یادداشت/
آثار و برکات اشکهای معرفتی مؤمنان
عقیق:* علیرضا حکمتخواه
گریه و اشکریزی اختیاری برخاسته از علم به امور و مسائلی چون جلال و جبروت خدا و غضب و خشم الهی، یک امر محبوب و مستحب است. آموزههای قرآنی، برای چنین گریه و اشکی ارزش بسیاری قائل شده است. اینگونه گریهها و اشکها مانند اشکهایی که مؤمنان برای امام حسین(ع) و امامان مظلوم و مقتول و مسموم دیگر میریزند، چون برخاسته از معرفت است، آدمی را همانند آب، صفا میدهد و چشم روشنی دیدگان قلب و باطن انسان و عامل رشد و بالندگی اوست.
در مطلب حاضر جایگاه اشک معرفتی اختیاری در رشد و تزکیه نفس و رسیدن به کمالات و مقامات معنوی تبیین شده است.
اشکهای معرفتی
در آموزههای قرآنی بر علم و معرفت، بسیار تأکید شده است؛ زیرا این علم و معرفت است که انسان را در جایگاه خلافت الهی قرار داده است. (بقره، آیه31) پس یکی از وظایف اصلی انسان در دنیا کسب علم و معرفت است؛ چرا که این اسمای سرشته در ذات انسانی تنها در دنیاست که میتواند فعلیت و ظهور یابد و انسان را به جایگاه برتر از فرشتگان مقرب الهی برساند و همه هستی را مسخر او سازد و تحت تصرف ربوبیت و پروردگاریاش قرار دهد.
راهی که خداوند برای کسب علم و معرفت بیان کرده، همان راه عبودیت است. از اینرو در آیه 56 سوره ذاریات عبودیت و بندگی را هدف خلقت معرفی میکند؛ زیرا از طریق عبودیت است که انسان به علم و معرفت یقینی و قطعی دست مییابد. (حجر، آیه99) این علم و معرفت به سبب آنکه از مصادیق علم شهودی و حضوری است، علم ذاتی خواهد بود و با علم حصولی تفاوت ماهوی خواهد داشت. از اینرو بیشتر مردم زمانی پردههای جهالت از دیدگان قلبشان کنار میرود که زمان مرگ آنان باشد (ق، آیه22).
بنابراین، علم و معرفت به عنوان یک هدف اصلی در آفرینش انسان، اهمیت خود را به خوبی و روشنی نشان میدهد و انسان زمانی میتواند کاری را به درستی و راستی انجام دهد که دارای علم و معرفت باشد و این علم و معرفت است که او را به کمال میبرد و در اوج به عنوان اشرف آفریدههای الهی قرار میدهد.
انسانها باید در همه طول و عرض زندگی دنیوی خویش، از سه علت غایی بهره گیرند تا در اوج قرار داشته باشند. به این معنا که هر کاری را انجام میدهند به انگیزه این سه غایت و هدف نهایی انجام دهند: 1- خوف از جلال الهی؛ 2- طمع در جمال الهی، 3- محبوبیت الهی.
علم انسان به این سه غایت، نقش اساسی در بهبود عملکردهای انسان دارد. هر انسانی باید مقصد و مقصود نهایی خود و اعمالش را بداند. براساس آموزههای قرآنی، انسان در یک دایره از اویی به سوی اویی (بقره، آیه 156) از خدا به خدا باز میگردد. با این تفاوت که خداوند انسان را در بهترین و احسن تقویم آفریده (تین، آیه 4) که حالت اعتدالی است (شمس، آیه 7) وسپس او را به دنیا وارد کرده (تین، آیه 5) تا خود با اراده و اختیار از میان دو راه بلند و آشکار (بلد، آیه 10) براساس تقوا یا فجور (شمس، آیه 8) راه شکر و کمال یا کفر و زوال را بپیماید (انسان، آیه 3) و به سوی جمال بهشت رضوان یا جلال دوزخ فرقان الهی بازگردد.
از این راهی که تصویر و ترسیم شده معلوم میشود که خوف از جلال و جبروت، در کنار طمع در جمال و ملکوت، انسان را به کمالی میرساند که محبوبیت است. خداوند در آیاتی از قرآن از جمله 16 سوره سجده بیان میکند که اهل عبودیت و سلوک الهی، کسانی هستند که براساس خوف جلال و طمع جمال الهی زندگی خود را سامان داده و به اعمال عبادی پرداخته و تقوای کامل پیش میگیرند تا در این راه که راه حبیب خداوند است، با چنین اطاعتی به درجه محبوبیت خداوند نایل شوند و همانطوری که خدادوست هستند دوست خدا و محبوب خداوند شوند. (آل عمران، آیات 31 و 32)
خداوند گریههای معرفتی اولیای خود را در نیمههای شب که از بستر برمیخیزند و به عبادت میپردازند و اشک میریزند و خشوع و خضوع دارند، هرچند که از خوف جلال و یا طمع جمال باشد دوست میدارد و آن را ستایش میکند. (سجده، آیه 16)
بنابراین بندهای که چون کودک از ترس تنبیه و مجازات گریه میکند و اشک میریزد یا به قصد به دست آوردن چیز محبوب و دلخواهی اشک میریزد و میگرید، دوست میدارد؛ زیرا در هر دو شکل، این بنده میخواهد به خدایی برسد که کمال مطلق است.
به سخن دیگر، گریههای معرفتی چه براساس ترس و خوف بردگان باشد یا طمع بازرگانان، گریهها و اشکهای محبوب خداوند است؛ زیرا این اشکهای معرفتی از خوف و طمع است که انسان را به سمت اشکهای حبی سوق میدهد و در نهایت به کمال مطلقی میرساند که اشک فراق محبوب است، چنانکه امیر مؤمنان علی(ع) در دعای کمیل میفرماید؛ در فراق تو در دوزخ نیز اشک خواهم ریخت و فریاد برمیآورم؛ زیرا توان و طاقت دوری و فراق محبوب را ندارم.
البته برخیها بر عبادتهای خوفی و طمعی خرده گرفتهاند ولی باید دانست که خداوند این عبادتها را در آیه 16 سوره سجده تایید و امضا کرده است که عبادتهای بردگان و بازرگانان است؛ اما آنچه نادرست است اینکه انسان در این مرحله و مرتبه بماند و به مقام عبادت حبی نرسد.
اما اگر اینها زمینهساز عبادت حبی باشد که هست، بهترین راهی است که میتوان از آن بهره گرفت و محبوب خدا شد و محبت دوسویه را ایجاد کرد.
امیرمومنان علی(ع) میفرماید: «ان قوما عبدوا الله رغبه فتلک عبادهالتجار و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلک عباده العبید و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عباده الاحرار، گروهی با هدف رسیدن به ثوابهای اخروی خدا را عبادت میکنند که این عبادت تجار و بازرگانان است و گروهی دیگر از جهت ترس از عذاب الهی، خدا را عبادت مینمایند که این عبادت بردگان است و گروهی به انگیزه شکر و سپاسگزاری از نعمتهای پروردگار عبادت خداوند مینمایند که این عبادت احرار و آزادگان است.» (نهجالبلاغه، ص 510؛ بحارالانوار، ج 67، ص 212)
پس اوج عبادت آن است که انسان از عبادت خوفی و طمعی به عبادت آزادگان دست یابد و خداوند را به عنوان محبوب، عبادت کند.
همه اشکهای معرفتی چه از روی خوف باشد یا طمع یا حب و شکر، اشکهای ارزشمندی است. اشکهای معرفتی و برخاسته از دانش و علم، انسان را به سوی کمال سوق میدهد. این اشک چون برخاسته از معرفت و علم و دانش است، اشکهای ارادی و اختیاری است و همانند اشکهای طبیعی و واکنشی نیست که از روی درد، عاطفه و احساس مادی و دنیوی برخاسته باشد، بلکه اشکهای برخاسته از حقیقت والایی است که عواطف و احساسات، قلب عارف را تحت تاثیر خود قرار داده است.
آثار و برکات اشکهای دلسوختگان
چنانکه گفته شد، اشکهای معرفتی اشکهای ناب و ارزشمند و گرانبهایی است که همه جا خریدار دارد. اشکهایی که انسان از فراق محبوبی چون خدا میریزد و چه خوف از جلال او باشد و شخص بخواهد از مصادیق این سخن باشد: اعوذ بک منک؛ خدایا از تو به تو پناه میبرم، یعنی از جلال تو به جمالت پناه میبرم؛ و چه بخواهد با اشکریزی از مصادیق کسانی باشد که طمع در جمال الهی دارند و بخواهد این گونه در رضوان جمال الهی در سعادت ابدی آرام گیرد و یا از مصادیق اشکهای فراق محبوب باشد که والاترین و گرانبهاترین اشکهای دلسوختگان است، همه این اشکها از ارزش والایی در پیشگاه خداوندی برخوردار است.
امیرمومنان اشکریزی معرفتی مومنان را از مصادیق و نشانههای مهم بندگی و عبودیت مومنان دانسته میفرمایند: العبودیه خمسه اشیاء: خلاء البطن، و قراءه القرآن، و قیام اللیل، والتضرع عند الصبح، والبکاء من خشیه الله؛ بندگی، پنج چیز است: تهی داشتن شکم، خواندن قرآن، شب زندهداری، دعا و زاری در صبحگاهان و گریستن از ترس خدا (جامع الاخبار: ص 505 ح 1397)
این اشکها درهر حال آثار و برکاتی در دنیا وآخرت برای انسان دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
1- چشم روشنی: اشکهایی که دلسوختگان به هر دلیل خوف و طعم و شکر میریزند، اشکهای شادی آفرین است؛ زیرا سعادت آنها را تضمین میکند. از اینرو از این اشکها به «قره عین» تعبیر میشود؛ قرهعین به معنای خنکی و سردی چشم است. اشکهای شوق و شادی اصولا بر خلاف اشکهای درد و حزن و غم، اشکهای خنکی است؛ اما اشکهای درد و غم همواره گرم و سوزناک است. اشک حزن، موجب کوری چشم میشود و دیدگان آدمی را ضعیف میکند و نور را از آن میگیرد و آثاری چون سپیدی چشم، شعف بینایی و کوری آن را به همراه دارد (یوسف، آیه 84)، اما اشکهای خنک و سرد شادی، موجب روشنایی دیدگان میشود و نور چشم را افزایش میدهد. از اینرو از این اشکها به قرهعین دیدگان و عامل چشم روشنایی آن تعبیر میشود. امیر مومنان علی(ع) میفرماید:
بکاء المومن من خشیه الله قره عینه؛ گریستن مومن از ترس خدا، روشنایی بخش دیده اوست. (المواعظ العددیه: ص 54)
2-زیور مومن: هرکسی دوست دارد خودش را به آرایهها و زینتها بیاراید که محبوب محبوبش است. خداوند خشیت و خوف بنده را دوست میدارد و از همینروست که اهل خضوع و خشوع و خشیت را دوست داشته و گریههای آنان در شبها را که با ناله و زاری و فریاد همراه است، محبوب میداند. (مریم، آیه 58؛ اسراء، آیه 109؛ توبه، آیات 81 و 82) پس اینکه مومن در خلوت خویش بسیار گریه کند محبوب خداست حتی اگر این گریه از خوف و طمع باشد. امیرمومنان علی(ع) دراین باره میفرماید: کثره البکاء زینه الخوف؛ بسیار گریستن، زینت خداترسی است. (بحارالانوار: ج 78 ص 80 ح 65)
3-خاموشی آتش خشمالهی و دوزخ: از دیگر آثار گریهها و اشکهای معرفتی خاموشی آتش دوزخ است. امام باقر(ع) میفرماید: هیچ چشمی از ترس خداوند عزوجل در آب خود، غرقه نشد، مگر آنکه خداوند، بدنش را بر آتش حرام گردانید و هیچ اشکی بر رخسار صاحبش روان نشد که در روز قیامت، غبار و خواری بر آن بنشیند و هیچ کار نیکی نیست، مگر اینکه برایش وزنی یا مزدی است، بجز اشکی که از ترس خدا بریزد؛ زیرا خداوند در روز قیامت با هر قطره آن، دریاهایی از آتش را خاموش میگرداند. یک نفر در میان یک امت، از ترس خدا گریه میکند و خداوند به سبب گریه آن مومن بر آن امت رحم میآورد. (الکافی: ج 2 ص 482 ح 2؛ بحارالانوار: ج 93 ص 235 ح 29)
4-نشانه بزرگواری و آثار کرامت: اشک همانطوری که آثار اخروی دارد آثار دنیوی نیز دارد و خصلتهای انسان را به نمایش میگذارد. اشکریزی نشانهای از بزرگواری و کرامت شخص است. امیر مومنان علی(ع) میفرماید: من کرمالمرء بکاه علی ما مضی من زمانه، وحنینه الی اوطائه، وحفظه قدیم اخوانه؛ گریستن مرد بر زمان از دسته رفتهاش و دل تنگی او برای میهنش و نگهداشت برادران دیرینش، نشانه بزرگواری اوست. (بحارالانوار: ج 74 ص 264 ح 3)
5- افتخارخداوند: کسانی که اهل اشک ریزی هستند و میگریند محبوب خداوند هستند و خداوند به آنان بر فرشتگان افتخار کرده و ناز و مباهات میکند. پیامبر(ص) میفرماید: خداوند متعال به پنج کس برفرشتگان مینازد: به مجاهدان، به تهیدستان، به کسانی که برای خداوند متعال، فروتنی میکنند، به توانگری که به تهیدستان بسیار عطا میکند و بر ایشان منت نمینهد و به مردی که درخلوت از ترس خداوند عزوجل میگرید.(جامع الاخبار: ص 258 ح 686)
6- رهایی از ذلت و خواری: چهره و رخساری که اشک معرفتی بر آن روان و جاری شود، هرگز رنگ ذلت و خواری را به خود نخواهد دید. پیامبر خدا (ص) میفرماید: هیچ چیزی نیست، مگر اینکه چیزی هست که با آن برابری کند، بجز خداوند عزوجل که هیچ چیز با آن برابری نمیکند و «لااله الا الله» که هیچ چیز با آن برابری نمیکند و قطره اشکی که از خوف خدا میریزد که وزنی، ندارد؛ اما اگر بر چهرهاش جاری شود، از آن پس هرگز غبار ذلتی آن را نمیپوشاند.(بحارالانوار: ج 93 ص 201ح 36)
7- محبوب خدا: اشکهای معرفتی، محبوب خداست و آن بندهای که چنین اشکی بر رخسارش جاری میشود محبوب خداوند خواهد بود. پیامبر(ص) میفرماید: ما من قطره أحب الی الله من قطرتین: قطره دم فی سبیلالله، قطره دمع فی سواد اللیل من خشیه الله؛ هیچ قطرهای نزد خدا محبوبتر از دو قطره نیست. قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در دل شب از خوف خدا فرو غلتد. (بحارالانوار، ج 82ص 138 ح 22)
8- وزانت آدمی: اشک، موجب وزانت و سنگینی آدمی میشود؛ زیرا از اعمال نیک و صالح است و بر وزانت و سنگینی او میافزاید و در قیامت وقتی بر میزان الهی قرار میگیرد همین اشک او را سنگین میکند و به بهشت میرساند. امیرمومنان علی (ع) میفرماید: بر شما باد ترسی که دلهایتان را آرام میسازد و خشیتی که اشکهایتان را سرازیر میگرداند و تقوایی که شما را در روزی که مبهوتتان میکند و به رنج و فلاکتتان میافکند، رهایی میبخشد؛ روزی که در آن، هرکس وزن خوبیهایش سنگین و وزن بدیهایش سبک باشد؛ رستگار میشود. (بحارالانوار: ج 77 ص 341ح 28)
9- رهایی بخشی: از عوامل نجاتبخش در قیامت از جلال و دوزخ الهی، اشک است.
پیامبر(ص) میفرماید: ثلاث منجیات: تکف لسانک، وتبکی علی خطیئتک، و تلزم بیتک؛ سه چیز، رهایی بخشاند: زبانت را نگهداری، برگناهان خود بگریی و درخانهات بنشینی. (تحف العقول: ص 7)
اینها نمونههایی از آثار گریهها و اشکهای معرفتی است که آدمی را به مقامات میرساند و از بلایا و مصیبتهای عظیم در دنیا و آخرت نجات میدهد. باشد با درک درست از مفهوم و گریهها و اشک با آب دیدگان، دلهای خود را جلا دهیم و زنگارها و غبارهای نشسته برجان و دل خویش را بشوییم و خود را پاک از آلایندهها کرده و پالایش کنیم.
منبع:کیهان