۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۲
عقیق:مجموعۀ
فضایل حضرت معصومه(س) با وجود تعداد روایات کمیکه از ایشان داریم، خود نشاندهنده
فضای موجود برای شیعه در عصر امامکاظم (ع) است. ما اطلاعات اندکی از آنحضرت و در
مورد مجموعۀ فرزندان ائمه داریم. با اینحال اشاراتی در کلام معصومین(ع) به حضرت
فاطمه معصومه(س) شده که نشان از عظمت مقام ایشان و عظمت زیارت کسانیکه مرقد آنحضرت
را زیارت میکنند، دارد. گاه تعابیری از
معصومین برای شیعیان خود در رابطه با عظمت شخصیت حضرت معصومه(س)گفته شده، مثلاً
امامرضا(ع) به سعدبنعبدالله اشعری درخصوص آنحضرت فرمودند که کسی از ما اهلبیت
در قم مدفون است و سپس دربارۀ کیفیت زیارت آنحضرت توضیح دادهاند. از مجموعۀ
تعابیر ائمه، عظمت مقام حضرت معصومه(س) قابل استکشاف است.
در کنار بُعد معنوی شخصیتِ آنحضرت که محورها و ابعادی
مختلفی دارد، بُعد علمی ایشان نیز از لابهلای اشارات معصومین قابلدریافت است.
ایشان در بین فرزندان متعدد و متکثر امامموسیکاظم(ع) که به نقاط مختلف سفر کردند، از اینلحاظ زبانزد
بودند و فقط دربارۀ کیفیت زیارت ایشان احادیث و روایاتی نقل شده است.
از طرف دیگر نهتنها شیعیان، بلکه تمامی مسلمانان نزد
ایشان برای گرفتن پاسخ سؤالاتشان مراجعاتی داشتند و حتی بزرگان مذاهب مختلف از
ایشان بهره میبردند و به جواب سؤالاتشان میرسیدند.
این بهرهبردن از محضر علمی حضرت یا به اینصورت بود که
مسلمانان یا پیروان مذاهب دیگر به محضر پدر بزرگوارشان میآمدند و بهدلیل عدم
حضور امامموسیکاظم(ع)، مراجعات بهسوی فرزندان با فضل و تربیتشدۀ امام سوق مییافت
و حضرت معصومه پاسخ سؤالات آنها را میدادند، یا مسلمانان بهصورت طبیعی به بیت
ایشان مراجعه میکردند.
در یکی از کتب متأخرین به نام کشف اللآلی، از صالحبنارندس
حلّی یکی از علمای قرن 9 هجری سندی نقل شده که طی آن به مقام علمی حضرت پیمیبریم،
هرچند این کتاب از منابع متأخر است و چندان استناد به آن محکم نیست، ولی رخدادنش
ممکن است. اینواقعه در آن ثبت گردیده که روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار امامموسیکاظم(ع)
به مدینه رفتند و امام بهدلیلی شاید بهعلت سفر حج یا زندانیبودن در شهر حضور
نداشتند و شیعیان سؤالات خود را با حضرت معصومه(س) مطرح میکنند. آنحضرت که در آنزمان
نوجوان بودند، به سؤالات پاسخ دادند. البته ادامۀ روایت، احتمال زندانیبودن امامموسیکاظم(ع)
را نفی میکند، چون مسلمانان در راه بازگشت، امامموسیکاظم را در کاروانی میبینند
و سؤالات و جوابها را بر ایشان عرضه میکنند و امام آن را تأیید مینمایند و سپس
سهبار میگویند: فداها ابوها.
البته ممکن است اشکالی به اینحدیث گرفته شود و آن این
است که حضرت فاطمه معصومه سال 173 هجری به دنیا آمدند و سال 179 امامموسی زندانی شدند
و مدتِ زندانیبودن حضرت 4 سال به طول انجامید و در پی آن به شهادت ایشان منجر شد.
پس این رخداد نمیتوانسته در سالهای نوجوانی حضرت معصومه(س) رخ داده باشد، بلکه
نهایتاً در آنزمان 6 یا 7 سال داشتند و به اینسؤالات پاسخ دادند. به هرحال این
نقلقول نشاندهندۀ نوعی کرامت است که نمیتوان آن را غیرمحتمل دانست، حتی اگر در
کتابی متأخر از آن یاد شده باشد.
به جز اینروایت، نام اینحضرت در سند پنجروایت دیگر
نیز آمده، آنطورکه استفتاء شده، ایشان راوی حدیث بودند چون یکی از القابشان
محدثه است و حدیث نقل میکردند و محل رجوع برای بیان احادیث ائمه بودهاند.
این پنجسند حتی در منابع کتب اهلسنت آمده است. شمسالدین
محمدبنمحمد جزریشافعی از علمای قرن 9 هجری در کتاب اسن المطالب فی مناقب السیدنا
علی ابن ابی طالب نقل میکند که یکی از روایاتشان به حضرت معصومه(س) میرسد.
دربارۀ روایتیکه مضمون آن چنین است که حضرت زهرا(س) خطاب به برخی مسلمانان در آنزمان و
در توبیخ آنان گفتند که چرا شما جریان غدیر را فراموش کردید و نسبت به اهلبیت بیوفایی
کردید. «ان سیتم یوم غدیر خم؟» در واقعهایکه رسولخدا(ص) فرمودند «من کنت مولا
فهذا علی مولا» و اینگفتۀ پیامبر را به رخ مسلمانان کشیدند. خود روایت از بکربناحمد
قصری نقل شده و در سلسلۀ روایت، چند نام فاطمه نقل شده است؛ از جمله فاطمه دختر
امامرضا(ع) و فاطمه معصومه(س) و همچنین زینب و امکلثوم دو دختر امامموسیکاظم(ع)
و آنها از فاطمه دختر امامصادق(ع) و فاطمه دختر امامباقر(ع) و او از فاطمه دختر
امامسجاد(ع) و فاطمه و سکینه دو دختر امامحسین(ع) و امکلثوم و امکلثوم از حضرت
زهرا(س) نقل میکنند این روایت را.
روایت دیگری نیز هست که شبیه همین روایت، نام فاطمه
معصومه(س) در سند روایت آمده که ابومحمد احمدبن علیبن قمی در المسلسلات خود، که
بخشی از یک کتاب حدیث میباشد، نقل میکند از فاطمه معصومه(س) که با همان سند مورد
اشاره از فاطمه زهرا(س) نقل میکند در مورد حدیث نسبتاً مفصلیکه در شب معراج برای
پیامبر رخ داد. در آنشب پیامبر(ص) به قصر بسیار باشکوهی رسیدند که وقتی نگاه
کردند، دیدند بر در و دیوار آن نوشته شده «محمد رسول الله و علی ولی الله». یعنی
در عرش نیز نام حضرتعلی(ع) بهعنوان ولی قید شده است. ضمن اینکه در روز قیامت، در
حالیکه همۀ مردم برهنه و عریان برانگیخته میشوند، پیروان اینحضرت لباس پوشیدهاند
و در حالیکه بقیۀ مردمان با نام مادرشان نامیده میشوند، پیروان علی(ع) با نام
پدرشان نامیده میشوند.
دو روایت دیگر نیز هست که نام فاطمه معصومه در آن ذکر
شده است. در کتاب امالی، احمد بن حسین از حسن بن علی سوکری نقل میکند با سند خودش
از فاطمه معصومه(س) و او از عمر بن علی بن حسن فرزند امامسجاد(ع) و او از فاطمه
دختر امامحسین(ع) و او از صفیه بنتعبدالمطلب عمۀ پیامبر نقل میکند که وقتی امامحسین(ع)
متولد شدند، پیامبر(ص) به صفیه گفتند فرزندم را نزدم بیاور. صفیه میگوید او را هنوز
پاکیزه نکردم و نشستم. پیامبر(ص) میفرمایند عمه تو میخواهی او را پاک کنی؟
خداوند او را از هر آلودگی پاک کرده است. اینروایت را علامه مجلسی در جلد 65 بحار
الانوار صفحه 61 نقل کرده است.
در آخرین روایت از برخی اهلسنت آمده که محمد غماری
شافعی در کتاب خود از مجموعهای از فاطمهها آن را نقل کرده، آمده فاطمه بنتحسین
رضوی، از فاطمه بنتمحمد رضوی، او از فاطمه بنتابراهیم رضوی، او از فاطمه بنتحسن
رضوی و او از فاطمه بنتمحمد موسوی و او از فاطمه بنتعبدالله علوی و او از فاطمه بنتحسن
حسینی و او از فاطمه بنتحسین هاشمی
تا برسد به فاطمه بنتمحمد بناحمد بنموسی مبرقع که نوادۀ امامموسیکاظم(ع) بوده
و او از فاطمه بنت امامرضا(ع) و او از فاطمه معصومه(ع) و ایشان از فاطمه بنتامامصادق(ع)
و از فاطمه بنت امامباقر(ع) و او از فاطمه بنت امامسجاد(ع) و او از فاطمه بنت
امامحسن(ع) و او از زینب(س) دختر حضرتعلی(ع) نقل میکند که از حضرت زهرا(س) نقل
میکند که فرمود از پدرم پیامبر اکرم(ص) شنیدم آگاه باشید که هرکسی با دوستی آلمحمد
بمیرد، شهید از دنیا رفته است. همان حدیثِ معروف «من مات علی حب آل محمد مات شهیدا».
این حدیث که به فاطمیات مشهور است، حکایت از این دارد که
ائمهاطهار مقیّد بودند نام دخترانشان را برای
احیای نام فاطمه زهرا، فاطمه بگذارند.
بر اساس این پنجروایت پیمیبریم حضرت فاطمه معصومه(س)
در سلک محدثان بزرگ قرار داشتند و با وجود مشکلات و فیلترهای آنزمان، مسیر معرفی
احادیث را میپیمودند و همین امر بر وجهۀ علمی ایشان دلالت میکند و همین پنجحدیث،
حکایت مشت نمونۀ خروار است.
اگر مقام علمی ایشان نبود، طبیعتاً همین روایات نیز در
مدح امامان صادر نمیشد و از طرف دیگر، محل دفن ایشان به قطب علمی و تجمع بزرگان
شیعه تبدیل نمیگردید. در روایات نیز آمده که علم از قم به سایر شهرها و مکانها
منتشر میشود و صدق اینحدیث را در حالحاضر میبینیم. اینها همه از برکات وجود حضرت
معصومه(س) است که در طول تاریخ بروز کرده و اگر اینشهر به برکت ایشان نبود، معلوم
نیست زمام هدایت مردم و نشر علوم اهلبیت دست چهکسی میافتاد؛ برکتیکه نهتنها
مسلمانان ایران، بلکه مسلمانان جهان از آن بهرهمند هستند.
پی نوشت:
دکتر محمدرضا جباری
مدیرمسئول فصلنامۀ علمی ـ تخصصی تاریخ در آینۀ پژوهش
منبع:قدس
211008