۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۲۱
عقیق:برخي افراد چنان خلاف واقع گفتند و شنيدند كه ديگر افسار زبانشان دست خودشان نيست و براي كوچكترين موضوعي بي اختيار زبان به خلاف واقع مي گشايند. در اين ميان شايد گروهي باشند كه مي خواهند دوباره عنان گسيخته زبانشان را بدست بگيرند اما باورهاي نادرست كه متاسفانه در جامعه در حال گسترش است آنها را از بازگشت باز مي دارد.
يكي از اين پندارهاي ناصواب؛ ملكه شدن دروغ است و از بين بردن آن ممكن نيست.
نوشتار زير با نگاهي به علل و عوامل دروغگويي سعي در راهنمايي افراد براي ترك دروغ دارد.
علل
دروغ
دروغ گويي علل دروني و بيروني دارد. در اين جا به طور
خلاصه به آن ميپردازيم:
الف: ريشه هاي دروني دروغگويي در فرهنگ اسلامي دروغگويي از دو جنبه مورد بررسي قرار گرفته است اول از جنبه معصيت بودن و دوم از جهت مشكل رفتاري و روانشناسي دروغ. به همين دليل در اين فرهنگ ديني راه هاي درمان دروغگويي عميق تر و متنوع تر از ساير فرهنگ ها مي باشد.
هر اتفاقي و هر رفتاري علتي دارد. در پشت هر دروغي علت يا علت هايي نهفته است كه شايد خود گوينده دروغ هم متوجه آنها نباشد. در بعضي حالات، شخص دروغگو از دروغ هاي خود به وجود مي آيد و از آن لذت مي برد. در بسياري مواقع دروغگويي براي تسكين آرزوهاي دست نيافته و عقده هاي فرو خفته مي باشد.
شخص دروغگو چهره اي از خود نشان مي دهد كه دوست دارد آن گونه باشد و در مواردي براي جلب توجه اطرافيان، به دروغ متوسل مي شود.
به طور خلاصه عوامل دروغ گويي عبارتند از:
1. گاهي روياها و آرزوهاي را كه به آنها نرسيده ايم به شكل دروغ آميزي براي دوستانمان تعريف مي كنيم.
2. گاهي مي خواهيم در برابر حقايق تلخ زندگي و فرار از واقعيات با دروغ براي خودمان خانه اي خيالي و ايمن بسازيم.
3. گاهي از ذكر شكست ها و ناملايمات زندگي شخصيمان اكراه داريم.
4. و گاهي براي ارتباط و دوستي با اطرافيان و جلب توجه و محبت آنان دروغ مي گوييم.
5. براي رسيدن به منفعتي و يا دور شدن از تهديد و خطري (البته در برخي موارد دروغگويي بدون اشكال است كه شما مي توانيد براي اطلاع از آن به كتاب خلاصه معراج السعاده نوشته شيخ عباس قمي چاپ مؤسسه در راه حق رجوع كنيد.)
علت اين كار زشت هر چه باشد نشان از كمبودهاي دروني انسان دارد و او براي جبران اين خلاها دست به دامن چيزي مي زند كه كليد همه بدي ها و پليدي هاست.
ريشه هاي بيروني دروغ؛
علاوه بر ضعف هاي دروني، ممكن است عوامل بيروني هم به كمك انگيزه هاي دروني آمده و انسان را به انحراف از مسير صداقت بكشانند. عواملي كه انسان را به دروغ گفتن روزمره عادت مي دهند عبارتند از دروغ گفتن هاي مكرر پدر و مادر و بزرگ ترها در خانواده، دوستي با افراد دروغگو، محيط اجتماعي ناسالم و اعمال برخي از برنامه هاي رسانه ها مثل روزنامه ها، مجلات، تلويزيون و اينترنت كه هر كدام بايد جداگانه بررسي شوند. ولي با تمام اين احوال، انسان موجودي است مختار و آزاد كه توان رهانيدن خود از تمام بندهاي دروني و بيروني را دارد. او مي تواند بيش از ديگران و پيش از ديگران در زندگي خويش نقش داشته باشد. انسان قادر است با توكل بر خدا و اراده خود مهار زندنگي خود را به دست گيرد و خود قهرمان زندگيش باشد. حال پس از شناخت ريشه هاي دروغگويي به مباحثي عقلي و ديني در مورد زشتي دروغ مي پردازيم.
آفات دروغگويي
هر اندازه كه شناخت ضررها و بدي گناه زيادتر باشد قدرت و عزم به تصميم گيري براي ترك گناهان بيشتر خواهد شد. پس بهتر است آيات و احاديثي را كه در مذمت كذب وارد شده اند مطالعه كنيم و هميشه به ياد داشته باشيم بزرگترين آفت دروغ، نابودي تدريجي ايمان است.
1. دروي از ايمان؛ خداوند در قرآن مي فرمايد:« إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ؛ دروغ را آن كساني مي سازند كه به آيات خداوند ايمان ندارند.(1)» امیرالمومنین سلام الله علیه هم فرموده اند: « از دروغ بر حذر باشيد كه با ايمان فاصله دارد دروغگو بر لبه پرتگاه هلاكت و خواري ايستاده است.(2)»
2. ايجاد بي اعتمادي؛ از ديگر مصيبت هاي دروغ، رشد بي اعتمادي بين افراد جامعه است. به قول حضرت علي ـ عليه السّلام ـ «خداوند براي حفظ راستي، ترك دروغ را لازم كرد(3)»
3. تاثير منفي در نفس؛ در دروغ گفتن فرقي بين دروغ كوچك و بزرگ يا شوخي و جدي نيست و همه به يك اندازه در نفس انسان تأثير منفي دارند از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه: «از دروغ بپرهيز چه كوچك باشد و چه بزرگ، جدي باشد يا شوخی.(4)»
4. ريخته شدن آبرو؛ از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه «هر كه بسيار دروغ گويد آبرو و خرّمي او برود.(5)»«گاهي مي شود كه به واسطه كشف يك دروغ، انسان از درجه اعتبار پيش مردم ساقط مي شود كه تا آخر عمر نمي توان جبران كر.(6)» و در اين حالت بين همه انگشت نما مي شود و حرف هاي راست اين گونه افراد هم مورد باور مردم نيست. سعدي شيرين سخن در اين باب گفته است.
يكي را كه عادت بود راستي
خطايي رود در گذارند از او
وگر نامور شود به قول دروغ
دگر راست باور ندارند از او(7)
درمان دروغگويي و گناهان
1. شناخت علت ها اولين قدم براي درمان هر دردي، پي بردن به درد و علل درد است كسي كه به مشكل خود پي برده است نصف راه درمان را پيموده و بايد با تلاش و همت و برنامه ريزي، راه مانده را نيز بپيمايد.
2. تدريج براي ترك هر گناه و كار اشتباهي كه به عادت تبديل شده اند بايد به اين نكته توجه كرد كه درمان يكباره و كوتاه مدت بسيار مشكل است. پس بايد با صبر و حوصله و قدم به قدم پيش رفت و از شكست هاي احتمالي نااميد نشد.
3. مطالعة بيشتر آيات و رواياتي كه از اولين برنامه ها، مطالعه بيشتر آيات و روايات و گفته هاي بزرگان در مورد گناهان و دروغگويي و تفكر در آنها است. اين كار انگيزه و اراده انسان را براي ترك گناه افزايش خواهد داد. همچنين مي توان با توجه به آيات و نشانه ها خدا و نعمت هايش و داشتن ذكر دائم هميشه متوجه خدا بود و در نظر داشت كه او كه خدا را دارد چيزي كم ندارد. چون او حكيم، عالم، قادر، و واجد همه كمالات است.4. خوداصلاحي(مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه)«اصلي ترين كار براي ترك گناهان روش و برنامه چهار مرحلهاي مشارطه مراقبه و محاسبه و معاقبه است.
در اين روش، انسان اول هر روز با خود شرط مي كند كه امروز با تكيه بر لطف خداوند بر خلاف فرموده او رفتار نكند. اين شرط بندي آسان است. ولي ممكن است با وسوسه هاي شيطان، سخت و ناممكن جلوه داده شود. در اين صورت بايد شيطان را لعن كرد و افكار باطل را از ذهن دور ريخت. در مرحله دوم نوبت به مراقبه مي رسد. يعني انسان در طول روز مراقب اعمال و گفتار خود باشد تا بر خلاف شرطش عمل نكند و اگر وسوسه شد تا گناهي بكند شيطان را لعن كرده و به خدا پناه ببرد و به همين ترتيب پيش رود تا شب كه مرحله سوم است. بايد هنگام شب از نفس حسابكشي كرد تا مشخص شود در طول روز تا چه ميزان در عمل به شرط موفق بوده است. پس براي هر موفقيتي بايد خدا را شكر كرد و براي هر شكستي توبه نمود و تصميم گرفت كه فردا باز همين برنامه را تكرار كرد(8).»
5. توجه به معنويت؛ روزه گرفتن مستحبي و خواندن قرآن نيز بر اراده و معنويت انسان مي افزايند و او را در حالت آگاهي و تذكر نسبت به خدا نگه مي دارند. به فرموده امیرالمومنین ـ سلام الله علیه ـ «كسي با قرآن همنشين نشد مگر آنكه (قرآن) او را افزود يا از او كاست. در هدايت او افزود و از گمراهي او كاست.(9)»
6. ترك دوستي با افراد دروغگو؛ دوستي با افراد گناهكار و دروغگو باعث مي شود كه زشتي دروغ از بين برود. پس بايد دوستان خود را از راستگويان انتخاب كرد. «براي مؤمن شايسته است كه از دوستي با دروغگو كناره گيري كند(10) و با راستگويان رفاقت كند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد.»(11).
7. حرف زدن بسيار را ترك كردن؛ صحبت كردن زياد به جهت جلب توجه هم يكي از دلايل دروغگويي است، زيرا كسي كه بسيار حرف مي زند و كم مي آورد براي پيدا كردن مطلب به دروغ متوسل مي شود. كم گوي و گزيده گوي چون درّ كم گوئي و راست گويي به اعتبار اجتماعي فرد در نزد ديگران مي افزايد.نكته؛احساس نياز به توجه اطرافيان امري عادي است مخصوصاً در دوران نوجواني. ولي براي جلب توجه راه هاي ديگري است. براي اين كار و كشف علت محبوبيت افراد موفق، مطالعه زندگي بزرگان ديني و علمي مفيد است. وقتي نيروهاي مثبت درون خود را شناختيد و سعي كرديد آنها را شكوفا كنيد اين عمل به اعتماد به نفس شما مي افزايد و ديگر نيازي نداريد كه منتظر تأييد بي جهت ديگران شويد از سويي ديگر افراد و اطرافيان به علت موفقيت شما حتماً مشوق و دوستار شما خواهند شد.
8. كنترل زبان با شيوه هايي موثرمي توانيم يك سنگ ريزه در دهان خود گذاشته و آن را در دهان بگردانيم تا همواره مواظب باشيم كه سختي خلاف واقع بر زبان نياوريم.9. توجه به خوبيهاي راستگويياز حضرت صادق -عليه السلام- روايت شده كه: هر كه زبان او راستگو باشد، عمل او پاكيزه است و هر كه نيست او نيك باشد، روزي او فراوان مي شود...». راست گويي سبب آبرو اعتبار آدميان مي شود و مردم به انسان راستگو اعتماد و اطمينان دارند. چنين شخصي علاوه بر آسودگي خاطر از گناهان بسياري كه از دورغ گويي حاصل مي شودند، نجات يافته و به دور است.
نكته پاياني؛ بهطور كلي براي ترك گناه بايد انسان با جايگاه رفيع خود نزد خداوند آشنا شود و متوجه كرامت ذاتي و شرافت خود و مقام خليفه الهي خود باشد، عزت خود را با گناه پست نكند و از ديگر جهت پيوسته بايد متوجه مقام و عزت ربوبيّت و خدا باشد. بدانيم كه گناه يعني نمك خوردن و نمكدان شكستن، پس بايد پيوسته در مجالس موعظه شركت كرد با دوستان معنوي معاشرت داشت و كتب اخلاقي (كم و مداوم) مطالعه كرد اهل ذكر بود و به نعمت هاي الهي تفكر كرد تا انسان دائماً در حال توجه و بيداري باشد و به راحتي تن به گناه ندهد دو تكنيك ترك گناه دركنار راه هاي ياد شده؛
الف: خود تشويقي
هر گاه در ترك گناه موفق بوديد خود را تشويق كنيد مثلاً فلان غذاي مورد علاقه خود را بپزيد يا به ديدن دوست صميمي خود برويد و....
ب: خود تنبيهي:
هر گاه در ترك گناه موفق نبوديد خود را تنبيه كنيد مثلاً مقداري پول انفاق كنيد و يا ...
پي
نوشت ها:
1. نحل:105.
2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات پارسايان،
چاپ اول 1379، خطبه 86.
3. همان، حكمت252.
4. كليني، اصول كافي، انتشارات اسوه، چاپ چهارم، 1379،
ج5، ص289.
5. همان، ص 293
6. چهل حديث امام خميني، انتشارات مؤسسه تنظيم و نشر
آثار امام، چاپ پنجم، 1372، ص471.
7. گلستان سعدي، تصحيح حسين استاد ولي، انتشارات قدياني،
چاپ چهاردهم، 1373، ص 288.
8. چهل حديث امام خميني، با كمي تلخيص، انتشارات مؤسسه
تنظيم و نشر آثار امام، چاپ پنجم، 1373، ص 9 و 10.
9. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات پارسايان،
چاپ اول 1379، خطبه 176.
10. كليني، اصول كافي، انتشارات اسوه، چاپ چهاردهم،
1379، ج5، ص293.
11. توبه:119.
منبع:جام
211008
راستش من خیلی دروغ میگم متولد۷۹ هستم
امشب چند تا از بزرگترین دروغام باهم افشا شد آبروم رفت ولی خیلی وقته تصمیم داشتم ترک کنم اما نمیشد
اما میخوام از امشب شروع کنم
راستش اطراف من ادم مذهبی کمه ما اهل مشهدیم مادرم که اصلا حوصله حرم امام رضا رو نداره پدرمم اصلا نماز نمیخونه
من همه ی عوامل درونی دروغگویی رو دارم به نظرتون برای رفعشون باید به روانشناس مراجعه کنم؟