهد بود.
* عده‌ای هستند که به نص روایات مدتی که خلق معطل حسابند این‌ها زیر سایه عرشند، اینان عزاداران حسین‌اند این‌ها در جوار حسین‌اند. هنگامی که دیگران در عذاب پس دادن حسابند، این‌ها در خدمت آقا یعنی در بهشت حقیقی متنعمند.
فلسلفه ثواب اشک بر ابا عبدالله الحسین(ع)
* ممکن است برای بعضی این توهم پیش آید که برای یک قطره‌ اشک چطور می‌شود این همه آثار عظیمه مترتب شود یک قطره آب شور که این همه اهمیت ندارد. منشأ اشکال و شبهه در این است که این‌ها خیال می‌کنند این اجرها مستقیماً برای این قطره اشک است، غافل از اینکه مزد حسین (ع) است اینها اجر اشک تو نیست، بلکه اجر خون ابی‌عبدالله است، هرچه هم بیشتر از این‌ها عطا شود، باز در مقابل عمل حسین (ع) چیزی نیست.
* از جمله عجایب عالم محبت، یگانگی میان حب و محبوب، از حیث معنی است، چون کمال ربط در دوستی یافت می‌شود، لذا هر صفت کمالیه‌ای که محبوب داشته باشد محب نیز از آن برخوردار می‌شود چون با محبوب ربط پیدا کرده و یگانه شده است. البته تا ظرف و استعداد محب چه مقدار باشد به همان مقدار کمالات محبوب در او ظاهر می‌شود.
حسین عزیز آنچه از کمالات را داراست، در دوستدارانش به اندازه ظرفیت وجودی‌شان آشکار می‌شود تا مقدار محبتش چه اندازه باشد و استعدادش چگونه بوده و موانع تا چه حد برطرف شده باشد اما اصل مطلب مسلم است.
* شبهه‌ای در خصوص بی‌اثر بودن گریه بر سیدالشهدا(ع)
بعضی از بی‌خبران نسبت به توسلات به ابی عبدالله الحسین (ع) کلمات ناهنجاری می‌گویند و آن را با سخنان زرق و برق‌دار همراه می‌کنند مثلاً می‌گویند سینه زدن و گریه چه فایده دارد؟ هدف حسین (ع) را جست‌وجو کن و دریاب. یعنی با جمله جالب هدف حسینی را دریاب و این گونه نسبت به توسلاتی که امام حسین (ع) صورت می‌گیرد را منکر می‌شوند.
پاسخش این است که مگر کسی که ایمان به خدا و رسول دارد می‌تواند در عاشورای حسینی اندوهناک و گریان نشود. اگر محزون نشد در ایمانش شک است همانطوری که مشروحاً ذکر شد، لازمه ایمان به رسول خدا (ص) دوستی اهل بیت پیغمبر است کسی که دوستدار اهل بیت است نمی‌شود ایام عاشورا برایش با سایر ایام یکسال باشد.
در مسند احمد حنبل پیشوای سنی‌هاست از قول رسول خدا (ص) که فرمود: «ایمان کسی کامل نمی‌شود مگر وقتی من نزد او از جانش عزیزتر باشم و اولادم از اولادش نزد او عزیزتر باشد».
اولاد حسین نزد او از اولاد خودش عزیزتر باشند آن وقت متوجه هنگامی عاشورای حسینی شود و محزون نشود یقیناً دروغ می‌گوید کجا اولاد حسین (ع) نزد او «احب» است؟ بلکه اگر علاقه باشد یقیناً کمتر از این حدی که گفته شد متأثر می‌شود.
* هرچه بیشتر به مجلس عزای حسین بروید و اشک بریزید علاقه‌تان به حسین (ع) بیشتر می‌شود چنانچه در ماه رمضان نفس کشیدن روزه‌دار ثواب تسبیح دارد «انفاسکم فیه تسبیح» در مجلس عزای حسین (ع) یا هر وقت که غم حسین داشته باشی هر نفسی که می‌کشی ثواب تسبیح کردن دارد.
* گریه بر حسین (ع) درست است حجاب‌ها را عقب می‌زند، رقت قلب می‌آورد و تو را به یاد خدا می‌اندازد، ولی به شرطی که رو برنگردانی، یاد حسین (ع) موجب مغفرت، رحمت و شفاعت است، ولی نشنیدی که حضرت صادق (ع)‌فرمود: شفاعت ما نمی‌رسد به کسی که نمازش را سبک بشمارد نه اینکه اصلاً نخواند، بلکه به آن اهمیت ندهد، شد شد،‌نشد نشد.
باید آدم‌‌شوی تا تو را شفاعت کنند، حیوان را چطور می‌شود شفاعت کرد؟ کسی که موقع نماز واجب زورش به خودش نرسد نتواند خودش را بگیرد تا نماز از او فوت نشود، حیوان است نه انسان.
* عشر عاشورا، ایام متبرکی است که برای زیاد شدن ایمان و ولایت باید بهره‌برداری کرد جان دین که ولایت است ظهور و طلوع و زیاد شدنش در این ایام و لیالی می‌باشد محبت که حقیقت ایمان است باید زیاد شود، لازم است برای روشن شدن مطلب، معنی ایمان ذکر شود:
هر انسان عاقل مکلفی که سفیه نباشد با اندک تأملی در خودش و آنچه داراست خدایش را دوست می‌دارد و می‌بیند آنچه نیاز داشته از اعضا و جوارح و علاقه‌‌های خارجی و داخلی خداوند به او داده است لازمه این شناسایی و دیدن نعمت، دوستی خداوند است، زیرا خدای تعالی بشر را دوستدار احسان آفریده است.
ضرب‌المثلی است که «الانسان عبیدالاحسان»؛ انسان برده نیکی است، فطری هر بشر عاقلی است، اگر کسی به او نیکی کرد قهراً به او علاقمند می‌شود و دلبستگی پیدا می‌کند یعنی راستی دل به او متوجه می‌شود.
این معنی حتی در حیوانات نیز موجود است و در بعضی از آن‌ها مثل سگ کاملاً مشهود است.
به هر اندازه انعام و احسان‌ زیادتر شد، دلبستگی نیز بیشتر می‌شود، پس از آنکه پروردگارت را شناختی که هرچه داری از اوست چشم، گوش، زبان،‌دست، پا، عقل، علاقه‌ها، اولاد، همسر، زندگی، وسایل، اقسام، خوراک و لباس و مسکن که نعمت‌هایش هرگز به شماره نمی‌آید.
* پاسخ به شبهه‌ شرک خواندن سجده بر تربیت امام حسین(ع)
از جمله ایرادهای واهی که به شیعه می‌گیرند، سجده بر تربت حسین (ع) است. می‌گویند شرک و بت‌پرستی است. درباره اهل بیت (ع) غلوّ می‌کنند. اولاً؛ ما خودمان شرمساریم که نتوانستیم آن طوری که سزاوار است بروز محبت و علاقه دهیم.
ثانیا؛ کار برعکس است به جای اینکه ایرادهای زیادی که به خودتان است برطرف کنید، به کار صحیح دیگران ایراد می‌گیرید؟ شما روی قالی در مسجد و خانه سجده می‌کنید آیا یک روایت (هرچند ضعیف) داریم که رسول خدا (ص) بر قالی سجده کرده باشد (اصلاً‌در آن زمان قالی معلوم نیست بوده) یا اذان داده باشد که روی فرش سجده کنند شما بدعت گذاشته‌اید نه ما که به روی خاک سجده می‌کنیم.
* جان و حقیقت ایمان هم ولایت و دوستی محمد و آل او است، بنابراین مجلس گرفتن و دور هم نشستن، یاد حسین کردن، اقامه عزا نمودن، انجام آن وظیفه است، امید است دوستداران اهل بیت (ع) اهمیت بیشتری به این کار بدهند. لازمه دوستی، اندوه در این ایام است که به سوگواری کردن، آن اندوه قلبی آشکار می‌شود.
ضمناً خیلی باید مواظب بود که نفس و هوا در کنار نیاید که دیگر عزاداری و ادای حق ولایت نشده است، بلکه معامله‌ای با خود است مجلس تعزیه‌داری، به عنوان تقرب به آل محمد است، اما اگر خدای نکرده به غرض هوا و هوس شد مثلاً می‌خواهد مجلس به اسم خودش برپا کند تا مشهور شود دیگر محبت و محرّکش در این کار نبوده است این جلوه خود است وگرنه اگر دوستی حسین (ع) محرّک باشد مجلس من و تو ندارد و اگر غیر این باشد که ارزشی نداشته، بلکه از گناهان کبیره و در صفحه سیئات ثبت می‌شود.
* ترسیم اوج محبت‌ورزی به سیدالشهدا(ع)
از دوستان آل محمد (ص) از اول تاکنون، کسی به درجه اصحاب حسین (ع) نرسیده. چنانچه به خود ابی‌عبدالله (ع) نسبت داده می‌شود که فرموده است: «خدایا! من اصحابی باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم و نه خویشاوندی نیکی کننده‌تر از خویشان خودم» در محبت‌ورزی، اصحاب حسین نمونه‌اند. خدا توفیق‌شان داد علاقه‌ قلبی خودشان را آشکار نمودند.
ظهر عاشورا هنگامی که حسین (ع) به نماز ایستاد جناب سعید بن عبدالله حنفی خودش را سپر آقا قرار داد. تیرهایی که رو به آقا می‌آمد، بدنش را پیش می‌کشید نمی‌گذاشت به حسین بخورد. گاهی سر و گاهی دست و سینه‌اش را برابر تیر می‌گرفت تا سیزده تیر به بدن نازنینش رسید که سلام نماز حسین (ع) با افتادن او همراه بود.
حالا معنی و حقیقت محبت‌ورزی را توجه کنید با این فداکاری در راه خدا جان می‌دهد، ولی هنوز شرمسار است آن طوری که سزاوار حسین (ع) است آیا وفا کرده است یا نه؟ رو به آقا کرد و گفت «اوفیت» آیا وفا نمودم؟ نه اینکه خود و کارش چیزی ببیند و به آن مغرور شود.ما همه راستی در محبت‌ورزی و در مقام تبیعت، از هر جهت شرمساریم، چیزی که هست گریزان از آل محمد (ع) نیستیم هر چند کاملاً متصل نیستیم، ولی امیدواریم کاملاً جدا هم نباشیم اگر گناهی پیش‌ آمد توبه می‌کنیم و باز می‌گردیم.
* تا قیام قیامت صحنه‌ کربلا، دل‌های اهل ایمان را صید می‌کند هرکس این قضایا را بخواند یا بشنود دلش را خاشع می‌کند، در هر مرحله‌ای که باشد اگر آن را ادامه دهد اهل نجات می‌شود آن لحظه‌ای که برحسین‌ گریان است از گناهانش پاک می‌شود یعنی غفلت‌ها کنار زده می‌شود و دل به خدا نزدیک می‌شود هنگامی که دلش رو به حق است.
تقریباً چهل سال قبل در مراجعت از سفر حج ایام عاشورا بود یک نفر سنی مالکی مذهب، کنار من نشسته بود من ساکت بودم اما او خودش به سخن آمد و گفت عاشورای حسین (ع) است و بعضی از قضایای کربلا را نقل می‌کرد و اشک می‌ریخت.
* مؤمن هم اعمال نیک دارد لکن دلهره دارد آیا این اعمال به جایی می‌رسد؟ شاید گناهانم سبب شود اعمالم مردود شود مگر نه قرآن مجید می‌فرماید: «تنها از پرهیزکاران پذیرفته می‌شود.»
تا می‌خواهد یأس او را بگیرد یادش به باب‌الحسین می‌آید مگر نه زیارت قبر حسین، عزای حسین، گریه بر حسین، انفاق و اطعام در راه حسین و به نام حسین، رحمت واسعه حق است ای کسی که از گناهانت ترسناکی، بدان خداوند گریه کنندگان بر حسین را می‌آمرزد، به لطف خدا امیدوار باش.



منبع:فارس
211008



ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین