شور حسيني به روايت يك عاشق حسيني
عقیق:
اين شورش فتاده به عالم ز شور ماست / وين شور بي نظير ز يمن شعور ماست
فرياد ما كه مي شكند پشت خصم را / در جوشش حضور حماسي و شور ماست
در ابعين خامس آل عبا حسين (ع) / حيران جهان ز مجد و شكوه حضور ماست
آورده ايم روي به درگاه قدس او / كو رحمت خداي ودود و غفور ماست
ما زير بار خفت و ذلت نمي رويم / اين دون شأن و عزت نفس و غرور ماست
دنياي دون مقابل عزت نمي خريم / اين آرزوي دشمن پست و شرور ماست
سيري ندارد اين دد و اين گرگ خيره سر / او غره از كرامت و طبع صبور ماست
دلدادگان راه حسين و شهادتيم / انوار او چراغ ره ما و نور ماست
با مهر او بر اوج فلك بال و پر زنيم / كان جلوه اي ز لطف حبيب شكور ماست
اين نوحه ها كه در غم هجرش سروده اند / آواي آسماني همچون زبور ماست
اشكي كه ريزد از غم و سوز جگر ز چشم / خود چشمه اي ز كوثر روز نشور ماست
آن آتش كه در نم ني هاي نينواست / برتر ز نار موسي عمران، كه طور ماست
ما در ميانه جلوه دلدار ديده ايم / نزديك صبح و گاه ظهور و بروز ماست
چون صبح جان دهيم بديدار مهر يار / كان لحظه شكفتن و گاه سرور ماست
فرزانه آن سري كه فتد در قدوم يار / اين رمز آيه هاي سليمان و مور ماست
پايان كفر و دوره ايمان و اولياست / آواي او ز كعبه، كه چون نفخ صور ماست
تا دل به مهر خالق منان سپرده ايم / او حافظ و مراقب نزديك و دور ماست
آمد ندا بگوش دل و جان و مي سرود / اين جرعه اي ز جام شراب طهور ماست
هادي بگوش جان بشنو پند پير را / شدوران اقتدار و نه گاه فتور ماست
منبع:حج
211008