۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۰۲
عقیق:"شیطان" از ماده
ی "شطن" به معنای دوری گرفته شده است. شیطان چون از کارهای خیر فاصله
گرفته و از رحمت خدا دور شده، به این نام خوانده شده است.[1]
شیطان اسم جنس (عام) است و ابلیس اسم خاص و
علم. به عبارت، دیگر شیطان به هر موجود موذی، منحرف کننده، سرکش و طغیانگر خواه از
نوع انسان باشد یا غیر انسان گفته مي شود. ابلیس نام شیطانی است که حضرت آدم را
فریب داد و اکنون هم با لشکریان خود در کمین انسان هاست.[2]
صحاح اللغة می گوید: هر سرسختی که از حق و
حقیقت روگردان باشد، چه از افراد انسان، چه از جن و چه از حیوانات، شیطان است.[3]
از موارد استعمال واژه ی شیطان در قرآن کریم،
هم استفاده می شود که شیطان به موجود موذی و مضر گفته می شود. موجودی که از راه
راست برکنار بوده و در صدد آزار دیگران است. چنانچه در قرآن آمده: «انما یرید الشیطان ان یوقع
بینکم العداوة و البغضاء...».[4] شیطان
می خواهد بین شما، دشمنی و بغض و کینه ایجاد کند... .
در قرآن کریم، شیطان به موجود خاص اطلاق نشده،
بلکه حتی به انسان های شرور و مفسد هم شیطان گفته شده است. «و
کذالک جعلنا لکل نبی عدواً شیاطین الانس و الجن».[5] و
بدین سان ما برای هر پیامبری دشمنی از شیطان های انسانی و یا جن قرار دادیم.
از این که به ابلیس هم شیطان گفته شده، به
خاطر فساد و شرارتی است که در وجود او قرار دارد.[6]
واژه ی شیطان حتی به میکروب ها هم اطلاق شده
است. «لاتبیتوا
القمامة فی بیوتکم... فانها مقعد الشیطان».[7] زباله
ها را شب در خانه های خود نگه ندارید؛ زیرا زباله جایگاه شیطان است. از آن جا که زباله محل تجمع
حیوانات و حشرات موذی است، از آن تعبیر به شیطان شده است.
علاوه بر اینها، خداوند در قرآن کریم در آیات
فراوان پیروی از هوای نفس ، حسد ، غضب، تکبر ، منافقان و ... را نیز شیطان خوانده
است.[8]
بنابراین، به نظر می رسد شیطان معانی مختلف
دارد که یکی از مصداق های روشن آن ابلیس و لشکریان او است و مصداق دیگر آن ، انسان
های مفسد و منحرف کننده اند، و البته در پاره ای از موارد به معنای میکروب های
موذی نیز آمده است.[9]
به بیان دیگر، شیطان در معنای اصلی گویا مفهوم
وصفی دارد؛ یعنی "شرور" ، و در قرآن کریم شیطان به همین معنا بکار رفته
است. جز این که گاهی در مورد خود ابلیس و گاه با معنای عام در مورد هر موجود شروری
که شرارت در او ملکه ی راسخ گردیده است. پس ممکن است شیطان از جن یا انس باشد و در
میان شیاطین جن فرد ممتازی وجود دارد که در شیطنت مقام عالی دارد و او ابلیس
است.[10]
البته در اینک ه ابليس از جنس
"ملائکه" بوده، یا از جنس "جن"، اختلاف نظر وجود دارد:
از ظاهر برخی از آیات قرآن استفاده می شود که
ابليس از ملائکه است. «و
اذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم...».[11] هنگامی
که به فرشتگان گفتم بر آدم سجده کنید همگی سجده کردند، جز ابليس... .
در آیه ی دیگر آمده است: «... فسجدوا الاّ
ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربه...».[12] ... پس سجده بردند مگر ابلیس که از جن
بوده و از فرمان پروردگارش سرپیچید... . پس ابليس از جن است و به جهت عبادت چندين
هزار ساله اش در صف ملائكه قرار گرفته بوده و از اين روي مورد خطاب بوده است.[13]
پی نوشت ها:
[1] مجمع البحرین، ماده ی شطن.
[2] شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن، ج2،
490؛ بیستونی، محمد، شیطان شناسی از دیدگاه قر آن، ص12.
[3] صحاح اللغة، باب النون، فصل الشین، ماده ی
شطن، ج5، ص 2144.
[4] مائده، 91.
[5] انعام، 112.
[6] بیستونی، محمد، شیطان شناسی از دیدگاه قرآن
کریم، ص 13 – 14.
[7] ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج13، ص6340.
[8] موسوی غروی، محمد جواد، آدم از نظر قرآن، ج2،
فصل 9، اطلاقات شیطان، ص327 – 39.
[9] بیستونی، محمد، شیطان شناسی از دیدگاه قرآن
کریم، ص13 – 14.
[10] مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن ج1-3،
ص297-298.
[11] بقره ، 34.
[12] کهف، 50.
[13] برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: مصباح یزدی،
محمد تقی، معارف قرآن، ج1-3، ص298- 299؛ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج9، ص 185.
منبع:جام
211008