کد خبر : ۴۲۷۶۰
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۸
استاد و محقق حوزوی؛

نقش«سلمان فارسی»درشیعه بودن ایرانی ها

همه ما با نام «سلمان فارسی» صحابه جلیل القدر پیامبر اکرم (ص) آشناییم، کسی که در همراهی حق تا جایی پیش رفت که پیامبر (ص) او را از اهل بیت خواندند؛ ...
عقیق: همه ما با نام «سلمان فارسی» صحابه جلیل القدر پیامبر اکرم (ص) آشناییم، کسی که در همراهی حق تا جایی پیش رفت که پیامبر (ص) او را از اهل بیت خواندند؛ از این رو و به مناسبت فرا رسیدن هشتم صفر سالروز رحلت ایشان با حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم پاک نیا، استاد، محقق و مؤلف حوزوی و مؤلف کتابهایی همچون «تربیت از منظر امام مجتبی (ع)»، «سیره اهل بیت (ع)»، «الخصائص الرضائیه» درباره زندگانی حضرت سلمان و خدمات ایشان به اسلام به گفت و گو پرداخته‌ایم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

  لطفاً برای ورود به بحث مختصری درباره زندگانی حضرت سلمان و چگونگی پیوستن ایشان به پیامبر اکرم (ص) به عنوان صحابه‌ای نزدیک و مخلص توضیح دهید.

حضرت سلمان سالها پیش از بعثت پیامبر(ص)، در خانواده‌ای زرتشتی در ایران به دنیا آمد، پدرش بدخشان از روحانیون زرتشتی و صاحب نفوذ در جامعه زرتشتی آن روزگار بود، او که به نقل تاریخ «روزبه» نام داشت پس از تشرف به اسلام توسط پیامبر (ص) سلمان نام گرفت.

درباره زادگاه ایشان میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد، به عنوان مثال ابن عساکر نقل می‌کند در روایتی از سلمان که ایشان گفته است: «من شخصی از جی بودم.»

برخی مورخان گفته‌اند وی در رامهرمز متولد شده و برخی نیز محل ولادتش را شیراز دانسته‌اند. به عنوان مثال شیخ صدوق در روایتی محل ولادت ایشان را شیراز معرفی می‌کند.

 اما مهم این است که شخصیتی به نام «سلمان» با صفت فارسی معرفی می‌شود که به کل ایران اختصاص دارد.

  ایشان چگونه به محضر پیامبر (ص) رسید و به دین مبین اسلام مشرف شد؟

 اگرچه حضرت سلمان در خانواده‌ای مذهبی در آیین زرتشت متولد شد، اما در نوجوانی دریافت که مذهب خانواده‌اش کامل و صحیح نیست، بنابراین تلاش کرد مرکز توحید را بیابد. ایشان در دوران نوجوانی با خداوند خلوتهایی دارد و نمی‌داند چگونه در مقابل خداوند سر بندگی فرود آورد، بنابراین در روایتی مشهور که در سیره ابن هشام نقل شده می‌گوید: پدرم بزرگ زادگاهم بود و آن قدر من را دوست داشت که نمی‌گذاشت حتی از خانه خارج شوم و از کیش مجوسیت فاصله بگیرم.

گویا در مرتبه‌ای که از خانه بیرون رفته بود متوجه می‌شود عده‌ای در صومعه‌ای به یگانگی خدا شهادت می‌دهند، متاسفانه وقتی با خانواده این مسأله را در میان می‌گذارد پدرش (بدخشان) به عنوان روحانی آیین مجوس مخالفت کرده و او را زندانی می‌کند، اما ایشان با زحمات فراوان نجات می‌یابد و در پی مرکز عبادت راهی شامات می‌شود.

نخستین سوال حضرت سلمان، درباره سرچشمه توحید است، از این رو، با وجود نوجوانی به شهر حمص سوریه وارد می‌شود و در پی داناترینِ افراد بر می‌آید، عالمی را به او معرفی می‌کنند که مدتی نزد او می‌ماند، اما او را ریاکار می‌یابد! پس از آن به عالمی دیگر خدمت می‌کند که از او به زهد و تقوا یاد کرده است.

پس از رحلت این عالم، به انتاکیه می‌رود و بعد اسکندریه مصر و سپس به موصل و در همه این شهر‌ها محضر استادان بنام را تجربه می‌کند؛ استادش در موصل به او می‌گوید در عبادت زیاده روی نکن و او را توصیه می‌کند به رفتن به شهر عموریه که در آنجا نیز محضر عالمی دیگر را تجربه می‌کند و آن عالم هنگام مرگ او را بشارت می‌دهد به ظهور پیامبری که سه نشانه دارد: صدقه را نمی‌پذیرد، هدیه را می‌پذیرد و میان دو کتف او مهر نبوت است و این استاد حضرت سلمان را توصیه می‌کند به سوی این پیامبر برود.

با این نشانه‌هاست که حضرت سلمان راهی مدینه می‌شود، اما در میان راه کاروانی از مدینه، اموالش را گرفته و او را به عنوان برده به مردی یهودی می‌فروشند.

از آن پس ایشان در نخلستان‌های مدینه کار می‌کردند تا اینکه پیامبر اکرم (ص) به مدینه هجرت کرده و در مسجد قبا فرود می‌آیند؛ در روایت است که حضرت سلمان، طبقی از خرما به عنوان صدقه به محضر پیامبر (ص) بردند، آن حضرت (ص) به یاران فرمودند: بخورید، اما خود از خوردن امتناع کردند، سپس حضرت سلمان طبقی از خرما را هدیه بردند که پیامبر (ص) آن را پذیرفتند و در ‌‌نهایت در پی سومین نشانه پیامبر آخرالزمان (ص) برآمدند که پیامبر اکرم (ص) خود مهر نبوت را به وی نشان دادند و ایشان به اسلام مشرف شده و «سلمان» نام گرفتند.

پس از تشرف به اسلام و اعتقاد به نبوت پیامبر (ص)، حضرت ایشان را از ارباب یهودیشان خریداری کردند که از آن پس ایشان به خدمت به اسلام و پیامبر (ص) اقدام می‌کنند.

به نقل تاریخ متن آزادی نامه‌ای نیز برای ایشان توسط پیامبر اکرم (ص) املا و توسط امیرالمومنین (ع) انشا شد که بر اساس آن حضرت سلمان با پرداخت ۳۰۰ درخت خرما و ۴۰ اوقیه طلا خریداری و آزاد شد.

  بنابر روایتی مشهور پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «سلمان از ما اهل بیت است» و چرا ایشان چنین جایگاهی یافته‌اند؟

درباره این روایت معروف که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «سلمان از ما اهل بیت است» معانی متعددی بیان شده که یکی از مشهور‌ترین آنها این است که وقتی پیامبر (ص) ولایتمداری، شایستگی ایمان و استقامت او را می‌بینند این روایت را بیان کرده‌اند، یعنی سلمان در خط ما اهل بیت (ع) است چنانکه اهل بیت (ع) از ناپاکی و آلودگی دورند جناب سلمان نیز این گونه‌اند.

یک معنای دیگر این است که پیامبر (ص) با بیان این روایت به موضوع تبعیض نژادی اشاره کرده‌اند (زیرا برخی اصحاب گاهی به دلیل عجم بودن سلمان به ایشان توهین می‌کردند) و حضرت (ص) چنین تأکید کرده‌اند عرب و عجم فرقی ندارد و هر کس اعتقاد و ایمانش با ما باشد از ما است و با ما محشور می‌شود.

  حضرت سلمان چه خدماتی را به اسلام داشته‌اند و این خدمات چه دستاوردهایی برای دین مبین داشته است؟

 خدمات حضرت سلمان برای اسلام و مسلمانان فراوان است، نخست آنکه ایشان اسوه کامل مسلمانی است، یک شیعه تمام عیار که از اهل بیت(ع) ذره‌ای فاصله نگرفته است از این رو، بار‌ها از جانب اهل بیت (ع) مورد تمجید و ستایش قرار گرفته و حتی درباره آیه ۱۰۰ سوره مبارکه توبه یکی از مصادیق کامل آن حضرت سلمان معرفی شده است.

دومین خدمت ایشان به جهان اسلام این است که پس از پیامبر اکرم (ص) از معدود افرادی است که در بین بحران و بحبوحه جامعه، خط ولایت را گم نکرده و از وصی پیامبر (ص) و ولایت امیرمومنان (ع) دفاع می‌کند، به گونه‌ای که روایات بسیاری را درباره موضوع ولایت امیرالمومنین (ع) از پیامبر (ص) نقل کرده است. همچون: «علی (ع) دری است که خداوند متعال آن را گشوده هر کس وارد شود مؤمن و هر کس خارج شود کافر است» یعنی امیرالمومنین (ع) را معیار شناخت ایمان و توحید معرفی می‌کند.

پیروزی و سربلندی در فتنه‌های روزگار با وجود خطوط فکری انحرافی از دیگر خدمات حضرت سلمان به اسلام است و این یعنی موقعیت‌شناسی؛ دیگر خدمت ایشان برپا داشتن سنت راستین نبوی است. امیرالمؤمنین (ع) در خطبه‌ای درباره ویژگی‌های حضرت سلمان می‌فرمایند: «خدا او را در آنچه آزمایش کرد، پاداش خیر دهد که کژی‌ها را راست، بیماری‌ها را درمان و سنت پیامبر (ص) را به پا داشت.»

خدمت دیگر ایشان موضوع حقیقت یابی بود تا مبادا منحرف شود ایشان در جامعه امروز هم بهترین الگوست تا بتوان در اوج فتنه‌ها با یافتن نشانه‌ها راه را گم نکرد. ایشان حتی پیامبر خدا (ص) را بدون نشانه نمی‌پذیرد و در این باره جست و جو می‌کند.

«نقل روایت» از دیگر خدمات حضرت سلمان به اسلام است که در کتب شیعه و سنی دیده می‌شود.

یکی دیگر از خدمات ایشان در حوزه قرآن است، ایشان نخستین مترجم قرآن به زبان فارسی است وقتی می‌بیند ایرانی‌ها مسلمان شده و اما آشنایی با قرآن ندارند قرآن را به فارسی ترجمه می‌کند حتی برخی روایات تصریح می‌کند که ایشان از پیامبر (ص) چند روزی اجازه گرفت تا ایرانی‌ها نماز را به فارسی اقامه کنند.

وی قاری و مفسر قرآن و فقیه بود و روایات، ایشان را چنین معرفی می‌کند، در کاخ کسری درس تفسیر سوره یوسف برگزار می‌کرد و نماز جمعه بر پا می‌داشت و به تصریح تاریخ هزار نفر در جلسه تفسیر او حاضر می‌شدند.

  آیا حضرت سلمان در گرایش ایرانیان به تشیع تاثیر داشته‌اند؟

 شجاعت و جسارت از ویژگی‌های ایشان است هم در میدانهای فکری و هم در میدانهای عملی، یعنی افزون بر میادین جنگ با کفار که دلاوری داشت در میادین فکری نیز همین گونه عمل می‌کرد.

ایشان در شیعه بودن ایرانی‌ها تاثیرگذار بوده‌اند و از امیرالمؤمنین و ولایت اهل بیت (ع) دفاعی جانانه کرده است، حتی در برخی روایات به سفر ایشان به ایران هم اشاره می‌شود که آثار و برکاتی همراه داشته است.

امیرالمؤمنین (ع) به ایشان لقب «سلمان الخیر» داده‌اند و فرموده‌اند: «تمام وجودش خیر است مسلمانی مخلص، مهربان، عادل، زاهد و عالم است که با شجاعت از تشیع دفاع کرده و اینچنین شیعه را معرفی کرده است. »

  نحوه حکومت حضرت سلمان در مدائن چگونه بود. در آنجا چطور آموزه‌های دینی همچون رعایت عدالت و ساده زیستی را پیاده کردند؟

 باید توجه داشت در کنار جامع الابعادی شخصیت، حضرت سلمان در فتح مدائن حضور داشت و پس از آن با اجازه امیرالمؤمنین (ع) به عنوان استاندار آن منصوب می‌شود و داستانهای بسیاری درباره ساده زیستی، انجام وظایف دینی و رعایت بیت المال از ایشان نقل شده است.

نقل است ایشان بسیار ساده و بدون تشریفات وارد مدائن شد، مردمی که خبر ورود والی و صحابی بزرگ پیامبر (ص) را شنیده بودند، انتظار ورودی باشکوه را داشتند و وقتی ایشان را دیدند، پرسیدند: پیرمرد آیا والی مدائن را دیدی؟ ایشان گفت: «سلمان» منم، اما والی‌ای چنین باشکوهی که گفتید، نمی‌شناسم!

همچنین، روایت است در مدائن سیل آمد و ایشان وسایل اندک زندگی خود را برداشت و به ارتفاعات کوه رفت، اما مردم در پی اموال خود بودند! حضرت سلمان فرمود:‌ای مردم اگر در دنیا ساده زیست باشید در آخرت نیز چنین سبکبال نجات می‌یابید نه اینکه درگیر باشید.

آمده است: شخصی وارد مدائن شده و بار خود را به حضرت سلمان می‌سپارد تا برایش حمل کند، اما در راه احترام مردم را نسبت به ایشان می‌بیند و خجالت می‌کشد جالب آنکه حضرت سلمان می‌گوید ما برادریم و ایرادی ندارد!

برخی تصور می‌کنند زهد و تقوای بسیار سبب شده بود حضرت سلمان خشک و دنیاگریز شود در حالی که ایشان به دوستانشان توصیه می‌کند، اگر محبت دنیا و اموال و شهرت آن در راستای محبت خدا باشد، خوب است، اگر دنیا بدون آخرت باشد بد است، اما اگر این دو با هم باشند، پسندیده است.

باید توجه داشت حضرت سلمان زندگی مرفه را در نوجوانی برای توحید‌‌ رها می‌کند و بعد از اسلام زندگی معتدل را در پیش می‌گیرد، در جنگها جنگاوری می‌کند و در زمان حکومت مدائن هم معیارش حق است و از ولایت امیرمؤمنان (ع) فاصله نمی‌گیرد.

این یعنی بصیرت، اعتدال و محبت به خانواده در کنار زهد و تقوا او را مسلمانی واقعی و شایسته اسوه بودن کرده است.

  حضرت سلمان چگونه و چه وقت از دنیای فانی رحلت کردند؟

وفات ایشان بنابر نقل مشهور در هشتم صفر سال ۳۵ هجری رخ داده است و بنابر نقل شیعه و سنی امیرمومنان (ع) با طی الارض خود را به مدائن رسانده و بر پیکر ایشان نماز گزاردند.

قنبر، خادم امیرالمومنین (ع) روایت می‌کند امیرمؤمنان(ع) نماز صبح را به جماعت خواندند و سپس روی به مردم برگرداندند و فرمودند: «ای مردم، خداوند شما را در مرگ برادر خود سلمان پاداش دهد».

آنگاه عمامه رسول اکرم (ص) را بر سر گذاشته و پیراهن بلند ایشان را پوشیدند و شمشیر برداشته و سوار بر شتر با خادم خویش از مدینه بیرون رفتند، ۱۰ قدم برداشتیم لحظه‌ای بعد خود را در مدائن مقابل منزل سلمان یافتیم (ماجرای طی الارض)، بعد امیرالمومنین (ع) پارچه را از روی سلمان کنار زدند و با اینکه سلمان از دنیا رفته بود با اعجاز ایشان لبخند زد! امیرالمومنین (ع) فرمودند: «ای ابوعبدا... خوب از دنیا رفتی اگر به محضر پیامبر (ص) رسیدی گلایه مرا از مردم به ایشان برسان که چقدر مرا آزار دادند.»

سپس غسل و کفن و نماز او توسط امیرالمؤمنین (ع) انجام شد و پیش از ظهر‌‌ همان روز به مدینه بازگشتند، اینها همه از مرتبه عالی آن حضرت حکایت دارد.

درباره سن ایشان نیز گفته شده بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ سال به عنوان یکی از معمرین زیسته‌اند، اما برخی دیگر می‌گویند با قرائن روایی، حضرت سلمان نباید بیشتر از ۱۲۰ سال زیسته باشد.


منبع:قدس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین