کد خبر : ۳۸۱۶۳
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۲
مقاله ای از استاد اسماعیل پور (خطیب اصفهانی)

اهمیت و آثار ذکر در زندگی بنده

نیایش، تسبیح، تلاوت آیات و تکرار اسماء و نامهای زیبای خداوند و هر عاملی که در پیمایش راه حق می تواند سالکان راه عبودیت و بندگی را مدد رساند.
عقیق: حجت الاسلام و المسلمین مرتضی اسماعیل پور، ملقب به خطیب اصفهانی در سال 1337 در شهرضا (قمشه سابق) از توابع استان اصفهان که معروف به شهر عرفان و معنویت است، در خانواده ای مومن متولد شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی وارد حوزه علمیه شهرضا شد. در سال 1335 به شهر علم و ایمان، جهاد و اجتهاد، قم، پایگاه جوشش معارف الهی وارد شد و طی دوران تحصیل حوزوی از محضر اساتید بزرگورای بهره برد. اما به گفته خود، بیشترین بهره را از آیت الله اسماعیل پور، عموی بزرگوار خود، آیت الله حسن زاده آملی، آیت الله یحیی انصاری شیرازی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله رضا صدر، آیت الله نوری همدانی برده است. ایشان هم اکنون به تدریس علوم الهی در حوزه و دیگر مراکز مشغولند. در ادامه مقاله ای که ایشان لطف نموده و تقریر نموده اند در برابر دیدگانتان قابل روئت است.

به نام آنکه دل پروانه اوست

سخن اول: بررسی مفهوم ذکر و یاد خدا

با نام و یاد خداوند و با استمداد از ارواح مطهر انبیاء (علیهم السلام) و اولیاء به ویژه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) و با اجازت از ساحت مقدس صاحب العصر و الزمان حضرت بقیه الله الاعظم و با آرزوی موفقیت همه سالکان الی الله و پویندگان سیر و سلوک ربانی و با سلام به همه خوانندگان وبلاگ:

ذکر، یاد حق و توجه به مبدء حیات و سر منشاء هستی آغاز می کنیم:

در سلسله گویش های آینده برآنیم تا مباحثی را با عنوان ذکر و یا حق در پرتو: نیایش، تسبیح، تلاوت آیات و تکرار اسماء و نامهای زیبای خداوند و هر عاملی که در پیمایش راه حق می تواند سالکان راه عبودیت و بندگی را مدد رساند، مطرح نموده ایم تا رسالت و وظیفه خود را در این مسیر ادا نماییم و از علاقمندان به این گونه مباحث (عرفانی، ماورائی و...) درخواست داریم سوالات خود را با ما درمیان گذارند تا به نوبت پاسخ گوییم انشاء الله تعالی.

آنــقدر گفتیم بـاقی فکر کن

فکر اگر جامد بود رو ذکر کن

ذکـــرکوتا فــکر رو بالا کند

ذکــر گفتن فکر را والا کـند

ذکـــر آرد فــکر را در اهـتزار

ذکر را خورشید این افسرده ساز

(مولانا جلال الدین رومی)

قبل از آن که جایگاه رفیع ذکر را در نظام اعتقادی اسلام و اثر شگفت انگیز آن در راستای اعتلای وجودی انسان بررسی نماییم، ضروری است مفهوم و معنایی آن را از زبان فرهنگ نامه ها مورد توجه قرار دهیم.

مفهوم ذکر:

1. در کتاب: المنجد، چنین آمده است:

ذکر؛ یاد هر چیز به معنای حفظ و نگه داری آن در ذهن است به گونه ای که آن را فراموش نکند.

اگر گفتند: ذکر الامر= به معنای هشیاری در آن کار است.

ذکر الله: تسبیح خدا گفت (سبحان الله) و او را از معایب منزه دانست و او را با مجد و عظمت یاد کرد.

ذکر: نماز و دعا

ذکر به معنای: شهرت و آوازه هم آمده است.

ذاکره: حافظه، قوه ای که اشیاء و صور توسط آن نگه داری می شود.

2. مرحوم طریحی در مجمع البحرین چنین آورده:

ذکر گاهی به معنای گفتن آمده است، تذکر: طلب قول و گفتار است. ذکری: عبرت و یادآوری و یابود است.

مرحوم طریحی با مطرح ساختن آیاتی از قرآن کریم موارد کاربرد ذکر را توضیح داده است.

1. ذکراً لک: یعنی شرافت و بزرگی بر شما باد.

2. و القرآن ذی الذکر: قرآنی که صاحب ذکر است (ذکر در اینجا به معنای بیان داستان گذشتگان آمده).

3. واذکر ربک فی نفسک: خدا را در خود به یادآور ذکر در این مورد فرآیند آن: قرائت قرآن، نیایش، تسبیح (سبحان الله) و تهلیل (لا إله الا الله) است.

4. و رفعنا لک ذکرک: نام تو را با گفتن شهادتین در اذان بالا بردیم.

5. ان الذین کفروا بالذکر (إی بالقرآن) کسانی که به ذکر (قرآن) کافر شدند.

ذکر از اسماء قرآن است از آن جهت که پیوسته تذکر می دهد و به یاد می آورد و پند می دهدد و انسان را به یاد خدا و پیامبر می اندازد و...

6. واذکرو الله ذکر کثیراً: خداوند را ذکر گویید، ذکر کثیر و فراوان، نماز، تلاوت قرآن، حدیث و... (تسبیح حضرت زهرا) و...

7. اهل الذکر: فاسئلوا اهل الذکر، از اهل ذکر بپرسید: از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل شده است: اهل ذکر ما هستیم. (پیشوایان معصوم).

8 . اقم الصلاه لذکری: نماز را جهت یاد من انجام دهید (نماز عامل ارتباط انسان با خداست)

9. در حدیث آمده: ان اولیاء الله سکتوا فکان سکوتهم فکرا و نظروا فکان نظرهم عبره و تکلموا فکان کلامهم ذکرا.

دوستان خدا، سکوت می کنند و سکوتشان تفکر و اندیشدن است می نگرند و نظر آنها عبرت و درس آموزی است و سخن می گویند و کلامشان ذکر و یاد خداست.

مرحوم آیت الله طالقانی در تفسیر پرتویی از قرآن گفته اند:

1. ذکر به معنای یادآوری چیزی است که فراموش شده و یا مورد غفلت قرار گرفته است.

2. ذکر: یکی از نامها و صفات قرآن کریم است و نزول و فرود آمن قرآن برای آن است: و انزلنا الیک الذکر، انا نحن نزلنا الذکر، و الذکر الحکیم، و لقد یسرنا القرآن للذکر.

3. یکی از رسالتهای ویژه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تذکر دادن است، فذکر انما انت مذکر، پیامبر شما یادآوری کنید و مردم را به یاد خدا و قیامت بیندازید که شما همانا تذکر ددهنده هستید.

4. ذکر: چیزی را یاد آوردن، به ذهن بردن، داستان را باز گفتن، حمد و ثنای خداوند گفتن،

اما باید دانست یکی از مهمترین اذکار، یاذالجلال و الاکرام است که در ادامه شرح می شود.

ملکا ذکرتو گویم که توپاکی وخدایی                                نروم جزبه همان ره که توام راهنمایی

تو حکیمی تو عظیمی توکریمی تورحیمی                              تونماینده فضلی  تو سزاوار سنایی

نتوان وصف تو گفتن  که تودرفهم نگنجی                                  نتوان شبه تو گفتن که تودر وهم نیایی

همه عزی وجلالی همه علمی ویقینی                                      همه نوری وسروری همه جودی وجزائی

لب ودندان سنایی همه توحید توگویند                                  مگرازآتش دوزخ بودنش روی رهایی

ایشان فرمودند: ذکرروزیک شنبه (یاذالجلال و الاکرام) یعنی ای صاحب جلال ، شکوه ،عظمت وکرامت. درقرآن کریم درسوره شریفه ی الرحمن(2)  دونوبت نام مبارک حضرت حق باصفت ذوالجلال والاکرام آمده است  یکی درآیه 27 ودیگر آیه78 .

آیه 27 (كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ) هرچه درزمین است فانی می شود وآنچه باقی می ماندوجه(3)

وچهره پروردگارتوست که اوصاحب جلال وصاحب اکرام (کرامت بخشیدن است )

آية(78) :( تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ) مبارک وخجسته است  وجاوید است اسم( ذات) پروردگارتوکه صاحب جلال و اکرام

است.

علامه طباطبایی( رحمة الله علیه) درتفسیرالمیزان گفته اند:وجه ،سطح بیرونی هرپدیده را گویند وجه خدا، نمادخدا که همان صفات کریمه هستند، صفاتی که پیش خداوند وبندگان ومخلوقاتش و سائط فیض هستندوبرکات وفیض او بواسطه آن صفات  برخلقش  نازل  می شود وخلایق : آفریده وتدبیر می شوندوصفات الهی  عبارتند از:علم ،قدرت، بینایی (بصیر)، شنوایی (سمیع) رحمت، مغفرت و...

(هرچه درزمین است فانی می شود وتنها آن چه باقی می ماندوجه پروردگار توست .پروردگاری که صاحب جلال واکرام است)

جلال به چه معنایی است؟

جلال: درمعنای آن  اعتلاء(برتری) واظهار رفعت وجود داردرفعت واعتلای معنوی درپرتوی صفاتی است که در آن بویی از دفع ومنع دارد مانند:علو,تعالی, عظمت,کبریا,تکبر,احاطه, عزت,غلبه و...همه اینها درکلمه جلال خوابیده است

اکرام چیست؟ دراکرام صفاتی وجود داردکه بویی از ازبهاء وحسن وزیبایی که همه را واله وحیران ومجذوب می سازد مانند:علم, قدرت, حیات ,رحمت, جود, جمال, حسن(صفات جمال) درصفات جلالیه خداوندبویی ازاعتلاء,رفعت, ودرصفات جمالیه بویی ازحسن وجاذبیت وجود دارد وذوالجلال والاکرام خود نامی از اسماء حسنای الهی است که درمعنای خودتمامی اسماءجلال و اسماء جمال را داردومسمای به این نام درحقیقت : ذات مقدسه خدایی است, همانگونه که درپایان سوره الرحمن آمده (تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ)مبارک, خجسته وجاودانه است اسم( ذات) پروردگار توکه او صاحب جلال واکرام است.

منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین