عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۳۳۵۹
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۲
جاده عاشقي مملو از عاشقاني شده است كه براي رسيدن به عشق شان دوست دارند بيشتر غرق مشقت شوند، مردماني كه عاشق تاول‌هاي سرخ پياده روي اربعين هستند، درد مي‌كشند تا با درد مولايشان پس از ۱۴۰۰ سال همدردي كنند.
عقیق:پا نهادن به جاده عاشقان در مسير نجف كربلا رسم و مرامي نمي‌خواهد، فقط بايد خود را به سيل عاشقان بسپاري، مغز ديگر فرمان نمي‌دهد، «تعظيم مي‌كند» زيرا دل فرمان مي‌دهد.
رهسپار با كاروان امدادي عاشقان حسيني و پس از پيمودن بيش از ۱۱۰۰ كيلومتر از تهران تا نجف، اين بار خودروهاي امدادي و آمبولانس‌ها در دو اكيپ شامل ۲۴ تيم و خودرو امداد به صورت تفكيك در مسير ۸۰ كيلومتري نجف كربلا مستقر مي‌شوند، قرعه ما نيز حضور با تيم دوم مي‌شود، همراه با امدادگران به سمت منطقه حيدريه و به سمت كربلا پيش مي‌روي، زائران كرور كرور در جاده با فريادها و مداحي‌هاي محلي و بومي با ذكر صلوات بر محمد و آل محمد، عشق شان را به مولايشان در مسير پياده روي به تماشا مي‌گذارند.
جاده نجف كربلا پاهاي برهنه بسياري را لمس مي‌كند، كوچك و بزرگ، سياه و سفيد، پير و جوان ولي همه پاها از گوشت محبان اهل بيت است. اميررضا محمدي فرخي يكي از اعضاي كاروان امدادي عاشقان حسيني درباره اين وصف مي‌گويد: وقتي به ما گفتند مي‌توانيم امسال به صورت زميني با خودورهاي امدادي به كربلا براي نوكري زائران برويم، به هيچ وجه باور نمي‌كرديم؛ گفتيم روياست ولي چه زيبا اين رويا به واقعيت پيوست، هر ايراني آرزويش پابوسي امام حسين (ع) است. به خاطر همين هم بر حسب فعاليت مان به زائران توصيه مي‌كنيم با پُرخوري در خوردن نذورات در بين مسير پياده روي دچار مسموميت نشوند و چه خوب مي‌شد كه مسائل رفاهي مرز مهران نيز گسترش يابد.
جاده‌هاي عراق به هيچ عنوان قابل مقايسه با جاده‌هاي كشورمان نيست، هر لحظه بايد منتظر يك عكس العمل عجيب از رانندگان عراقي باشيد، به قول ظريفي كه عنوان مي‌كند: «جاده نيست كه؛ مثل پيست مسابقه است، واي كه چقدر سر هم فرياد مي‌زنند» ولي تمام اين ناملايمات با در خواست التماس دعاي مردمان اين سرزمين از برادران ايراني شان به سرعت به فراموشي سپرده مي‌شود.
خاك نجف چشم و گلوي هر زائري را رنج مي‌دهد، هوا گرم و اغلب زائران عرق سوز مي‌شوند و اين امر را در نوع راه رفتن برخي افراد به وضوع قابل رؤيت است.
در هر گوشه از جاده زائراني را ملاحظه مي‌كني كه با خانواده، انفرادي و با كاروان در حال پياده‌روي هستند، صداي دعوت متوليان موكب‌ها نيز به گوش مي‌رسد كه زائران را براي اهداي نذورات دعوت مي‌كنند، اربعين است و انبوه جمعيت سراسر خيابان‌ها را گرفته است، كلامي به گوش مي‌رسد كه مي‌گويد: اين همه جمعيت به اين دليل است كه شيعيان عراق، رسمي دارند كه در ايام اربعين از همه نقاط عراق بايد خود را به كربلا برسانند، به خاطر همين تمام سختي‌هاي راه را با جان و دل مي‌پذيرند.
مسير حاشيه جاده مملو از پيام‌هاي عاشورايي و تعزيت خواني اربعين به زبان عربي و فارسي است، بيش‌تر از همه و هر چه به مناطق مهم نجف و كربلا نزديك مي‌شوي تمثال‌هاي مراجع و بزرگاني همچون امام خميني (ره)، رهبر معظم انقلاب، مرحوم آيت‌الله حكيم و فرزندانشان، آيت‌الله سيستاني و حتي تمثال آيت‌الله هاشمي شاهرودي نيز چشم نوازي مي‌كند.
آمبولانس‌هاي كاروان امدادي هرازگاهي در مسير جاده گرفتار ترافيك‌هاي شديد مي‌شوند كه نتيجه عدم رعايت قانون توسط رانندگان است، گويي در اين سرزمين نيز به مانند سومالي جريمه رانندگي بي‌معناست، البته عراقي‌ها با وجود دست و دلبازي بي نهايت شان در ايام اربعين كه زبانزد است عادات عجيبي هم دارند كه پرخاشگري و سيگار كشيدن افراطي حتي در اتوبوس و ميني‌بوس‌هاي عمومي گوشه‌هايي از اين تلخي‌هاست.
برخي بي‌نظمي‌ها را نيز بايد به عادات عجيب عراقي‌ها اضافه كرد به طوري كه با وجود مهمان نوازي و پذيرايي در حد توان مسئولان هلال احمر نجف، شاهد رها شدن داروها در حياط ساختمان آنان مي‌شوي، پتوها و چادرها در گوشه‌اي و بدون سقف رها شده‌اند، از همه عجيب‌تر دنياي خاك بر روي وسايل و كامپيوترهاست گويي سالهاست همه چيز مرده است.
مسير همچنان ادامه دارد، زائران كفش بر گردن و پابرهنه در حال پيمودن جاده عاشقي هستند. خودروهاي امدادي نيز براي صرف ناهار و اقامه نماز به كنار جاده هدايت مي‌شوند، در بدو ورود به موكب ميزبان تفاوت در رفتار، تميزي و چيدمان پذيرايي مشهود مي‌شود، ميزبانان موكب از شيعيان عربستان و از هيئت بقيع و از اهالي «مدينه، احساد و قطيف» هستند، به خوبي پذيرايي از نوع سعودي كه همراه با بهترين ميوه‌ها و تميزي خاصي است معلوم است، آنقدر نظم در هيئت قابل مشاهده است كه حتي با پيشرفته‌ترين دوربين‌ها ميزباني را به تصوير مي‌كشند.
پس از اقامه نماز و پذيراي به سبك اهالي مدينه و رسوم عرب كه غذاها در سيني و براي چند نفر كشيده مي‌شود و بايد با دست غذاها را ميل كرد، به سراغ روحاني و «ابو علي مطروع» يكي از متوليان هيئت شيعيان عربستان مي‌روي و او نيز با اشاره به اينكه ۲۵ درصد از جمعيت عربستان سعودي شيعه هستند به پذيرايي روزانه ۱۸ هزار زائر در سه نوبت صبح، ظهر و شب اين هيئت اشاره مي‌كند و مي‌گويد: تمام اين هزينه‌ها با پول خيرين تامين مي‌شود و در كنار پذيرايي، كادر طبي و فني به همراه صوت و تصوير نيز در اين هيئت كه شعب متعددي نيز دارد فعاليت مي‌كنند.
پس از اينكه با پذيرايي گرم شيعيان عربستان كاروان امدادي بدرقه و به سمت ادامه مسير جاده نجف - كربلا مي‌شود، بار ديگر به انبوه جمعيت مي‌پيوندي، كيلومتري عبور مي‌كني، نشانه ها، ستون‌ها هستند كه به اضافه هر ۵۰ متر يك ستون با شماره در كنار جاده راهنماي اصلي زائران است، كه يكباره خودروها متوقف مي‌شوند، مسير خوردوها بسته مي‌شود، توقف اجباري باعث حركت پياده اعضاي كاروان امدادي مي‌شود، آنها نيز به جمع زائران مي‌پيودند، پيوستن همانا و درخواست‌هاي مردمي براي كمك به آنها كه بيشتر دچار زخم پا و آسيب‌هاي چشمي هستند همراه مي‌شود، توقف اين بار در مقابل ستون ۶۷۱ صورت مي‌پذيرد.
مراجعه زائران آنقدر زياد مي‌شود كه در نهايت خودروهاي امدادي برخلاف برنامه قبل در حاشيه جاده آرايش ديگري مي‌گيرند و پذيرايي زائران مصدوم و بيمار مي‌شوند، يكي با پاي زخمي، ديگري با چشم آسيب ديده، آن ديگري با بدني عرق سوز، ديگري با تاول‌هاي شديد، مردي براي كمك جهت همسر باردارش، كس ديگري براي دريافت دارو و پماد؛ هر كدام از مراجعان درخواستي دارند به طوري كه نظاميان عراقي جاده نيز به گروه زائران براي دريافت خدمت امدادي مي‌پيونند.
امدادگران و نجاتگران، دستكش بدست و ماسك به صورت هر كدام به زائران خدمتي ارائه مي‌كنند، پايان هر خدمت با صلواتي و لبخندي بر لب زائران منتهي مي‌شود، «ايراني خدا خيرت بده» «دم بچه‌هاي هلال گرم» ديگر جمله آشنا در خيل زائران مي‌شود.
در اين فضاي پنس، قيچي و پانسمان، يك لحظه مادري سراسيمه با كودكش به سوي خودورهاي امدادي مي‌شتابد، كودك حالت طبيعي ندارد، چشمانش به سفيدي مي‌رود، نفس كودك بالا نمي‌آيد، لوله طبي نيز بر صورت كودك با چسب سفيدي؛ صورت كودك را به دو نيم تقسيم كرده است، دكتر رضايي مسئول مركز پزشكي هلال ايران در عراق به كمك كودك مي‌آيد، با توضيحاتش امدادگران با اكسيژن؛ كودك را احيا تنفسي مي‌كنند، كودك با رسيدن اكسيژن به وي با گريه، احياي خود را علامت مي‌دهد، اقدامات تكميلي ديگري بر روي كودك انجام مي‌شود و در نهايت كودك به همراه خانواده اش به پايگاه درماني منتقل مي‌شود. يك زائر كوچك ولي پاك امام حسين (ع) نجات مي‌يابد.
امدادگران در روزي كه جان زائر كوچك آقا ابا عبدالله را نجات دادند و همچنين فرداي آن به بيش از ۱۶ هزار نفر ديگر هم خدمت درماني، دارويي و امدادي ارائه كردند، به طوري كه ۱۷ انتقال زائر به مراكز درماني نيز صورت مي‌پذيرد.
جاده عاشقي عجايب بسياري دارد كه دو حكايتش شنيدني‌تر است، روايت نخست از كلام دكتر محمدي است كه در تشريح خدمات درماني به زائران عنوان مي‌كند: ما چرا بايد درباره جلوگيري از تاول پا توصيه كنيم، زيرا اين پياده‌روي‌ها يك عشقي پشت سر آن است، آدم‌ها اصلاً دوست دارند پايايشان تاول بزند تا به قول معروف اين تاول‌ها براي شان مدركي باشد تا در آن دنيا از آقايشان امام حسين (ع) طلب كمك و ياري كنند.
مثلا جانبازي به پايگاه ما مراجعه كرد كه يك پاي آن مصنوعي بود و پاي ديگرش هم تاول شديد زده بود، حال چطور مي‌توان اين واقعه را تصوير كشيد.
حكايت دوم، در مسير زيارت شبانه به سمت كربلا صورت مي‌پذيرد، با گروهي از پزشكان و پرستاران ساعت ۲۳:۳۰ به قصد زيارت كربلا حركت مي‌كني، پس از پياده شدن از اتوبوس‌ها دو پير زن با كوله باري از سبد و وسايل خود به زحمت در حال حركت بودند، همران آنان را كمك مي‌كنند. هنوز از ماهيت شان مطلع نيستي، پس از مدت زماني كه با دو پير زن همراه مي‌شوي، متوجه عالم عجيب اين دو خواهر مسن مي‌شوي، آنها با دست خالي و با همان بارهاي ساده كه شامل سبد و مايحتاج معمولي بود كه در وهله نخست هر كس با مشاهده آنان تصور مي‌كرد از اهالي بومي هستند.
پس از مدتي كه در حال هواي شهر كربلا سپري مي‌كني توجه ات به دو پيرزن كم مي‌شود، ولي زمزمه همراهانت حساست مي‌كند كه چه اتفاقي افتاده است، معلوم ميشود كه آن دو از ديار اردكان يزد هستند و روزهاي متوالي را براي رسيدن به كربلا طي كرده اند، يكي از آنان از ۴ فرزند معلول خود مي‌گويد و ديگري از زندگي سختش؛ تعجب و باور ناپذيري در بين گروه به وضوع معلوم است كه چطور اين دو پير زن با اين شرايط راهي سفري به اين سختي شده اند و خود نيز به فكر مي‌روي كه واقعا اينگونه سفر با اين وضعيت عقلاني است و يا خير و با خود در مرز عقل و عشق اينگونه تصميمات در گير هستي كه در همين لحظه و همان جاي كه دو پيرزن و پزشكان توقف كرده بودند، يكي از پرستاران به بالاي سرمان كه آيه قرآني نصب شده بود اشاره مي‌كند و مي‌گويد: مصداق اين دو پيرزن در اين آيه آمده است؛ هر كس تقوا پيشه كند، خداوند نيز برايش راهي فراهم مي‌كند.



منبع:حج
211008



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین