عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۶۴۷۱
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۴
پیشوای هشتم (ع) در زهد و پارسایی و پرستش پروردگار، یگانه ی عصر خود بود و زر و سیم دنیا و مناصب اجتماعی و حکومتی در برابر مقام عبودیت و پارسایی او هیچگونه ارزشی نداشت و در این میان اخلاق شایسته پیوسته در نزد ایشان درتعاملات اجتماعی دارای اهمیت فراوانی بود به نحویکه این امر بوضوح در سیره عملی ایشان نمود داشت.

عقیق:بنا به روایات رسیده از اهل سنت و تشیع امام رضا (ع) فردی خوشرو و خوش برخورد بودند و از این رو، با هر مسلمانی به سادگی رابطه برقرار نموده و راه دوستی را با او باز می نمودند و همگان با آن حضرت به زودی انس گرفته و می توانستند به خانه وی رفت و آمد نمایند، در کنارشان بنشینند و سخن گویند.
این امام همام به هیچ انسانی به دیده تحقیر نمی نگریست، چرا که اندیشه اشان این بود که همگان از یک پدر و مادر و از یک اصل و ریشه اند و دلیلی برای برتری یکی بر دیگران وجود ندارد مگر به تقوا و پرهیزکاری.
هرگز از ایشان ناسزایی شنیده نشد، از این جهت، سخنان و خطابات آن بزرگوار به مردم، دوستان، و شیعیان و حتی غلامان و خدمتکارانش احترام آمیز و چنان بود که گویی با اهل خانه خود معاشرت دارد.
از این رو، آن حضرت در یکی از سخنانش در همین راستا چنین می فرمایند:
محبت نسبت به مردم و اظهار دوستی بدانان نیمی از عقل می باشد.
هم چنین آن بزرگوار در روابط خود با مردم نگاهی همراه با متانت و مهربانی داشتند و با چهره ای گشاده با آنان برخورد می نمودند، به گونه ای که افراد می آمدند و بدون هیچ گونه مشکلی مشکلات خود را با ایشان در میان می نهادند.

دعا برای مردم
دل امامان شیعه (ع) همانند رسول خدا (ص) نسبت به مردم آکنده از عشق و علاقه و محبت به آنان بود. از این رو، همواره نسبت به مردم خیررسانی و خیرخواهی داشته و هرگاه احساس می نمودند که دعایشان به اجابت می رسد، برای مردم دعای خیرخواهی می نمودند. از جمله دعاهای امام رضا (ع) این بود:
ای خدای کریم! تمام کسانی که از مشرق تا مغرب روی زمین هستند، همگان را بیامرز!
در بخش دیگری دامنه دعای خود را به مردان و زنان مومن محدود می نماید و می فرماید: ای خدای کریم! از خطای مردان و زنان مؤمن درگذر و آنان را بیامرز.

لبخند زدن با مردم
امام رضا (ع) آن پیشوای به حقی است که در دل خود مهر و محبت مردم را می پروراند و همواره تلاش می کرد در کنار آنان باشد. از این جهت مردم را با لبخند محبت و مهربانی پذیرفته و پیوسته در دیدارها، با تبسم و لبخند با مردم برخورد می نمودند، که این روش خود مردم را روحیه می داد، که به آن حضرت نزدیک شوند و خواسته های خویش را بدون هیچ ملاحظه ای با وی در میان گذارند، از این رو، نقل شده است که می فرمودند:
هر کس که در حال تواضع به خداوند در چهره برادر مؤمنش لبخند زند، خداوند او را وارد بهشت می گرداند.

فریادرس درماندگان
امام رضا (ع) یاور درماندگان و پناه بی پناهان بود. زیرا، چه بسا یتیمانی که گرمی دست ایشان را بر سر و صورت خود احساس نمودند و چه بسیار بودند مستضعفان و گرفتارانی که در سایه یاری رساندن های ایشان به خیری دست یافتند.
آری، ایشان پناه غمدیدگان و فریادرس دردمندان بود. از این رو، در زیارت ایشان نیز این عبارت را می خوانیم. «اَلغَوثِ اللَّهفانِ»
این جمله خود حکایت از همین دیدگاه و نظریه دارد و تاریخ نیز بیاد دارد که افراد بسیاری بودند که نان آور خود را از دست داده و چشم به عنایت آن بزرگوار دوخته بودند و این امام بود که مسئولیت رسیدگی آنان را بر عهده داشت.

تشییع جنازه مؤمنی ناشناس
موسی بن سیار می گوید: با امام رضا (ع) در یکی از کوچه های طوس می رفتیم که صدای گریه و زاری شنیدیم، به دنبال صدا رفتیم، جنازه ای بود. مولایم از اسب پیاده شد و به سوی جنازه رفت و با حالتی که رحمت و مهربانی از سر تا پای آن حضرت می بارید، تابوت آن مومن را مسح و لمس کرد، سپس رو به من کرده و فرمودند:
موسی بن سیار! هر کس (جنازه) یکی از دوستان ما را تشییع کند، از گناهان خود بیرون می رود همانند روزی که از مادر به دنیا آمده است.
بعد از آن که میت را بر لب قبر گذاشتند مولایم به کنار قبر رفت، دست مبارک را بر سینه آن مرد گذاشت و او را به سعادت ابدی و رحمت خداوند مژده داد و سپس فرمودند:
بعد از این بر تو ترس و باکی نیست.
من از حضرت پرسیدم: فدایت شوم؛ این مرد را می شناسید؟ شما که هیچ گاه به این محل نیامده اید؟
حضرت فرمودند: پسر سیار؛ مگر نمی دانی که هر صبح و شام کارهای شیعیان ما بر ما عرضه می شود، اگر در آن کارها تقصیری یافتیم از خداوند برای صاحب آن طلب گذشت (یعنی توفیق توبه) می کنیم و اگر در آن ها رفتار شایسته و نیکو یافتیم از خداوند برای صاحب آن شکر (و توفیق) درخواست می نماییم.

دیدار از مریضان
یکی از دستورات اسلام این است که اگر شخصی دچار بیماری شد، مسلمانان به دیدار وی بشتابند، این رفتار از نظر روان شناسی بسیار مؤثر است. به گونه ای که در درمان او سرعت می بخشد. امام رضا (ع) نیز در رفتار خود بدین دستور اسلام عمل کرده است. در تاریخ نمونه های فراوانی را یاد کرده اند.
نقل شده که: مردی از اصحاب امام رضا (ع) رنجور و بیمار شد، امام به عیادت وی رفت و نشست، و از احوال او جویا شد. بیمار گفت: ای فرزند رسول خدا (ص) پس از تو مرگ را دیدم، (یعنی: شدت مرض.)
امام پرسید: چگونه دیدی؟ بیمار گفت: رنجی سخت دیدم.
امام فرمود: آنچه تو دیدی، در حالت خاصی بودی (درباره ما شک داشتی) و مردم بر دو گونه هستند.
بعضی پس از آن که بمیرند راحت می شوند و برخی هستند که مردم از مرگ آنان راحت می شوند. ایمان و ولایت با اهل بیت (علیهم السلام) را تجدید کن تا به راحتی افتی.
بیمار چنان کرد. آنگاه گفت: ای پسر رسول خدا (ص) اینک ملائکه آمدند با تحیت و هدایا و بر تو سلام می گویند و پیش تو بر پا ایستاده اند، اجازت ده تا بنشینند.
امام فرمود: ای ملائکه خدا بنشینید.

دعا برای بیماران
اسماعیل بن مهران گوید: همسرم به شدت بیمار و نزدیک به مرگ بود. خدمت امام رضا (ع) رفته و از آن حضرت خواستم تا دعا نماید. امام دعا فرموده و بیان داشتند: برای طولانی شدن عمرش دعا کردم. آنگاه به من نگاه کرده و لبخندی زدند. من برخاستم به خانه رفتم همسر خود را صحیح و سالم دیدم، از وی سبب را پرسیدم گفت: فلان روز در فلان ساعت شفا یافتم. هنگامی که حساب کردم همان ساعتی بود که امام برای سلامتی او دعا کرده بودند.
عیادت از علی بن عبیدالله
سلیمان بن جعفر گوید: علی بن عبیدالله علوی که از اولاد امام سجاد (ع) بود گفت: دوست دارم خدمت حضرت رضا (ع) برسم.
گفتم: پس چرا به ملاقات او نمی روی؟ گفت: عظمت و بزرگی او مانع ملاقات شده است.
راوی گوید: حضرت رضا (ع) در این هنگام کسالتی پیدا کرد، مردم از آن حضرت عیادت می کردند.
من علی بن عبیدالله را دیدار کردم و به او گفتم: اکنون می توانی آن امام را دیدار کنی، زیرا ایشان بیمار است و مردم از آن بزرگوار عیادت می کنند.
راوی گوید: همراه من خدمت حضرت رضا (ع) آمد، امام از وی بسیار تجلیل و احترام نمود و بر مقام و منزلت وی افزود، تا این که پس از مدتی علی بن عبیدالله بیمار گردید و در منزلش بستری شد.
امام رضا (ع) به عیادت او رفت،و من نیز همراه امام بودم، آن حضرت در منزل وی نشست تا این که همه مردم بیرون رفتند.
پس از آن که از منزل امام (ع) بیرون شدیم، یکی از کنیزان ما گفت: ام سلمه زن علی بن عبیدالله از اندرون خانه بیرون آمد، جایی را که امام نشسته بود بوسید.
سلیمان گوید: پس از آن که این موضوع را شنیدم، بار دیگر به منزل علی بن عبیدالله رفتم و او نیز جریان زنش را نقل کرد. من نزد امام رضا (ع) رفتم و این ماجرا را نقل کردم. حضرت فرمود:
ای سلیمان! علی بن عبیدالله و زنش از اهل بهشتند، ای سلیمان! فرزندان علی (ع) و فاطمه (ع) هرگاه اقرار به ولایت و امامت ما نمایند، مانند دیگر مردم نیستند، (امتیازات بیشتری در این راستا دارند).


پی نوشت ها:
1-علامه مجلسی. بحارالانوار، 78: 335؛ ج49: 72، 117.
2-حرانی. تحف العقول: 520.
3-علی قائمی. در مکتب عالم آل محمد: 121.
4-محمد علی چنارانی، رفتارهای اخلاقی و اجتماعی امام رضا(ع): 22-23، 26-28.

منبع:قدس

211008

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین