۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۱۴
عقیق:یکی از سوالات مطرح در خصوص علم کلام اینکه ماهیت «میزان» در قیامت چیست؟ نظام قیامت،یک نظام تکوینى و حقیقى است؛ نه قراردادى و اعتبارى. آیات قرآن با تعبیرات مختلف، ابعاد گوناگون این نظام را تشریح کرده است که براى اهل آن، اشارات و نکات خاصى دارد. در اینجا به ذکر چند نمونه از آیات قرآنى اکتفا و به تدبّر و تأمل در آنها توصیه می شود:
1. «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ »1«و در آن روز (قیامت ) سنجش [ اعمال از آن حق و از جانب] حق است؛ پس هرکس میزان هاى [ عمل] او سنگین باشد، آنان خود رستگارانند و هرکس میزان هاى [ عمل] او سبک باشد؛ پس آنانند که به خود زیان زده اند؛ چرا که به آیات ما ستم کرده اند».
این آیات با تعبیر جالبى، این حقیقت را بازگو میکند که
وزن و میزان، از آن خدا بوده و از جانب او است؛ هر چقدر نامه عمل انسان با حقّ
تطابق داشته باشد و هر مقدار که حق، سنگینى کرده و بر اعمال انسان حاکم باشد، آدمى
رستگار خواهد بود. در مقابل، هر اندازه که صحیفه عمل از حق دور بوده و با آن
مطابقت نداشته باشد، آدمى زیان کار و ستم کار به نفس خود خواهد بود. این آیه به
خوبى میرساند که اعمال انسان با حقّ سنجیده می شود؛ اگر چرخش به سوى حق بود،
رستگارى است؛ وگرنه به سوى هلاکت و فلاکت.
2. «وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ
الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ
خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفى بِنا حاسِبِینَ »2؛
«میزان هاى دادگرى را در روز رستاخیز مینهیم، پس هیچ کس
[ در] چیزى ستم نمی بیند، و اگر [ عمل ]هم وزن دانه خردلى باشد، آن را میآوریم و
کافى است که ما حسابرس باشیم».
این آیه میگوید: میزان قسط، «حق و عدل» است و به حدّى
میزان دقیق است که یک ذرّه ـ ولو به اندازه خردل ـ را نادیده نمیگیرد.
امام صادق علیه السلام «موازین» ذکر شده در این آیه را
«انبیا و اوصیا» دانسته است 3
با توجّه به آیه قبل و این روایت، میتوان چنین استنباط کرد، آنچه صحیفه اعمال ما با آنها سنجیده می شود، هم حق است و هم انبیا و اولیا؛ چرا که تحقّق عینى حق در پیامبران، امامان و اوصیا است.
3. «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ
بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ. فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ
فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ
الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ »4
«پس آن گاه که در صور دمیده شود، [ دیگر ]آن روز میانشان
نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از [ حال ]یکدیگر نمیپرسند . پس کسانى که کفه میزان [
اعمال، افکار، عقاید، اوصاف و اخلاق ]آنان سنگین باشد، ایشان رستگارانند و کسانى که
کفه میزان [ اعمال، اوصاف، عقاید و اخلاق ]آنان سبک باشد، آنان به خویشتن زیان زده
[ و ]همیشه در جهنم میمانند» .
این آیات نیز به روشنى میگویند: اگر مجموع نامه عمل و
عالَمى که آدمى براى خود ساخته است، به سوى حق سنگینى کرد، نجات مییابد و آنان که
در مجموع، گرایش وجودشان به سوى خداوند سبک باشد؛ جهنمى می شوند.
4. «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ
أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیاوَ هُمْ
یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً. أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ
رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ
الْقِیامَةِ وَزْناً. ذلِکَ جَزاوهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا
آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً »5
«بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانیم؟ [
آنان ]کسانیاند که کوشش آنها در زندگى دنیا، به هدر رفته و خود میپندارند که کار
خوب انجام میدهند . [ آرى ]آنان کسانیاند که آیات پروردگارشان و لقاى او را انکار کردند؛
در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت براى آنها وزنه [ و میزانى ]نخواهیم
نهاد . این جهنم سزاى آنان است؛ چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به
ریشخند گرفتند» .
این آیات شریفه نیز بیانگر این حقیقت است که هر قدر،
موازین عالم انسان با حق تطبیق نکند و کشش او به سوى غیرحق شدید باشد، اصلاً وزنه
و میزانى براى او در کار نخواهد بود. انسان هایى که کششى به سوى خدا نداشتند و
اعمال، افکار، کردار، اوصاف و اخلاقشان براساس حق نبود؛ اصلاً میزانى براى آنان وجود
نخواهد داشت و مستقیم به سوى جهنم و جهنم ها برده شده و سیر قهقرایى خواهند داشت.
روایات نیز بیان دقیق و عمیقى درباره میزان دارند که در
اینجا تنها به ذکر یک روایت اکتفا می شود: «هشام بن حکم روایت میکند که زندیقى [
که از مخالفان امام صادق علیه السلام بود ]از حضرت پرسید: آیا چنین نیست که اعمال وزن
می شوند؟ [ امام صادق علیه السلام در مقام پاسخ] فرمود: نه، حقیقت آن است که اعمال
جسم نیستند [ تا وزن شوند]؛ بلکه موازنه [ در چگونگى و در کیفیت ]آن چیزى است که
عمل میکنند. کسى احتیاج به وزن کردن اشیاء دارد [ که ]عدد اشیاء و سنگینى و سبکى آنها را نداند و هیچ چیزى بر خداوند پوشیده نیست.
[ زندیق ]گفت: پس معناى «میزان» چیست؟
[ امام صادق علیه السلام در پاسخ ]فرمود: یعنى عدل. [ زندیق ]گفت: معناى این آیه در قرآن که [ میفرماید]: «پس کسى که موازینش سنگین باشد»، چیست؟ [ حضرت در پاسخ ]فرمود: کسى که عملش راجح باشد»6
این حدیث، نکات قابل تأملى را بیان میکند:
1. میزان، چگونگى عمل را میسنجد و به کیفیت نظر دارد.
2. میزان براساس عدل خواهد بود؛ یعنى، آن عالم و موقف به
اندازه اى دقیق است که هیچ عمل، صفت، خُلق و عقیده اى را ـ هر چند کوچک و جزئى ـ
در هنگام سنجش، فروگذار نخواهند کرد و از نظر دور نخواهند داشت.
3. میزان، به معناى رجحان عمل انسان به سوى حق است.
باید توجّه داشت که مسئله ولایت و ارتباط با اولیاى الهى
یکى از مصادیق گرایش به حق است. به طور مثال محبت و اتحاد روحى با امیرالمؤمنین
علیه السلام «میزان» را به سوى حق، سنگین خواهد کرد و آدمى را از فرو غلتیدن در جهنم
و جهنم ها و دورى از خداوند سبحان نجات خواهد داد 7
پی نوشت ها:
1. اعراف 7، آیات 8 و 9.
2. انبیاء 21، آیه 47.
3. بحارالانوار، ج 7، ص 249، ح 6.
4. مؤمنون 23، آیات 101 - 103.
5. کهف 18، آیات 103 - 106.
6. بحارالانوار، ج 7، ص 248 و 249، ح 3.
7. محمد شجاعى، مواقف حشر، مبحث «میزان»
منبع:جام
211008