۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۱۷
عقیق:در بخش اول از "شهوت کلام" به تعریف، اقسام و نکوهش بیهودگی از منظر شرع پرداخته شد.
در این بخش به ریشه ها و پیامده های زشت بیهوده گویی اشاره خواهد شد.
(4)ريشه هاى بيهوده گويى
عوامل ذيل، انسان را به وادى بيهوده گويى مى كشاند:
1 - كنجكاوى بيجا
اشتياق به دانستن چيزى كه براى شخص سودى ندارد يا كاوش در مسائل غير مفيد، از عوامل مهم بيهوده گويى است، البته اين نبايد با مسئله كسب دانش و فهميدن امور مفيد و نيكو، اشتباه شود. مقصود از اين عامل، حرص به دانستن چيزهايى است كه فقط سرگرم كننده ولى بى فايده اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهاى خانه فلان شخص، يا پرسش از تعداد موهاى سر خود.
2 - وقت گذرانى
گاه گوينده به اشتباه گمان مى كند كه وقت اضافى دارد و با سخن گفتن مى تواند اين وقت را پر كند؛ براى همين به سخن گفتن درباره هر چيزى پرداخته، وقت خويش را هدر مى دهد.
3- حب جاه (جلب توجه)
سخن گفتن گاه براى جاى گرفتن در دل ديگران است كه در اين حال، فرد با سخن گفتن مى كوشد توجه ديگران را به خود جلب كند تا مردم به ارتباط با او تمايل نشان دهند.
(5): پيامدهاى زشت بيهوده گويى
1 - تباه شدن عمر
كم ترين زيان كلام بيهوده براى شخص متكلم، تباه شدن عمر او است كه بزرگترين سرمايه زندگى او شمرده مى شود. آن چه انسان در اين جهان به دست مى آورد، به سبب عمر او است. انسان مى تواند از اين بخش زندگانى، براى جهان آخرت خود توشه بردارد و البته با گفتن سخنان بيهوده كه هيچ فايده دنيايى و آخرتى ندارد، اين فرصت از بين مى رود. اگر زمانى را كه صرف سخنان بيهوده مى كند، به سكوت بگذراند و در سكوتش هم به ياد حق باشد، گنجينه اى بزرگ براى آخرت خويش ذخيره كرده است. افزون بر اين ، انرژى خود را نيز نگاه داشته است.
2 - حقارت در اجتماع
كلام بى فايده و اضافى، سبب كاستى مقام گوينده مى شود؛ زيرا هر سخنى به صورت معمول مخاطبى دارد و مخاطب با شنيدن سخنان بى ارزش از گوينده، ارج و منزلت پيش از شنيدن را براى او باور نخواهد داشت.
3 - درخواست پوزش
يكى ديگر از آثار زشت بيهوده گويى، اين است كه چه بسا سخنى بر زبان آورد يا برخوردى كند كه از آن پشيمان شود و به ناچار از مخاطب عذر بخواهد؛ حال آن كه در روايات آمده است : ((مؤ من وارد كلامى نمي شود يا كارى نمى كند كه پس از آن عذر بخواهد.))
4 - زمينه سازى گناهان زبان
سخن بيهوده ، زمينه ورود انسان به وادى گناهان زبان را فراهم مى سازد؛ زيرا بيهوده گويى ، از شهوت كلام سرچشمه مى گيرد و اين اشتها به سخن گفتن، خطرهايى چون غيبت، دروغ، فرو رفتن در باطل و...را در پى دارد.كسانى كه شهوت سخن گفتن دارند، بسيار آسان تر از ديگران به گفتار حرام دچار مى شوند. روشن است كه بيهوده گويى و پر گويى ، انسان را به وادى گناه نزديك مى سازد؛ زيرا سخن درست ، اندك است و شخص پر گو براى سخن گفتن ، به نادرست روى مى آورد؛ چنان كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد: من كثر كلامه كثر سخطه و من كثر سخطه كثرت ذنوبه و من كثرت ذنوبه كانت النار اولى به (فيض كاشانى ، المحجه البيضاء، ج 5، ص 196)؛ كسى كه بسيار سخن گويد، خطايش فراوان مى شود و كسى كه خطايش فراوان شود كار بيهوده اش فزونى مى گيرد و كسى كه بيهوده كارى اش فزونى گيرد، دروغش افزون مى شود و كسى كه دروغش فراوان شود، گناهانش بسيار مى شود...(ديلمى : ارشاد القلوب ، ج 1، ص104 ).
گويا بيهوده گويان ، سخن را جزو رفتار خويش به شمار نمى آورند و براى همين است كه به وادى هولناك گناه كشيده مى شوند.رسول خدامى فرمايد: من لم يحسب كلامه من عمله كثرت خطاياه و حضر عذابه (كلينى : كافى ، ج 2، ص 115، ح 15).هر كس سخنش را از رفتارش به شمار نياورد، خطاهايش زياد و عذابش حاضر مى شود.
5 - دورى از رحمت الاهى
بيهوده گويى، انسان را از رحمت خداوند دور مى سازد. همان گونه كه گذشت، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در حديث معراج فرمود: بر در پنجم دوزخ نوشته شده بود: درباره آن چه به كارت نيايد [= براى تو بى فايده است ]، بسيار سخن مگو كه از رحمت خدا ساقط مى شوى (محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ج 13، ص 126، ح 14972).
6 - از دست دادن امور مفيد
هنگامى كه شخص به امور بى فايده سرگرم مى شود، از آن چه مفيد و سودمند است ، باز مى ماند؛ يعنى نه تنها سودى نمى برد، بلكه منفعت هاى بسيارى را از دست مى دهد. اميرالمومنين (عليه السلام ) مى فرمايد: من اشتغل بما لا يعنيه فاته ما يعنيه (آمدى : غررالحكم ، ص 477، ح 10943) هر كس خود را به چيزى كه به كارش نيايد سرگرم سازد، آن چه را كه به كارش آيد از دست مى دهد.
7 - نابودى خرد
عقل، انسان را به پيشرفت و كمال فرا مى خواند. سرگرم شدن به امور زايد و بى فايده ، حركتى در جهت خلاف فرمان عقل بوده، موجب نابودى آن مى شود. از اميرالمومنين على (عليه السلام ) نقل شده است : ضياع العقول فى طلب الفضول (آمدى : غررالحكم ، ص 476، ح 10932) ضايع شدن عقل ها، در جست و جوى كارهاى زايد است.
8 - گمراهى
بيهوده
گويى موجب نابودى خرد مى شود و با از دست دادن خرد، انديشه به خطا رفته ، انسان ،
راه كمال و سعادت را گم خواهد كرد. امير مؤ منان مى فرمايد: وقوعك فيما لا
يعنيك جهل مضل (آمدى : غررالحكم ، ص 477، ح 10948).
قرار گرفتن تو در آن چه به كارت نمى آيد، نادانى گمراه
كننده اى است.
9 - قساوت قلب
دورى از ياد خدا، دل را سخت مى كند، و نتيجه پر گويى در آن چه به كار نمى آيد، كاهش ذكر خدا، و سرانجام آن ، قساوت قلب است. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد: لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله فان كثره الكلام بغير ذكر الله تقسو القلب ان ابعد الناس من الله القلب القاسى (علامه مجلسى : بحارالانوار، ج 68، ص 281، ح 28) سخن در غير ياد خدا را زياد نكنيد. همانا سخن بسيار در غير ياد خدا، دل را سخت مى كند. همانا دورترين مردم از خدا، دل شخص سنگدل است.
10 - خستگى شنونده
بيهوده گويى ، افزون بر زيان هاى پيش گفته ، موجب ملامت و خستگى شنونده نيز مى شود كه اين خود، بى ميلى شنونده به هم سخن شدن با بيهوده گو را در پى خواهد داشت.
اميرمومنان على (عليه السلام ) مى فرمايد: اياك و كثره الكلام فانه يكثر الزلل و يورث الملل (آمدى : غرر الحكم ، ص 212، ح 4103) از پرگويى بپرهيز؛ زيرا بر لغزش ها مى افزايد و كسالت و خستگى را به دنبال مى آورد.(6): راه هاى درمان بيهوده گويى
درمان بيهوده گويى از دو راه علمى و عملى ممكن است.
دقت در پيامدهاى سخن بى فايده و يادآورى مستمر آن ها، سبب ترك اين عادت ناشايست مى شود. بيهوده گو بايد بداند كه عمر عزيزش بر نمى گردد؛ پس نبايد آن را صرف كار بيهوده كند. اگر شدت علاقه ، او را به بيهوده گويى وا داشته است، بداند كه با اين كار عمر دوستش را تباه مى كند؛ در حالى كه مى تواند با سخنان سودمند محبت خويش را ابراز كند.به يادآوردن ارزش والاى ذكر خدا و انديشه در مبداء و معاد نيز او را بر ضد بيهوده گويى، تشويق و تحريك مى كند. شناخت نقش گفتار در ميان ديگر رفتار، گامى بسيار مهم در ترك بيهوده گويى است.
آن گاه كه انسان به اهميت نقش سخن در زندگى آگاه شود، ديگر به گفتار بى فايده روى نخواهد آورد. امام صادق (عليه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد: من راءى موضع كلامه من عمله قل كلامه الا فيما يعنيه (كلينى : كافى ، ج 2، ص 116، ح 19).
هر كس جايگاه سخنش را در ميان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفيد، كم مى شود.سرگرم شدن به كارهاى مفيد و سودمند، كوششى مناسب براى ترك عادت بيهوده گويى است ؛ زيرا پرداختن به بيهوده گويى انسان را از كارهاى سودمند باز داشته است ؛ پس براى ترك آن بايد به ضدش عمل كرد.اميرمومنان على(عليه السلام) مى فرمايد: من اطرح ما يعنيه وقع الى ما لا يعنيه (آمدى : غررالحكم ، ص 477، ح 10946) كسى كه آن چه را به كارش آيد كنار گذارد، در آن چه به كارش نيايد [= مفيد نباشد] قرار مى گيرد.
پرداختن به ذكر، دعا، مسائل مفيد علمى و ارشاد و تربيت ، از جمله امور مفيدى است كه انسان را از بيهوده گويى دور مى سازد.
منبع:جام
211008