عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۶۴۷۴
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۷
مداحی حاج احد قدمی و کربلایی حسن حسینخانی در یادواره شهید خلیلی
خدا اجازه نداده که زن و بچه آدم هم بفهمند که چکاره هستیم.می فرمایند اگر خداوند یک پرده نازک از ستاریت خود را کنار بزند و به تو نشان دهد...

گزارش تصویری


عقیق: به همت هیئت یا زهرا(س) مراسم گرامیداشت طلبه شهید علی خلیلی و پاسداشت فریضه امر به معروف و نهی از منکر در آستان مقدس امام زادگان عبدالله و زید علیهما السلام برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین شیخ مصطفی کرمی به سخنرانی پرداخت و حاج احد قدمی و کربلایی حسن حسین خانی مداحی کردند.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام کرمی را بخوانید؛

_ فاصله پیامبر به خدا به اندازه دو کمان است. وحی شد به پیامبر که ای حبیب هر چه که اراده کنی برآورده می شود. پیامبر به خدا عرضه کرد که خدایا دنیایی هیچ چیزی نمی خواهم فقط می خواهم در روز محشر، پای ترازوی سنجش اعمال، روز رستاخیر، جایی که حساب مو را از ماست بیرون می کشی، دلم می خواهد آبرو داری کنی و حساب بندگان از امت من را یک جایی در خفا و جایی که مستتر باشد رسیدگی کنی. جایی که فقط من باشم و تو چون دلم نمی خواهد آبروی امتم برود. خطاب آمد که پیامبر در روز قیامت جایی حسابشان را می رسم که آبرویشان پیش تو هم که پیغمبرشان هستی، نرود.

_ خدا اجازه نداده که زن و بچه آدم هم بفهمند که چکاره هستیم.می فرمایند اگر خداوند یک پرده نازک از ستاریت خود را کنار بزند و به تو نشان دهد می فرماید طوری می شد که مرده های خوب ها را هم از زمین بلند نمی کردید. بدن روی زمین می ماند و بو می گرفت. روز قیامت پرده ها کنار می رود به این دلیل که اینجا همه چیز در پرده است.

_ انسان طغیان می کند. اما ذات اقدس احدیت می فرماید که همین آدم که گاهی خدا را بنده نیست وقتی به گرفتاری می رسد انسان متواضع و بنده می شود. انسان تضرع و اظهار بندگی می کند. این خصوصیت انسان است.

_ در قوم بنی اسرائیل خشکسالی و قحطی شد و کارد به استخوان رسید و پیش موسی آمدند و گفتند که موسی تو از معتبرین هستی و نفس بزن و گره را باز کن. موسی گفت که همه باید نماز استسقا و نماز باران را بخوانید. همه نماز را خواندند .خطاب رسید که اگر این ها خودشان را هم هلاک کنند باز هم قرار نیست نگاهی به این ها بشود. وقتی دلیل را پرسیدند خطاب آمد که در میان آنها یک نفر است که نمام و سخن چینی می کند. اگر باران می خواهید او را بفرستید برود. موسی خطاب به حاضران گفت که کسی که خبرچینی و همه را گرفتار کردی برو. آدم گرفتار پیش خود گفت که خدایا من را می گوید ولی اگر بروم آبرویم می رود و از خدا طلب استغفار کرد. یک دفعه باران شدیدی شروع به باریدن گرفت. خداوند آبروی کسی را نمی ریزد.

_ خدایا من به در خانه ات با کلک آمده ام ولی به در خانه حسین تو صاف آمده ایم و برای حسینت گریه کردیم . خدایا اگر هر چقدر از اول عمرمان دروغ گفتیم ولی حسین علیه السلام را دوست داریم. در این خانه هر چه را گفته ایم راست گفته ایم.  

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
صادق
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
0
3
شادی روح شهید امر به معروف و نهی از منکر صلوات
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین