عقیق: کلمات گوهربار پیامبر عظیمالشان اسلام و اهلبیت بزرگوار ایشان بالاترین پشتوانه فرهنگ بالنده انقلاب اسلامى است که توصیههای فراوانی به فراگیری و به کارگیری آنها در زندگی روزمره شده؛ در اینجا چند کلام کوتاه و پرمحتوا از حضرت محمد (ص) ارائه میشود.
1. الخَلقُ عِیالُ الله تعالی - فَأحَبُّ الخَلقِ إلَی الله مَن نَفَعَ عِیالَ الله- أو أدخَلَ عَلی أهلِ بیتٍ سروراً وَ مَشیٌ مَعَ أخٍ مُسلِمٍ فی حاجَتَهِ أحَبُّ إلَی اللهِ تعالی مِنِ اعتِکافِ شَهرَینِ فِی المَسجِد الحَرام؛
همه خلق عیال (خانواده و نیازمند) خدا هستند، پس محبوبترین خلق به درگاه خدا کسی است که به عیال خدا سودی رساند یا خانوادهای را خوشحال کند یا در پی برآوردن حاجت برادر مسلمانش باشد که این نزد خدا از اعتکاف دو ماه در مسجدالحرام محبوبتر است.
«بحارالانوار، ج 71، ص 316»
با ایمانترین مردم چه کسانی هستند؟
2. جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عَیاله أحَبُّ إلی الله تَعالی مِن اعتکافٍ فِی مَسجِدی هذا؛
نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خدای متعال محبوبتر است از اعتکاف او در این مسجد من (مسجد النبی).
«مجموعه ورام، ج 2، ص 121»
3. ما مِن امرَأةٍ رَفَعَت مِن بَیتِ زَوجِها شَیئا مِن مَوضِعٍ إلى مَوضِعٍ تُریدُ بِهِ صَلاحا إلاّ نَظَرَ اللّه ُ إلَیها و مَن نَظَرَ اللّه ُ إلَیهِ لَم یُعَذِّبهُ؛
هر زنى که در خانه شوهر خود به قصد سامان دادن کارهاى خانه چیزى را جابه جا کند خداوند به او نظر مىکند و هر که خداوند به او نظر کند عذابش نمىدهد.
«بحار الأنوار، ج 103، ص253»
4. أحسَنُ النّاسِ إیمانا أحسَنُهُم خُلُقا و ألطَفُهُم بِأهِلهِ؛
با ایمانترین مردم، خوش اخلاقترینِ آنها و مهرورزترینشان با خانواده خود است.
«بحار الأنوار، ج 71، ص 387»
پاداش کسی که به یتیمان و زنان بی سرپرست خدمت کند
5. أَشْبِعِ الْیَتیِمَ وَالْأَرْمِلَةَ وَ کُنْ لِلْیَتیِمِ کَالْأَبِ الْرَّحیِمِ وَ کُنْ لِلْأَرْمِلَةِ کَالْزَّوْجِ الْعَطُوفِ تُعْطَ کُلَّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِی الْدُّنْیا قَصْراً فِی الْجَنَّةِ کُلُّ قَصْرٍ خَیْرٌ مِنَ الْدُّنْیا وَ ما فیِها؛
یتیمان و زنان بی سرپرست را سیر کن و نسبت به یتیمان مانند پدری مهربان و برای زنان بی سرپرست همانند شوهری دلسوز باش تا در عوض این خدمات به ازاء هر نفسی که در دنیا میکشی قصری در بهشت به تو عطاء شود که هر قصری بهتر از دنیا و آنچه در آن است میباشد.
«مشکوة الانوار، ص 168»
6. أَتُحِبُّ أَنْ یَلِینَ قَلْبُکَ وَ تُدْرِکَ حاجَتَکَ؟ اِرْحَمِ الْیَتیِمَ وَامْسَحْ رَأْسَهُ وَ أَطْعِمْهُ مِنْ طَعامِکَ یَلِنْ قَلْبُکَ وَ تُدْرِکْ حاجَتَـکَ؛
آیا دوست میداری قلب تو نرم گردد و حاجت خود را بیابی؟ بر یتیم رحم کن و بر سر وی دست نوازش بکش و از غذای خویشتن به او بخوران تا قلب تو نرم شده و حاجت خود را بیابی.
«نهج الفصاحه، ص 6»
7. یا علیُّ مَن خافَ النَّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ مِن أهلِ النَّارِ؛
یا علی! هر کس مردم از زبان او در وحشت باشند، اهل آتش خواهد بود.
«الفقیه، ج4، ص352»
کسی که به شفاعت پیامبر (ص) نخواهد رسید
8. یا علیُّ مَن لَم یَقبَلِ العُذرَ مِن مُتَنَصَّلٍ صادقاً کانَ أو کاذِباً لَم یَنَل شَفاعَتی؛
یا علی! هر کس عذرخواهی فرد پشیمانی را چه راستگو باشد چه دروغگو، نپذیرد به شفاعت من نخواهد رسید.
«الفقیه، ج4، ص352»
9. یا علیُّ مَن تَرَکَ الخَمرَ لِغیرِ الله سَقاهُ الله مِنَ الرَّحیقِ المَختُوم؛
یا علی! هر که میگساری را برای غیر خدا هم ترک کند، خدا او را از شرابهای بهشتی سیراب کند.
«الفقیه، ج4، ص352»
این ویژگیها در هر کس باشد دین او کامل است
10. یا علیُّ أربعٌ مَن یکن فیه کَمَلَ إسلامُهُ: الصَّدقُ و الشُّکرُ و الحَیاءُ وحُسنُ الخُلقِ؛
یا علی! چهار چیز است که در هر کس باشد اسلامش کامل است: راستی، سپاسگزاری، حیا و اخلاق نیکو.
«بحارالانوار، ج74، ص 66»
11. مَن أصبَحَ وأمسى والآخِرهُ أکبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللّه ُ الغِنى فی قلبِهِ، وجَمَع لَه أمرَهُ،ولَم یَخرُج مِن الدُّنیا حتّى یَستکمِلَ رزقَهُ. ومَن أصبحَ وأمسَى والدُّنیا أکبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه ُ الفَقْرَ بینَ عینَیهِ، وشتَّتَ علَیهِ أمْرَه، ولَم یَنَلْ مِن الدُّنیا إلّا ما قُسِمَ لَهُ.
هر آن کس که در شب و روز، بزرگترین همّش آخرت باشد، خداوند بى نیازى را در دل او جاى مىدهد و کارش را سامان مىبخشد و از دنیا نمىرود مگر وقتى که روزىاش را کامل دریافت کرده باشد و هر آن کس که شب و روز، بزرگترین همّش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار مىدهد (همیشه چشمش گرسنه دنیا است) و کارش را پریشان مىسازد و از دنیا به چیزى بیش از قسمت خود نمىرسد.
«بحار الأنوار: 77/151/104»
12. اُلهُوا وَ الْعَبُوا فَإنّی أَکرَهُ أن یُرى فِی دینِکُم غِلظَةٌ؛
به سرگرمى و بازى بپردازید؛ زیرا دوست ندارم در دین شما سختگیرى دیده شود.
«میزان الحکمه، ح 18371»
نشانههای منافقان چیست؟
13. لِلمُنافِقینَ عَلاماتٌ یُعرَفونَ بِها:تَحِیَّتُهُم لَعنَةٌ، وطَعامُهُم نُهمَةٌ، وغَنیمَتُهُم غُلولٌ، لا یَقرَبونَ المَساجِدَ إلّا هُجرا، ولا یَأتونَ الصَّلاةَ إلّا دُبُرا، مُستَکبِرینَ لا یَألَفونَ ولا یُؤلَفونَ، خُشُبٌ باللَّیلِ سُخُبٌ بالنَّهارِ؛
منافقان را نشانههایى است که با آنها شناخته مىشوند: درودشان لعنت است، پرخور و شکم بارهاند، به غنائم دستبرد مىزنند، به مساجد نزدیک نمىشوند مگر به قصد دورى، نماز را آخر وقت مىخوانند، خود برتر بینند، به طورى که با کسى انس و الفت نمىگیرند و کسى هم با آنان الفت نمىگیرد، شب مانند چوب خشک مىافتند (شبزندهدارى نمىکنند) و روز صداى خود را به جر و بحث بلند مىکنند.
«کنز العمّال، ص 862»
14. مَن قَلَّ طُعمُهُ صَحَّ بَطنُهُ و صَفا قَلبُهُ و مَن کَثُرَ طُعمُهُ سَقُمَ بَدنُهُ و قَسا قَلبُهُ؛ هر کس کم بخورد، بدنش سالم مىماند و صفاى دل مىیابد و هر که پرخورى کند، بدنش بیمار و قلبش سخت مىشود.
«میزانالحکمه، ح 579»
چیزهایی که نگاه کردن به آنها عبادت است
15. النَّظَرُ فی ثَلاثَةِ أشیاءٍ عِبادَةٌ: النَّظَرُ فِی وَجهِ الوالِدَینِ و فِی المُصحَفِ و فِی البَحرِ؛
نگاه کردن به سه چیز عبادت است: به صورت پدر و مادر، به قرآن و به دریا.
«بحار الأنوار، ج 10، ص 368»
16. اَیُّما امْرَأةٍ اَعانَتْ زَوْجَها عَلَى الْحَجِّ وَالْجِهادِ اَوْطَلَبِ الْعِلْمِ اَعْطاهَااللّه ُ مِنَ الثّوابِ ما یُعْطى امْرَأةَ اَیُّوبَ علیه السلام؛
هر زنى که در کارِ حج، جهاد یا آموختن علم و دانش، شوهرش را یارى و همکارى کند، خداوند به او پاداشى خواهد داد که به همسر ایوب (به خاطر صبورىاش) عطا مىکند.
«مکارم الاخلاق، ص 201»
این افراد اگر مورد اهانت قرار گرفتند باید خود را سرزنش کنند
17. ثَمانِیةٌ اِنْ اُهینُوا فَلا یَلُومُوا اِلاّ اَنْفُسَهُمْ: اَلذّاهِبُ اِلى مائِدَةٍ لَمْ یُدْعَ اِلَیْها، وَ الْمُتأمِّرُ عَلى رَبِّ الْبَیْتِ، وَطالِبُ الْخَیْرِ مِنْ اَعْدائِهِ، وَ طالِبُ الْفَضْلِ مِنَ اللِّئامِ، وَ الدّاخِلُ بَیْنَ اَثْنِیْنِ فى سرٍّ لَمْ یُدْخِلاهُ فیهِ، وَالْمُسْتَخِفُّ بِالسُّلطانِ، وَالجالِسُ فى مَجْلِسٍ لَیْسَ لَهُ بِاَهْلٍ وَالْمُقْبِلُ بِالْحَدیثِ عَلى مَنْ لایَسْمَعُ مِنْهُ؛
هشت نفرند که اگر مورد اهانت قرار گرفتند، جز خودشان کس دیگرى را سرزنش نکنند: 1 ـ کسى که به مهمانى و سفرهاى رود که دعوت نشده است 2 ـ مهمانى که به صاحبخانه دستور دهد 3 ـ کسى که از دشمنانش خیر و نیکى بطلبد 4 ـ کسى که از فرومایگان انتظار فضل و نیکى داشته باشد 5 ـ کسى که در یک کار سرّى میان دو نفر وارد شود که او را وارد آن راز نکردهاند 6 ـ کسى که حکومت را سبک بشمارد 7 ـ کسى که جایى نشیند که شایسته آنجا نیست 8 ـ کسى که سخن خود را به کسى بگوید که از او حرف شنوایى ندارد
«من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 355»
منبع: خبرگزاری دانشجو
کد خبرنگار 211007