کد خبر : ۳۹۵۶۹
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۵

این افراد با ذلت و خواری میمیرند!

مقصود از سبك شمردن نماز، اهميت ندادن به آن است.

عقیق:يكى از مصاديق سبك شمردن نماز اين است كه شخص گاهى نماز را ترك مى ‏كند و يا با نداشتن عذر شرعى، نماز را از اول وقت به تأخير مى ‏اندازد. هم چنين با سرعت زياد خواندن، ركوع و سجود را صحيح و درست انجام ندادن، قرائت و اذكار را بدون توجه و غلط خواندن، شرايط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ساتر داشتن و ...) را رعايت نكردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و ... همه اينها از مصاديق سبك شمردن نماز است. اما باید دانست سبک شمردن نماز، آثار نامطلوب دنیوی و اخروی در زندگی انسان دارد چنانچه دراین باره از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که ایشان فرموده اند: هر مرد و زنی که در نماز سستی کند (و آن را سبک بشمارد)، خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می ‏کند: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلای دیگر در قیامت‏ است. وقتی که از قبرش خارج می‏شود.

 بلاهایی که در دنیا به او می ‏رسد عبارتند از:

 1- خداوند برکت را از عمرش می ‏برد.

 2- برکت را از روزیش می‏برد.

 3-سیمای صالحان را از چهره‏اش می ‏زداید.

 4- هر عملی انجام دهد، پاداش نمی‏برد.

 5-دعایش به آسمان بالا نمی ‏رود.

 6- در دعای نیکو کاران، بهره‏ای برایش نیست.

 بلاهایی که هنگام مرگش به او می‏ رسد، عبارتند از:

 1- با ذلت و خواری می میرد.

 2- در حال گرسنگی می‏میرد.

 3- در حال تشنگی می‏میرد، بطوری که اگر از رودخانه‏ های دنیا سیراب گردد، بازتشنگی او برطرف نمی‏شود.

 بلاهایی که در قبرش به او می‏رسد، عبارتند از:

 1- خداوند فرشته ‏ای در قبرش، بر او می‏گمارد، تا آزارش کند.

 2- قبرش بر او تنگ می‏شود.

 3-قبرش غرق تاریکی می‏گردد.

بلاهایی که روز قیامت، هنگام خارج شدن از قبر، به او می ‏رسد عبارتند از:

 1- خداوند، فرشته ‏ای را مأمور می ‏کند، تا او را بر روی صورتش بر زمین بکشاند درحالی که دیگران او را می‏بینند.

 2- به سختی و شدت محاسبه می‏ شود.

 3- خداوند بر او نظر (رحمت) نمی ‏کند و پاکیزه‏ اش نمی گرداند و برایش عذابی‏ دردناک خواهد بود.

همچنین در روایتی دیگر آمده است پس از وفات امام صادق (علیه‏ السلام)، ابوبصیر آمد، تا به ام حمیده تسلیت عرض نماید. ام حمیده گریست. ابوبصیر هم گریست. بعد ام حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه ی آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد. امام در حالتی فرورفت و بعد چشمهایش را باز کرده، فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا خبر کنید بیایند و بالای ‏سر من حاضر شوند. ما نیز همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند. امام در لحظات آخرعمرش، چشم باز کرده، به جمعیت رو کرد و فرمودند: اِنَّ شَفَاعَتَنَا لاَ تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاَةِ؛ شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نخواهد رسید. امام (ع) این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.


پی نوشت ها:

1-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج83: 19، 21.

2-مهدی عزیزان، اخلاق اسلامی، ج1: 54-55.

منبع:قدس

211008

 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین