کد خبر : ۴۲۲۰۵
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۳

عملکرد کاروان اسارت الگویی عملیاتی برای دوران غیبت

عملکرد کاروان اسارت و حضرت زینب(س) در برابر حفظ جان امام سجاد(ع) و معرفی ایشان به عنوان امام، الگوهای عملیاتی برای دوران غیبت است.
عقیق:برنامه زنده "تا جمعه ظهور" با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسی‌ترین وظایف منتظران و مقابله با باورهای سست، خرافی و برداشت‌های غلط از نشانه‌های ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است که هر جمعه همراه با امواج رادیو معارف میهمان شنوندگان این شبکه رادیویی است.

در این برنامه حجت الاسالم محمدصابر جعفری، کارشناس مرکز تخصصی مهدویت به پیوند میان عاشورا و انتظار می پردازد.

درباره امام حسین(ع) و امام مهدی(ع) می توان به چند روش بحث کرد. یک نکته این است که امام حسین(ع) درباره حضرت چه جمله هایی دارند، در مقابل امام مهدی(ع) در مورد امام حسین(ع) چه فرموده اند و در آخر توجه به نکاتی است که دو بزرگوار نسبت به یکدیگر دارند.

همچنین می توان دنبال تحلیل های غیرمستقیم در مورد این دو بزرگوار بود. گاهی در سخنان امام حسین(ع) اسمی از امام مهدی(ع) نیامده است، ولی سخنی می فرمایند که الگوی عملیاتی برای دوران غیبت یا برای کسانی است که می خواهند یار حضرت باشند. بر این اساس نخستین ویژگی منتظران امام زمان(ع) وفاداری، دلسوزی و خیرخواهی نسبت به ساحت مقدس امام زمان(ع) است.

همچنین می توانیم رابطه عاشورا و انتظار را از بعد از حادثه عاشورا به صورت غیرمستقیم بررسی کرده و ارتباط اسارت و مسیری که کاروان اسارت طی کردند را از بعد نکات درس آموز عاشورایی و قیام مهدی موعود(ع) در نظر بگیریم.

بعد از عاشورا حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) عهده دار چند کار مهم بودند. یکی از مهمترین کارهایی که حضرت زینب(س) انجام دادند، این بود که امام حسین(ع) را حفظ می کردند و بعد هم امام زمان خودشان را حفظ کردند. به این معنی که حضرت زینب(س) باید امام حسین(ع) را از ترور شخصیت و اهداف حفظ می کردند. چون یکی از مشکلات این بود که مبادا قیام امام حسین(ع) به انحراف برود و اهدافش به فراموشی سپرده شود، یا چیز دیگری جایگزین آن شود.

با توجه به اینکه هدف قیام امام حسین(ع) چنانکه خودشان فرمودند برای اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی از منکر بود، رسالت حضرت زینب(س) بعد از واقعه عاشورا به رهبری امام سجاد(ع) این بود که امام حسین(ع) را از انحراف اهداف، مسیر و دلیلی که قیام کردند، حفظ کنند. چون امام حسین(ع) جانشان را دادند تا اهداف از بین نرود.

دومین رسالت حضرت زینب(س) بعد از عاشورا حفظ امام سجاد(ع) از ترور شخصیت و شهادت در راه بازگشت به مدینه بود.

بنابراین یک رسالت حفظ اهداف عاشورا در مجالس ابن زیاد و یزید با سخنان حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) بود. حضرت زینب(س) باید امام حسینی که جسم او شهید شده است را حفظ کند، زیرا قرار نیست مسیر و اهدافش از بین برود. ما در حال حاضر برای شهادت جسم امام حسین(ع) عزاداری می کنیم اما فراموش می کنیم که همه عزاداری ها برای اهداف و رسالت قیام است.

دومین کار حضرت زینبپ(س) حفظ امام حاضر و عصر آن زمان یعنی امام سجاد(ع) بود، حضرت زینب(س)باید کاری می کردند تا امام سجاد(ع) را به عنوان حجت خدا از گزند حوادث و بیماری حفظ کنند، بر این اساس حضرت زینب(س) باید وسیله ای شود برای حفظ امام و ازسوی دیگر باید امام سجاد(ع) را به عنوان امام بعد از امام حسین(ع) به مردم معرفی کند؛ هم باید امام را از بیگانه حفظ می کرد و هم امام را به عنوان حجت خدا معرفی می کردند.

همچنین امام حسن عسکری(ع) در زمان ولادت امام زمان(ع) از سویی باید حضرت مهدی(ع) را به یاران خود و افراد خواص و محرم نشان می دادند و معرفی می کردند. از طرفی نیز برای حفظ جان ایشان از دست جاسوسان و دشمنان تلاش می کردند.

یک نمونه دیگر اینکه وقتی حادثه عاشورا به فضای غمبار خود می رسد، در لحظات آخر که عبدالله بن حسن بر روی امام حسین(ع) شهید می شوند. امام سجاد(ع) با بیماری خود به سختی از جای خود بلند می شود که به یاری امام حسین(ع) بیایند که حضرت زینب(س)مانع می شوند که تو حجت خدایی باید حفظ شوی و از اینجاست که رسالت حضرت زینب(س) آغاز می شود.

مورد دوم خود امام سجاد(ع) نقل می کنند، وقتی وارد گودال قتلگاه شدیم و چشم من به بدن های پاره پاره شهدا و پدرم افتاد. سینه ام دچار تنگی شد و حالتی به من دست داد که نزدیک بود روح از بدنم جدا شود. در این هنگام عمه ام آمد و گفت یادگار جدم چه شده؟ این پیمان الهی است که پیامبر(ص) از خدا گرفت که باید صبر کنیم و این حفظ امام است.

مورد بعدی اینکه با ورود کاروان اسارت به کاخ ابن زیاد، او می گوید این جوان در بین اسرا کیست که می گویند او علی بن الحسین است. می گوید مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟ امام سجاد(ع) می گوید: برادری داشتم که مردم او را کشتند، ابن زیاد تاکید می کند که نه خدا او را کشت، امام آیه ای از قرآن را می خوانند که مرگ ها اسبابی می خواهند و افراد در مرگ او نقش دارند. ابن زیاد می گوید: ببرید و او را بکشید در این هنگام حضرت زینب(س) فرمودند: ای پسر زیاد کسی را بین مردان ما باقی نگذاشتی، اگر می خواهی او را بکشی، اول باید من را بکشی.

با توجه به اینکه در بحث توحید تکوینی تمام عالم به دور امام می چرخد و این چیز عجیبی نیست. چون در این عالم ارزش با انسان کامل و خلیفه الله است. چه بدانند و چه ندانند، چیزی که مهم است باید خود امام و اهداف و مسیر امام حفظ شود.

بر این اساس حضرت زینب(س)از سویی باید امام سجاد(ع) را از دست دشمنان حفظ کنند، چون حجت خداست. از سویی دیگر باید امام را به عنوان امام به خواص معرفی کنند. وقتی به خیمه ها حمله می کنند. حضرت زینب(س) خدمت امام می رسد و کسب تکلیف می کنند که ما باید چه کنیم؛ این یک درس مهم است که امام سجاد(ع) را در آن لحظات جلوی چشم همه زنان مهم جلوه می دهند.  

این مراجعه به امام در بحرانی ترین حالت نشان می دهد، کسب تکلیف از امام یعنی اینکه حجت خدا بعد از امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) است.

اهل بیت(ع) در دوره های بعد در فضای خفقان مدل هایی را ارائه می دادند که همین هدف را داشت؛ امام صادق(ع) با منصور دوانقی روبرو می شود، منصورر دستور داده بود، هر کسی که امام وصی خود قرار داده را بکشید، بنابراین امام صادق(ع) برای حفظ امام بعدی خودشان 5 نفر را به عنوان وصی معرفی می کنند، اول خود خلیفه، دوم فردی به نام محمد بن سلیمان، فرماندار مدینه که او این مساله را گزارش داده بود، سوم فرزند خود عبدالله بن محمد بن جعفر که هم مریض بوده و هم بزرگتر از امام کاظم(ع)، چهارم امام کاظم(ع) و پنجم حمیده همسر خودشان را.

در این وصیت نامه امام صادق(ع) هم امام را حفظ می کنند و هم اینکه مردم برای شناخت امام بعدی سراغ کسانی بروید که یکی از آنها حمیده همسرشان است، ایشان بسیار شخصیت معنوی است. او باید هم معرف امام باشد و امام کاظم(ع) را معرفی کند. از سویی دیگر با این وصیت امام کاظم(ع) از کشته شدن حفظ می شوند.

همچنین امام حسن عسکری(ع) در وصیت خودشان جده، مادر بزرگ امام زمان(ع) را برای معرفی امام زمان معرفی می کنند.

منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین