۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۰۹
درسال 3 ھ درروز جنگ احد حضرت حمزه سیدالشهدا (علیه السلام) و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. دراین جنگ مسلمانان هزار نفر بودند که به نوشته عده ای سیصد نفر دربین راه برگشتند و برای جنگ 700 نفرباقی ماند.تعداد کشته های کفار 22 یا 23 یا 28 نفر تعداد شهد ا70 نفر بود. دراین روز پیشانی مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) را شکستند.
دراین روز براثر فداکاری ها و شجاعت هایی که امیرالمومنین (علیه السلام) دردفاع از وجود شریف خاتم الانبیا (صلی الله علیه واله) حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحت های زیادی بربدن مبارکش رسید. و تمامی کشته شدگان کفار به دست امیرالمومنین(علیه السلام) بود و پیروزی دوباره و بازگشت مسلمانان به خاطر مقاومت وجنگ امیرالمومنین (علیه السلام) بود. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: اصحاب پرچم درروز احد درلشکرکفار نه نفر بودند که امیرالمومنین (علیه السلام) همه آنها را کشت. این درحالی بود که دیگران فرار کرده بودند و پیامبر (صلی الله علیه واله) فرمود: یا علی آیا می شنوی که ازآسمان تو را مدح می کنند. یکی از ملائکه به نام رضوان می گوید: "لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی". امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: ازخوشحالی گریستم و خداوند سبحان را براین نعمت حمد کردم.
دراین جنگ پیروزی درابتدا ازآن مسلمانان بود ولی مقداری که به تعقیب دشمن رفتند و میدان خالی شد بازگشتند و مشغول جمع غنایم شدند و اکثر نگهبانان مخالفت دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) نمودند و محل نگهبانی خود را رها کردند و مانند بقیه مشغول جمع غنایم شدند. خالد بن ولید که از سردسته های کفار دراین جنگ بود از همان قسمت با کفار حمله کردند. تعداد اندکی ازنگهبانان دره که نرفته بودند شهید شدند و کفار از پشت سربه مسلمانان حمله کردند. فراریان کفارهم تا این وضع را دیدند بازگشتند و حمله به مسلمین شدت گرفت. جراحت های فراوانی بربدن مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) رسید و شیطان فریاد برآورد که محمد [صلی الله علیه واله]کشته شده است!. مسلمانان با شنیدن این ندا فرارکردند و فقط چند نفری ازوجود مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) محافظت می کردند که عبارت بودند از امیرالمومنین (علیه السلام) و ابودجانه و زنی به نام نسیبه و انس بن نضرکه تازه از مدینه رسیده بود.
احمد حنبل می گوید: ابوبکر و عمر دراین جنگ فرار کردند. هنگامی که امیرالمومنین (علیه السلام) درتعقیب فراری ها بود عمر درحالی که اشک چشمانش را پاک می کرد برگشت و به امیرالمومنین عرض کرد: مرا ببخشید!! امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود: آیا تو نبودی که صدا زدید محمد (صلی الله علیه واله) کشته شده است، به دین قبلی خود برگردید؟!! عمر گفت: این کلام را ابوبکر گفته است! امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: شما و کسانی که از شما دو نفر پیروی کنند وارد جهنم می شوید. دراینجا بود که این آیه نازل شد: "انَ الذین َ تولّوا مِنکم یَومَ التقی الجَمعانِ انَّما استَزلَهمُ الشَیطانُ"!.(1)
دراین روزیکی از کسانی که جانفشانی کرد و فرار نکرد بلکه مانع از فرار دیگران نیز شد بانویی به نام نسیبه دختر کعب بن مازینه بود و به او ام عماره می گفتند. او با شوهر و دو پسرخود در جنگ احد شرکت داشتند. نسیبه مشک آبی به دوش داشت و سقایت لشکر اسلام را می نمود. هنگامی که موقعیت را چنان دید که مسلمین درحال فرار هستند مشک را به کناری انداخت و خود را پیش روی پیامبر(صلی الله علیه واله) سپر کرد به گونه ای که جراحات زیادی براو وارد شد که مداوای یکی ازآنها تا یک سال بعد ادامه داشت. دراین روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عموی پیامبر(صلی الله علیه واله) به شهادت رسید. آن حضرت برادر رضاعی پیامبر(صلی الله علیه واله) بود چون هردو بزرگوار از زنی به نام ثوبیه شیرخورده بودند. حضرت رضا (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: بهترین برادران من علی و بهترین عموهای من حمزه است. دراین جنگ بربدن مبارک امیرالمومنین (علیه السلام) هنگام حمایت از پیامبر(صلی الله علیه واله) 90جراحت برصورت، سر، سینه، شکم، دست و پای مبارک رسید. جبرئیل (علیه السلام) نازل شد و عرض کرد: "یا محمد به خدا قسم این عمل علی بن ابی طالب مواسات است". پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمود: "این بدان جهت است که من ازاویم واو ازمن است. جبرئیل عرض کرد: من از شما دو بزرگوارم". (2)
2- رد الشمس
دراین روز در سال 7 ھ یا 8 ھ بازگشت خورشید برای
امیرالمومنین (علیه السلام) به وقوع پیوسته است. بار دیگر در6 شوال سال 36 ھ
بازگشت خورشید برای آن حضرت اتفاق افتاده است. یک بار درزمان پیامبر (صلی الله
علیه واله) درنزدیکی مسجد قبا و دیگری پس ازرحلت
آن حضرت درسرزمین بابل درنزدیکی حله.(3)
3- جنگ بنی قینقاع
دراین روز بعد ازبیست ماه از هجرت نبوی غزوه بنی قینقاع
واقع شد.
4- وفات حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)
ردسال 250 یا 255 ھ حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) فرزند
عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(علیه السلام) وفات
یافت. کتاب خطب امیرالمومنین (علیه السلام) و کتاب الیوم والیله ازآثارآن بزرگوار
است.
پی نوشت ها:
1- سوره آل عمران: آیه 155. الصراط المستقیم: ج 2 ص 59.
2- بحارالانوار: ج 20 ص 54، 69، 71، 108، 112. ج 31 ص
319. الکافی: ج 8 ص 321.
3- فیض العلام: ص 76.
منبع:جام
211008