معارف رضوی
ماجرای طی الارض امام رضا(ع)
در زندگی ائمه علیهم السلام روایات زیادی در باب طی الارض آنها وجود دارد و بر طبق دلایل نقلی از آیات قرآن کریم، وقوع طی الأرض، فی الجمله، قابل تشکیک نمی باشد.
عقیق:در روایات اسلامی به مسئله طی الارض بارها اشاره شده است. در اصول کافی سخن از طی الارض به میان آمده و اسناد مکتوبی هم در باب طی الارض امامان شیعه در تاریخ وجود دارد.(1)حضور در بصرهاین ماجرا درباره امام رضا(ع) هم اتفاق افتاده است. یکی از آنها ماجرای رفتن آنحضرت(ع) به بصره می باشد. محمد بن فضل هاشمی می گوید: هنگامی که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شهادت یافت، وارد مدینه شدم و خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم و به آن حضرت به عنوان ولی امر سلام کردم و تمام اموالی را که نزدم بود به آن حضرت تقدیم داشتم. سپس از حضرت راجع به نشانه های امامت سؤال کردم تا برای اهل بصره بیان کنم.حضرت ودایع امامت را که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در نزدشان بود، به من نشان دادند و فرمودند: به شیعیان ما در بصره و اطراف آن بگو که من نزد آنها خواهم آمد. عرض کردم: " چه موقع؟” فرمود: "سه روز بعد از رسیدن شما به بصره. " من وارد بصره شدم و جریان را برای شیعیان شرح دادم. چون روز سوم شد، حضرت رضا علیه السلام وارد بصره شدند و به منزل حسن بن محمد رفتند.ایشان فرمودند: تمام کسانی که به دیدن محمد بن فضل آمده اند و شیعیان دیگر و همچنین جاثلیق،بزرگ نصرانی ها و رأس الجالوت، بزرگ یهودیان را حاضر کن تا هر کس هر سؤالی دارد، بپرسد. محمد بن حسن همه آنها را جمع کرد و جایگاهی برای حضرت رضا علیه السلام آماده شد. حضرت نشستند و فرمودند: سلام علیکم. آن جماعت پرسیدند: شما کیستید؟ حضرت فرمود: من علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و فرزند رسول خدا هستم. امروز صبح، نمازم را با والی مدینه خوانده ام و سپس والی مدینه نامه یکی از دوستانش را برای من خواند و با من در بسیاری از امور مشورت کرد. من راهنماییهایی برای او داشتم و وعده داده ام که همین امروز بعد از عصر نزد او بازگردم و این کار را هم خواهم کرد. ولاحول ولاقوه الابالله .آن جماعت که همه حیرت زده شده بودند گفتند: یابن رسول الله! ما دیگر دلیلی برای امامت شما نمی خواهیم. زیرا آمدن از مدینه به بصره و بازگشتن در همان روز به مدینه به هیچ وجه برای یک شخص عادی، مقدور نیست. مگر از طریق طی الارض . حضرت فرمود: من آمده ام تا هر چه می خواهید بپرسید و... (2)سفر به بغدادماجرای دیگر مربوط به جریان شهادت امام موسی کاظم(ع) و حاضر شدن امام رضا (ع) بر جنازه پدر است.شیخ کلینى (ره) به سند خود، از مسافر [خدمتکار خانه امام کاظم علیه السّلام] نقل مىکند که گفت: هنگامى که امام کاظم علیه السّلام را به فرمان هارون به بغداد بردند، آن حضرت به فرزندش امام رضا علیه السّلام فرمود: « همیشه تا وقتى که زندهام، در خانه من بخواب، تا هنگامى که خبر (وفات من) به تو برسد».موقع شهادت امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع) به خانه خود رفت، و شب بعد، دیگر به خانه امام کاظم علیه السّلام نیامد، پس از چند روز به وسیله نامهاى خبر وفات امام کاظم علیه السّلام رسید، ما روزها را شمردیم معلوم شد همان وقتى که امام رضا علیه السّلام براى خوابیدن نیامد، امام کاظم علیه السّلام وفات نموده است. امام رضا (ع) با طىّ الأرض از مدینه به بغداد رفته و در بالین امام کاظم علیه السّلام هنگام وفات (یا در کنار جنازه آن حضرت) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و کفن کردن و نماز و دفن جنازه پدر، حاضر بوده و سپس بىدرنگ به مدینه بازگشته است.(3)
پانوشتها:
1. اصول کافی شیخ کلینی. جلد 2 ص413
2. بحارالانوار، ج 49، ص 73، ح 1
3. الأنوار البهیه ،ص319
منبع:قدس