عقیق:(بدان ای سالک راه خدا!) «خودمحوری» این است که هدف انسان، التذاذات نفسانیهاش باشد، یعنی خشنودی خود را بر خشنودی خدا مقدم بدارد، حتی اگر موجب خشم خدا شود. اما «خدا محوری» این است که انسان در جایی که خدا راضی است، وارد عمل شود ولو اینکه از نظر نفسانی لذت نبرد و حتی الم و درد هم بکشد. پس منشأ هدفگیری دنیا، خودمحوری و لذت محوری است، و اگر گفته میشود، برای چنین اشخاصی، «دنیا» هدف است، مراد از دنیا همین التذاذات مادی او است. به عبارت دیگر ما در کنار خدا و انسان، دنیا نداریم که تصور کنیم کسی، یا خدا را هدف قرار میدهد، یا دنیا را، بلکه حقیقت آن است که انسان یا التذاذات خود را هدف قرار میدهد و خدا را وسیلهای برای رسیدن به رضایت خود میداند، یا رضایت خدا را هدف قرار داده و همه چیز خود را وسیلهای برای جلب رضایت خدا میداند. بنابراین دنیای هرکس عبارت است از همان وابستگیهای درونی او به التذاذات مادی که او را از معنویات باز میدارد. دنیای من، همان اموری است که از آن لذت برده و با آن علقه قلبی پیدا کردهام و ممکن است با دنیای شما فرق داشته باشد. مسئله این است که خدا هدف من است یا خودم و التذاذات نفسانیهام؟ (1)
پی نوشت: 1-رسائل بندگی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، ص 123 منبع:کیهان