کد خبر : ۳۹۲۷۶
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۸
آیت‌الله سیدمحمد مهدی میرباقری؛

واکنش شعله‌های جهنم به عبور شیعیان

امام صادق(ع) فرمود: این مدبرات چهارگانه -چهار ملک جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل- از آسمان به شما و دوستانتان نگاه می‌کنند که انوار شما، بسیار زیباتر از انوار ستاره‌ها برای آن‌ها است...آن‌ها هم انوار شما را مدح می‌کنند.
عقیق:آیت‌الله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم به بیان برخی نکات پیرامون «حقیقت تشیع چیست و شیعیان چه کسانی هستند» پرداخته است که در ادامه به آن اشاره می‌شود:

واکنش شعله‌های جهنم به عبور شیعیانما در قرآن به آیات فراوانی برخورد می کنیم (به خصوص با توجه به روایاتی که از نبی اکرم و اهل بیت معصومشان در تفسیر و ترجمه این آیات آمده است) و همچنین به معارف زیادی از اهل بیت برخورد می کنیم، که طبقه ای به نام شیعه را تعریف می کند و فضائل آنها را بر می‌شمرد. بنده به چند آیه اشاره می‌کنم که ذیل این آیات، روایاتی از فریقین (شیعه و سنی) وجود دارد که منظور در آیه، امیرالمؤمنین و شیعیانشان هستند، مثلاً ذیل آیه «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»(بینه/7) داریم که پیامبر به امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: مراد شما و شیعیان‌تان هستید.

یا در سوره واقعه مردم را به سه دسته تقسیم کرده است؛ سابقون، اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه. در روایت از ابن عباس هست که از وجود مقدس پیامبر(ص) سؤال شد که سابقون چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: جبرئیل به من خبر داد که «ذاک علی و شیعته» یعنی مقصود علی و شیعیانش هستند، منظور هم از اینکه می‌گویند سابق هستند یعنی «السابقون الی الجنه»؛ یعنی اینکه سبقت بر بهشت گرفته‌اند.

حقیقت ولایت معصوم که همام ولایت الله است، حقیقت بهشت است و کسی که سبقت در ولایت می گیرد، در واقع سبقت در بهشت می‌گیرد، «السابقون الی الجنه المقربون الی الله»، آن‌ها مقرب به خدا هستند و «بکرامته لهم» خدا آن‌ها را مورد کرامت قرار داده و در جای قرب مخصوصی قرار می‌دهد.

*مدبرات چهارگانه چه کسانی را روی زمین مدح می‌کنند

در واقع حقیقت نورالله، امام است و این نور در شیعیان آن‌ها تجلی پیدا می‌کند. صفات و کمال شیعیان، فرع کمال امام است. «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ»، پس اگر شیعیان به کمالی می‌رسند، فرع بر کمال امام است. ما در روایات بابی داریم که ائمه نور روی زمین هستند و بعد در روایات این هم هست که (مثلاً در عیون اخبار الرضا) امام کاظم(ع) فرمودند: جمعی از دوستان امام صادق(ع) در یک شب مهتابی که هوا هم کاملاً شفاف بود، به مهتاب و ستاره‌ها نگاه می‌کردند و زیبایی و درخشندگی آن‌ها را توصیف می‌کردند.

امام صادق(ع) فرمود: این مدبرات چهارگانه که مقصود چهار ملک جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل هستند، هم از آسمان به شما و دوستانتان نگاه می‌کنند که انوار شما، بسیار زیباتر از انوار ستاره‌ها برای آن‌هاست و همین طور که شما انوار ستارگان را مدح می‌کردید، آن‌ها هم انوار شما را مدح می‌کنند، از این دست روایاتی که در مدح و فضیلت شیعه آمده فراوان است.

*شمه‌ای از فضایل طیف شیعیان

این تعاریفی که از شیعه می‌شود دو دسته است، یک دسته آن برای کامل شده‌ها و شیعیان خاص است، ولی این آثار و روایاتی که من عرض کردم و روایات زیاد دیگری، مختص به شیعیان درجه بالا نیست و همه طیف شیعیان که به تعریف آن‌ها می‌پردازیم، را در بر می‌گیرد، اینها مورد عنایت خداوند و معصومین هستند، در دنیا مورد توجه‌اند، مورد توجه عالم ملائکه هستند، عالم ملکوت از نور آن‌ها استفاده می‌کنند و لذت می‌برد و برای آن‌ها استغفار می‌کنند، معصومین در دنیا مشتاق آن‌ها و در آخرت شفیع آن‌ها هستند.

پیامبر(ص) فرمود: در روز قیامت حساب و کتاب شیعیان ما به ما سپرده می‌شود، سرپرستی آن‌ها به ما داده می‌شود و ما هم از خدا تقاضا می‌کنیم، خطایی که بین آن‌ها و خدا بوده است را ببخشد، آن خطاهایی را هم که بین خودشان بوده و حق الناس است (که خیلی بخشش آن‌ها دشوار است) تقاضای هبه می‌کنیم و مردم به ما می‌بخشند و پاداش‌شان را می‌گیرند و آن خطاهایی هم که بین خودمان است و به ما جفا شده است را می‌گذریم که ما بیش از همه اولی به صبر هستیم.

پس فضایل طیف شیعیان، محبت در دنیا، شفاعت در آخرت، توجهاتی که خداوند به آن‌ها دارد و مانند اینها است و البته از این‌ها که برشمردیم، وسیع‌تر است و ابوابی در روایات ما دارد و مرحوم مجلسی مجلداتی از بحار را در توصیف این دسته آورده‌اند.

*چه کسانی شیعه هستند؟/واکنش شعله‌های جهنم به عبور شیعیان

کسانی که ولایت پیامبر و اهل بیت او را پذیرفته‌اند و از ولایت دیگران اعراض کرده‌اند، شیعه هستند. یعنی انحصار در ولایت آن‌ها، البته آن‌ها طریق ولایت الله هستند، این‌ها یک طیف هستند و درجاتی دارند که گاهی از آن‌ها در روایات تعبیر به مؤمنین می‌شود، خیلی از این آثاری که بیان کردیم، کسانی که این خصوصیت را دارند، واجد دریافت این همه کمالات و ارزش‌ها هستند، شیعه فضایل فوق‌العاده‌ای دارند و انوار الهی در وجودشان تجلی پیدا می‌کند.

تعبیر عجیبی از امیرالمؤمنین(ع) داریم که می‌فرماید: وقتی که دوستان ما از جهنم عبور می‌کنند، خطاب می‌شود که خاموش شو، شعله‌های جهنم به آن‌ها با اصرار می‌گوید که زودتر عبور کنید که نور شما شعله‌های من را خاموش می‌کند، شیعیان همچنین فضائل بالایی دارند که اگر تفسیر شود هر کدام ناظر به مقاماتی در عالم است.

*اوصاف شیعیان خاص به روایت امیرالمؤمنین

البته یک سری مقامات و صفات مخصوص هم برای شیعیان خاص است، روایت از حضرت علی(ع) داریم که حضرت اوصاف شیعیان را این گونه بیان می‌کنند: شیعیان خاص، شب‌ها بیدار هستند، در اثر شب بیداری و عبادت رنگ‌شان زرد شده است، چشم‌هایشان در اثر اشک مجروح شده و لب‌هاشان بر اثر مداومت بر ذکر خشک شده است و شکم‌هایشان خالی است و البته اوصاف عمیق‌تر و لطیف‌تری هم در روایات آمده است.

گاهی عده‌ای به امام گفته‌اند که ما شیعیان شما هستیم، ولی امام آن‌ها را طرد کرده و فرمودند: شما محبین ما هستید نه شیعیان، گاهی برای پذیرفتن افراد به تشیع تکالیف دشواری بیان شده است، روایت داریم که فردی آمد و گفت ما شیعه شما هستیم. حضرت فرمود: اگر مثل ابراهیم خلیل شدید که «جاء ربه بقلب سلیم»(صافات/84) که وقتی بر پروردگارش وارد شد، با قلب سلیم وارد شد، در روایات قلب سلیم به «یلقی ربه و لیس فیه احد سواء»(5) تفسیر شده، یعنی قلبی که وقتی به ملاقات پروردگارش می‌رود، هیچ کسی جز خداوند در آن قلب نیست، فرمود: اگر این گونه شدید «انّ من شیعته لابراهیم» از شیعیان ابراهیم هستید، در روایات این عبارت به شیعه امیرالمؤمنین تفسیر شده است، البته ظاهر آیه حضرت نوح است. بعضی این را در روش تفسیر قرآن مشکل نمی‌دانند، اما اینکه آیه را به حضرت امیر تفسیر کنند، برایشان سنگین است، با اینکه کمالات حضرت امیر بسیار بالاتر از جناب نوح است.

پس برای همه شیعیان فضائلی وجود دارد و البته فضائلی هم برای شیعیان خاص وجود دارد، مثل ابراهیم خلیل و سلمان که «منا اهل البیت» و حامل حقیقت ولایت هستند. شرط اصلی تشیع همان قبول کردن ولایت پیامبر و اهل بیت است و قبول نداشتن ولایت دیگران است. لذا افراد زیادی در کنار حضرت علی(ع) در جنگ بودند ولی شیعه نبودند و این فضایل شامل آنها نمی‌شد.

*حداقل تشیع چیست/اینکه ما از چه نسلی به دنیا بیاییم تابع عوالم قبل است

ممکن است که مؤمن گناهی داشته باشد، اما اولین اثر ایمان این است که حتی کسی که پایین‌ترین مرتبه ایمان را دارد، نمی‌تواند لاابالی باشد و نسبت به گناه بی‌مبالات باشد. گناه را دوست ندارد و بی خیال نیست، نمی‌خواهد آن را انجام دهد و با نفس مبارزه می‌کند، درحالی هم که گناه می‌کند، در حال مبارزه است، ولی مثل کشتی‌گیری است که زمین خورده است، دست از مبارزه هم بر نمی‌دارد که «ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ»، حداقل تشیع این است.

ایمان حداقلی هم یک سرمایه بسیار گران قیمتی است، حتی ممکن است که به حسب ظاهر وراثتی باشد، این ایمان اصلاً وراثتی نیست، ما عوالمی را پشت سر گذاشته‌ایم تا به دنیا آمده‌ایم و در آن عوالم عهدهایمان را بسته‌ایم و یک دفعه وارد میدان نشده‌ایم، حتی اینکه ما از چه نسلی به دنیا بیاییم، در چه فضای اجتماعی ظهور و حضور پیدا کنیم، تابع عوالم قبل است. مانند ظهور ما در قیامت که تابع ظهور ما در این دنیاست. قرآن می فرماید «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»(اسراء/71) جمعیت ها را با امامشان صدا می‌زنند و با او محشور می‌شوند و دور او هم محشور می‌شوند، پس همان طور که قیامت تابع این دنیاست و ما دنبال هر امامی باشیم، در قیامت با آن امام می‌آییم، ظهورمان در دنیا نیز همین طور است، اگر ما دنبال یک امامی بودیم، در جامعه او ظهور پیدا می‌کنیم و از نسل شیعیان او و در دوران او به دنیا می‌آییم، این طور نیست که اگر کسی در دوران نبی اکرم(ص) به دنیا بیاید تصادفی باشد، یا اینکه کسی جزو محبین باشد تصادفی باشد.

منبع:فارس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین