کد خبر : ۴۲۶۴۷
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۱

فتح قله های معنوی با«گریه»برسیدالشهداء

یکی از شایع ترین و رایج ترین حالات مسلمانان و شیعیان در عزای حضرت أباعبدا...(ع)، گریه بر ایشان است، یعنی اوج این عزاداری، گریستن است. همچنین روایات بسیار فراوانی با عبارات مختلف از ائمه اطهار(ع) در توصیه اکید بر گریه حضرت أباعبدا...(ع) وجود دارد.
عقیق:  لازمه گریه کردن در حوادث دیگران، این است که اولا انسان به آن حادثه توجه کند و آن چنان در فضای آن حادثه قرار گیرد که آن درد را به وجود خودش منتقل کند و ناگواری آن حادثه را درک کند.

آن کسی که برای حضرت أباعبدا...(ع) گریه می‌کند، یعنی خودش را در فضای آن حقیقتی که حضرت أباعبدا...(ع) در آن فضا سیر می‌کردند، قرار داده است و به آن رنجی که ایشان کشیده اند، توجه می‌کند.

 وقتی خوب تصور کنیم، آن رنج و آن سوختن و ساختنها به ما منتقل می‌شود و چه زیبا این تابلو نقاشی شده است. از این جهت هیچ قوم و طایفه ای در عالم این توفیق را ندارد. همین فاجعه عظیم، اوج نعمتی است که خداوند به بشریت و بخصوص به ما داده است. نباید مقتل‌خوانی‌ها را ترک کرد و برای ترسیم این تابلو باید مقتل تک تک اصحاب را خواند.

گریه ما برای حضرت أباعبدا...(ع) و خاندان و یاران باوفایش، غصه خوردن به حال آنها که نیست، گریه ما برای این بزرگواران به جهات مسايل شخصی و طبیعی نیست، بلکه گریه ما به لحاظ شخصیتی است، گریه متعالی است، یعنی ما فضای روحی و عظمت معنوی آنها را در نظر می‌گیریم، بعد رنجها و مصایب تک تک آن بزرگواران باعث می‌شود که ما خودمان را دقیق‌تر در آن فضا قرار دهیم و در نتیجه درد و غربت و تعالی آنها را احساس می‌کنیم و همچنین شقاوت مخالفان آنها را هم احساس می‌کنیم، در نتیجه گریه می‌کنیم.

 این گریه متعالی انسان را از عالم ناسوت به ملکوت حقیقی عبور می‌دهد. در هر گریه متعالی که حقیقی باشد، در همان لحظه وارد بهشت شده اید. همین که گریه می‌کنیم، وارد جنت می‌شویم، ورود در جنت به معنای خلود در آن نیست، ممکن است بعداً کاری کنیم که از آن خارج شویم. نفس ارتباط با ولی خدا جنت است؛ حقیقتاً وقتی که نفس ما با ولی خدا مرتبط شود، وارد بهشت می شویم.

توفیق گریه متعالی فقط در عالم اسلام و آن هم در تشیع وجود دارد، غربی‌ها از این نعمت محروم هستند و بویی از این گریه نبرده‌اند. گریه، عالی‌ترین تجلی انسان در مسایل روحی است، چون گریه اتحاد است و بالاترین درجه اتحاد منجر به گریه می‌شود.

در فرهنگ ما، گریه یکی از ابواب فتوحات معنوی است. دلا بسوز که سوز تو کارها بکند/ دعای نیمه شبی دفع صد بلا بکند. «تضرع، تعالی است نه تنازل». گریه یعنی مشتاقی و مهجوری، در عین اینکه اشتیاق زیاد می شود، انسان می‌بیند که غریب و دور است، یعنی مهمترین راه فتوحات معنوی برای انسان، گریه است.

انسانی که در نماز شبش گریه نداشته باشد و جامدالعین باشد، راه به رویش باز نمی‌شود. اصلاً پنجره قلب انسان، گریه است. هر وقت که گریه می‌کنیم، قلب ما به سوی آن چیزی که برایش گریه کرده‌ایم، باز می‌شود. توفیق این گریه برای انسان در مسایل معنوی کم پیش می‌آید، یعنی وقتی برای خدا گریه می‌کنیم که حال فقر و مسکنت دوری از خداوند در ما غلبه کند، از طرفی حال شوق در او ایجاد شود تا گریه کند، بنابراین نعمتی که حضرت أباعبدا...(ع) از این جهت به عالم اسلام ارزانی داشته اند، در هیچ فرهنگی وجود ندارد.

روح بدون گریه مانند درختی است که در گوشه بیابان افتاده و آب نمی‌خورد، آنقدر در بیابان می‌ماند که سرانجام خشک می‌شود و آن وقت باید آن‌را ببرند و دور بیندازند. دروازه اصلی ورود به عالم معنا، گریه است و کلید اصلی ورود از این دروازه، تمسک و تشبه به شخصیت والای حضرت أباعبدا...(ع) است. این توفیقی است که ما با حضرت أباعبدا...(ع) در اوج لطافت و رقت روحی قرار بگیریم، یعنی عشق‌ورزی برای آن سطح غیرشخصی، نه سطح شخصی (مانندعشق‌ورزی به اطرافیان) که همان حب نفس است، ما در حضرت أباعبدا...(ع) خداوند را می بینیم، یعنی بشری که دارای کوچکترین ذره‌ای از تعینات بشری باشد، نمی‌تواند چنین منظومه بی‌نظیری از ایثار عاشقانه بیافریند.

*استاد فلسفه دانشگاه تهران

منبع:قدس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین