عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۴۴۴۴
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۴:۳۹
تفاوت معجزه با کرامت، در ادعای نبوت است. یعنی اگر کسی کار خارق العاده ای به همراه ادعای پیامبری انجام داد؛ اسم آن معجزه و اگر کسی همین کار را بدون ادعای پیامبری، انجام داد؛ کرامت نامیده می شود.

عقیق:اصل صدور معجزه مختص پیامبران است که برای صدق نبوّت خود، معجزه از خود نشان می دادند و موجب ایمان و اعتقاد مردم به توحید و نبوّت می شدند. چنان که قرآن از دو معجزه بزرگ موسی علیه السلام در برابر فرعونیان یعنی معجزه عصا و ید بیضاء، تعبیر به برهان کرده و می فرماید: «فذانک برهانان من ربّک؛ این دو(عصا و ید بیضاء) دو برهان از طرف پروردگارت می باشند»[1]

و درباره ناقه حضرت صالح علیه السلام می فرماید: «هذه ناقة اللّه لکم آیةٌ؛ این شتر الاهی برای شما معجزه ای است»[2] و در بارۀ عیسی زنده کردن مردگان ذکر شده است.

امّا واژه کرامت: در اصل به معنای بزرگواری و عظمت معنوی است. و در اصطلاح علم کلام، کارهای خارق العاده ای که از پیامبران برای اثبات نبوت صادر می گردد؛ معجزه نامیده می شود و همین گونه کارها از غیر پیامبران،کرامت نامیده می شود. بنابراین کرامت، اصطلاحی در گفتار متکلمین به علم کلام، همان معجزه ای است که درباره امور خارق العاده غیر پیامبران، از اولیاء خداوند و امامان علیهم السلام استعمال می شود. چرا که نشانه عظمت و بزرگواری آنان در پیشگاه خداوند است. بر همین اساس امام صادق علیه السلام فرمود: «الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَا یعْطِیهَا إِلَّا أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ کذِبِ الْکاذِبِ»؛ معجزه نشانه ای برای خدا است که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجّت هایش عطا نمی کند. و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود»[3]

در نتیجه تفاوت معجزه با کرامت، در ادعای نبوت است. یعنی اگر کسی کار خارق العاده ای به همراه ادعای پیامبری انجام داد؛ اسم آن معجزه و اگر کسی همین کار را بدون ادعای پیامبری، انجام داد؛ کرامت نامیده می شود.

مطابق روایات بسیار، امامان معصوم علیهم السلام نیز همچون پیامبران دارای معجزه بودند. که از آن به کرامت تعبیر می شود.

به سخن دیگر معجزه مخصوص پیامبران علیهم السلام است. و در اصطلاح علمی، هر شخصی که کار خارق العاده و فوق طاقت بشری به همراه ادعای نبوت و تحدی و مبارز طلبیدن، انجام دهد؛ معجزه کرده است. اما اگر کسی همین کار را کند؛ ولی ادعای نبوت و پیامبری نداشته باشد؛ به آن کرامت می گویند.[4] مثلا شفای مریض به همراه ادعای نبوت، معجزه و بدون ادعای نبوت، کرامت نامیده می شود

بر اساس آیات قرآن هر شخصی که با پرهیز از گناه و انجام واجبات به مرحله بالایی از ایمان و قرب خداوند برسد؛ می تواند کرامت داشته باشد. کسی که همه کارهایش رنگ و بوی خدایی دهد و مطیع محض باشد؛ خداوند زمین و آسمان را تسخیر ایشان می کند. «من کان لله کان الله له؛  هر که با خدا باشد خدا با ایشان است»[5]

در سوره نمل آیه 40، جریان حمل تخت بلقیس توسط آصف بن برخیا، وزیر و خواهر زاده حضرت سلیمان، مطرح شده است که کمتر از پلک بهم زدن، تخت بلقیس را نزد سلیمان آورد. ایشان نه پیامبر بودند و نه امام

«این حکایت مشهور است که ابوذر به نزد سلمان رفت. در حالی که دیگ غذایی بار گذاشته بود و آن دیگ دو بار افتاد؛ ولی هیچ غذایی بر زمین نریخت»

«همچنین روزی مقداد نزد سلمان رفت. در حالی که کنار سلمان دیگی بر روی دو پایه گذاشته شده بود که محتویات آن، بدون هیزم و آتش می جوشید. مقداد تعجّب کرد که چرا دیگ بدون هیزم و آتش گرم می شود. سلمان دو سنگ زیر دیگ انداخت که فورا شعله ور شدند. سلمان در پاسخ تعجّب بسیار مقداد، این آیه را خواند: «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»[6] در این هنگام دیگ به جوش آمد. سلمان به مقداد گفت: جوشش دیگ را کمتر کن. مقداد وسیله ای برای این کار نیافت. سلمان خود دستش را داخل دیگ کرد و آن را چرخانید.

دیگ از جوشش ایستاد. با دستش مقداری غذا برداشت و با هم خوردند. مقداد بعدا داستان را برای نبی گرامی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بازگو کرد و پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: سلمان ممن یطیع اللَّه و رسوله و أمیر المؤمنین فیطیعه کلّ شی ء و لا یضرّه شی ء؛ سلمان کسی است که خدا و رسولش و امیر المؤمنین را اطاعت می کند. پس همه چیز او را اطاعت می کنند و هیچ چیز زیانی به او نمی رساند».[7]

 

پی نوشت ها:

[1] قصص، 32.               

[2] اعراف، 73؛ هود، 64.

[3] بحارالأنوار، ج 11،  ص 71.

[4] البته اگر این کار با مقدمات غیر شرعی انجام بگیرد؛ دیگر به آن معجزه و یا کرامت گفته نمی شود.

[5] بحارالأنوار،  ج 79، ص 197.

[6]بقره ، 25.

[7] محمدی شاهرودی‏، عبد العلی، آداب سفر در فرهنگ نیایش، ص 39.

 منبع:جام

211008

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین