برگي از تاريخ حج؛
چراغهاي طلاي مسجدالنبي فروخته شد
حمايت نكردن دولت فاطميان از مدينه و طولاني شدن دوران قحطي باعث شد تا امير مدينه دستور دهد تزئينات مسجدالنبي همچون چراغهاي طلا و هداياي پادشاهان را بفروشند و براي برآوردن نيازهاي نخستين مردم هزينه كنند.
عقیق:كتاب التاريخ الشامل للمدينة المنوره از آثار معاصر تاريخ تحليلي مدينه منوّره است كه تاريخ سياسي و اجتماعي اين شهر را از پيش از اسلام تا عصر حاضر در بر دارد.التاريخ الشامل سه جلد است و جلد اول آن چهار فصل دارد كه با بررسي مدينه در دوران جاهلي آغاز ميشود و پس از بررسي روزگار پيامبر (ص) به دوران خلافت خلفاي راشدين و حكومت امويان ميرسد.جلد دوم با رخدادهاي مدينه در دوران عباسيان آغاز ميشود و با بررسي درگيريهاي عثمانيان و سعوديها در آغاز عصر حاضر به پايان ميرسد. جلد سوم كتاب نيز از قدرت يافتن فخري پاشا، فرمانده ارتش عثماني، در مدينه (۱۳۳۴-۱۳۳۷ق.) و سرانجام تسلط آل سعود بر اين سرزمين سخن گفته و در ستايش آل سعود بسيار كوشيده است.مصائب و بلاياي طبيعي و غير طبيعي شهر مدينه، بخشي از مباحث كتاب است. نويسنده كتاب، تدابير حكومت و مردم را در رويارويي با آنها بيان كرده است. براي نمونه، وي در گزارش رويدادهاي عهد عباسي از سيلي عظيم سخن ميگويد كه بر اثر بارندگي چند روزه در مدينه جاري شد و مسجدالنبي را تهديد كرد. وي از كشف يك آبراه زيرزميني كه قدمت آن به پيش از اسلام ميرسد، در يكي از بستانهاي مدينه گزارش داده و آورده است كه با تغيير مسير سيل به اين آبراه، مسجدالنبي از خطر ويراني نجات يافت.قحطي دوران فاطميان نيز از رخدادهايي بوده كه مردم مدينه را به سختي دچار ساخته و آثاري بر مكانهاي مقدس نهاده است. در باور نويسنده، حمايت نكردن دولت فاطميان از مدينه و طولاني شدن دوران قحطي باعث شد تا امير مدينه دستور دهد تزئينات مسجدالنبي همچون چراغهاي طلا و هداياي پادشاهان را بفروشند و براي برآوردن نيازهاي نخستين مردم هزينه كنند.از ديگر رخدادهايي كه نويسنده به آنها اشاره ميكند، قدرت يافتن آل سعود در حجاز و درگيريهاي آنها با حكومت شرفا است. وي در بيان رويدادهاي اين دوره، از محاصره مدينه به دست آل سعود سخن گفته و نوشته كه مردم مدينه به ناچار شهر را به آل سعود تسليم كردند و به سال ۱۲۲۰ق. سعوديها با ورود به مدينه، قبور بقيع و مقبرههاي بسياري را در اين شهر براي مبارزه با شرك و بدعت ويران كردند. (ج۲، ص۴۳۱-۴۳۴)بدر از تأسيس هيئت امر به معروف و نهي از منكر در آغاز سلطه سعوديها در مدينه سخن گفته و عملكرد آن را وصف و نقد كرده است. وي تندرويهاي اين هيئت را نكوهش نموده و آن را نتيجه فهم نادرست از شريعت دانسته است. به گفته وي، امير سعودي سرانجام آييننامههايي براي اين هيئت تنظيم كرد كه از جمله آنها، منع ضرب و شتم و وضع جريمه مالي به جاي شلاق براي برخي جرايم بوده است.منبع:حج211008