کد خبر : ۴۰۱۶
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۰
برش هایی کوتاه از گفته های اخلاقی مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی:

پای درس آقا مجتبی(6)/"مردم" باید "علما"را امر به معروف و نهی از منکر کنند!

عقیق: تمام گفتارها و رفتارهای انسان های وارسته، نقشۀ راهی است برای آن ها که می خواهند در مسیر الهی  قدم بردارند. به توفیق الهی، زین پس گفتارهایی کوتاه از دروس اخلاقی مرحوم مجتبی تهرانی را برای استفاده علاقه مندان منتشر خواهیم کرد.
 
سلسله مباحث «امام حسین(ع)؛ انسان ضد غرور» حاج آقا مجتبی،درباره خطبه‌ای است که حضرت ابی‌عبدالله(ع) دو سال قبل از واقعه عاشورا برای گروهی از صحابه و تابعین در منا ایراد فرمودند:
 
روایتی عجیب از راویان احادیث جعلی!

کنز العمال روایتی را از پیغمبر اکرم(ص) نقل می‌کند که آن را می‌خوانم، خواندنی هم هست. من یادم نیست در گذشته به این برخورد کرده باشم، همین اخیراً به این روایت برخورد کردم. همان‌هایی که آن روایات جعلی را نقل کردند و من هم برایتان خواندم که اگر کسی امارت مسلمین را در دست گرفته است ـ خلافت یا امامت؛ هرچه می‌خواهید تعبیر کنید! ما در الفاظ دعوا نداریم ـ هر کاری کرد تا وقتی که نماز می‌خواند،گناهش برای خودش است و ثواب تو هم برای خودت است، به او کاری نداشته باشید!

همین افرادی که می‌گویند: حق هیچ تعرضی نسبت به امیر، خلیفه یا امام ندارید، به بحث امر به معروف و نهی از منکر که می‌رسند، مجبور هستند که این اخبار را هم نقل کنند؛ نمی‌توانند روایات را اسقاط کنند، چون این روایات در سطح جامعه پر بوده است. به خاطر آیات و روایاتی که در این زمینه آمده است، مجبور می‌شوند بگویند.

روایتی در کنز العمال از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که خیلی عجیب است و من این روایت را ندیده بودم و تازه دیدم. دارد که پیامبر(ص) فرمود: «لتأمرن بالمعروف ولتنهون عن المنکر» امر به معروف و نهی از منکر کنید «أو لیبعثن الله علیکم العجم» اگر خودتان این کار را نکردید، خدا عده‌ای از عجم را علیه شما مبعوث می‌کند، «فلیضربن رقابکم، ولیکونن أشداء لا یفرون»آنها که سر کار می‌آیند گردن‌هایتان را می‌زنند و راه فرار هم ندارید. بدانید، خدا نمی‌نشیند تماشا کند که شما دینش را به ملعبه و بازیچه بگیرید. خودشان این را نقل می‌کنند.

ما خیلی روایت در این مورد داریم، ولی چون بحث، بحث مفصلی است فقط اشاره می‌کنم. مطلبی را که می‏خواستم عرض کنم آن چیزی بود که امام حسین(ع) در بخش دوم خطبه برای مردم مطرح می‌فرماید: «أیّها النّاس» و من به خاطر همین، این بخش را از بخش سوم جدا کردم.این بخش خطاب به مردم است که ای مردم حواستان را جمع کنید، به احبار و بزرگان امت تذکر دهید.

«مردم» باید «علما» را امر به معروف و نهی از منکر کنند!

حضرت در اینجا «مردم» را پیش می‏کشد. اینجا بحث کسانی نیست که در جامعه وجاهت دینی داشتند و وظیفه‌شان حمایت از دین بود، ولی به خاطر تطمیع یا تهدید به این وظیفه عمل نکردند. اینجا بحث در مورد علمایی نیست که چون ترسیده اند یا به آنها پول داده‌اند و نان خور آنها هستند یا وعاظ السلاطین و مزدور هستند و پول می‏گیرند تا تعریف کنند، نیست. معاویه تمام این کارها را کرده بود و همه را در ارتباط با معاویه نقل کردم.

در اینجا امام حسین(ع) می‌گوید: ای مردم شما خیال نکنید تکلیف از شما ساقط است، اگر اینها به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند، تکلیف از شما ساقط نیست، شما باید اینها را امر به معروف و نهی از منکر کنید. نکته اساسی اینجا است. امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) در قوالب گوناگون و تحت عنوان «نصیحۀ لائمه المسلمین» خیرخواهی کردن برای ائمه مسلمین، این مسئله را مطرح می‌کند.

دین‏داری ظاهری روش بنی‌امیه است!

اصلاً ما دستور داریم که باید تذکر بدهیم و اینکه چون مثلاً معاویه در یک جایگاه کذا است، حق نداریم چیزی بگوییم، در اسلام نیست. این است که تعبیر کردم دین‌داری ظاهری با اسلام‏شناسی و دین‏شناسی فرق دارد. ائمه ما آمدند گفتند: دین‌شناس شو! نه دین‌دار ظاهری! سوء استفاده از حماقت افراد، کار معاویه است نه کار ما. ما افرادی هستیم که از طرف خدا مبعوث شده‏ایم که به افراد و جامعه، شعور دینی تزریق کنیم، مردم را دین‏شناس و اسلام‌‏شناس کنیم. دین‌داری ظاهری سبک بنی‌امیه است، لذا حتی اگر در من علی(علیه‌السلام) هم چیزی دیدید، بیایید و به من بگویید.

امر به معروف و نهی از منکر رهبران جامعه، شرایط دارد

من موازین شرعی را به تو گفته‏ام، یک سنخ ضروریات هم داریم که آنها را می‌دانید، آیا اگر دیدید که چیزی برخلاف آن موازین و ضروریات از امیر یا حاکمی صادر می‌شود به او نگویید؟ آیا «یجب علیَّ اطاعته» اطاعتش واجب است؟ نه این نیست، بلکه «یجب علیَّ امر بالمعروف و نهی عن المنکر» اگر واقعاً منکری را از امیر یا حاکم دیدید، امر به معروف و نهی از منکر واجب است. البته با رعایت شرایط، یک وقت اشتباه نکنید. عده‌ای هستند که از آن طرف می‌غلطند.

سخن امام حسین(ع) همیشه یک چیز بود؛ «اسلام»

در اینجا که امام حسین(ع) تعبیر به «ناس» می‌کند، می‌گوید: مردم، به همه‌تان می‌گویم، ببینید خدا آن رهبران دینی در جامعه را که به جهاتی کوتاه آمدند، چطور نکوهش می‌کند. نباید این‏طوری شود، اگر این رویه لاابالی‏گری در جامعه ادامه پیدا کند و به تعبیری منکر معروف و معروف منکر شود، دیگر از دین خبری نیست که نیست. آنجا دیگر «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ» حرفی که امام حسین(ع) در مدینه به مروان زد.

فردای آن شبی که حاکم مدینه امام حسین(ع) را خواست و گفت: بیعت کن و حضرت گفت: بیعت نمی‌کنم، در کوچه مروان با ایشان برخورد کرد و به امام حسین(ع) گفت من نصیحتت می‌کنم که بیا با یزید بیعت کن، امام فرمود چه می‌گویی؟ کسی مثل یزید که مُعلن به فسق است، زمام امور مسلمین را به دست گیرد؟ در اینجا فرمود: «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ»یعنی باید فاتحه اسلام را خواند.

تمام حرف‌های امام حسین با هم هماهنگی دارد، هیچ‏جا نمی‌بینیم که حرف‌های حضرت، حتی تفاوت کوچکی داشته باشد، هدف نهایی‌اش هم دین بود. ایشان می‌گفت من بروم هدف بماند، اسلام بماند و این روشی هم که بنی‌امیه در پیش گرفتند طوری می‌شود که «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ».

حضرت در بخش دوم خطبه، سراغ توده مردم رفته است که شما هم وظیفه دارید نه این که بنشینید تماشا کنید. تو برو به عالم بگو که آقا! خودتان فرمودید این حلال است و این حرام است، حالا چه طور شده است که خودتان عمل نمی‌کنید؟ البته با رعایت شرایطش این کار را انجام بده. لذا مخاطب امام حسین(علیه‌السلام) در بخش دوم مردم هستند، بعد در بخش سوم می‌رود که مخاطبش همان افراد دانه درشت جامعه بودند، می‌گوید «ثم أنتم أیتها العصابة»خطاب به اینها می‌کند، آی گروهی که جزو دانه درشت‌های جامعه هستید و بعد شروع می‌کند راجع به این گروه صحبت کردن ...))


منبع: خبرگزاری تسنیم

کد خبرنگار 211007


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین