۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۱ : ۰۰
امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
1. «التَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْل؛ دوستی با مردم، نیمی از خردورزی است.»
2. «لَا یَکُونُ الْمُوءْمِنُ مُوءْمِناً حَتَّی تَکُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ علیه السلام فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمَانُ السِّرِّ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله فَمُدَارَاةُ النَّاسِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ علیه السلام فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ؛ مؤمن، مؤمن [کاملی] نیست مگر اینکه در وی، سه ویژگی باشد. روشی از خدایش، شیوه ای از پیامبر و شیوه ای از امامش. از خدایش «رازداری» را بیاموزد. از پیامبرش «مدارا با مردم» را فراگیرد و از ولیّ خویش، صبوری در برابر سختی ها و مشکلات را یاد گیرد.»
بدون تردید از مهم ترین عوامل اصطکاک ها و اختلافات اجتماعی آن است که برخی، رازداری لازم را نداریم. برخی، اصل مدارا و همگامی با مردم در موارد لازم را رعایت نمی کنیم و برخی، در برابر فشارها و تنگناهای اجتماعی و اقتصادی شکیبایی و صبوری نشان نمی دهیم.
3. إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْقِیلَ وَ الْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ کَثْرَةَ السُّوءَالِ؛ به راستی خداوند قیل و قال و تباه سازی اموال و سؤال بی اندازه را دوست ندارد.»
آیا بسیاری از اختلافات اجتماعی، مولود همین بگومگوهای زیاد، اسراف و تبذیر امکانات شخصی و دولتی و پرسش های فراوان و بی جای برخی نیست؟ این گونه رفتار اجتماعی در نگاه رضوی (علیه السلام)، کاری منفور و مغبوض در پیشگاه خداوند و موجب سقوط اخلاقی و دوری از سبک زندگی اجتماعی است.
عقل و وحی، که به منزله چشم و چراغ روشنی بخش در زندگی بشر می باشند. به هر نسبت این دو گوهر آسمانی بر جان فرزندان آدم حکومت کنند، زمینه همدلی و همکاری آماده تر می شود. در این زمینه آموزه های رضوی (علیه السلام) نکات ارزشمندی در زمینه عقل، ایمان و اخلاق برادری وجود دارد. برای نمونه امام هشتم ده شاخصه را نشان «اوج خردمندی» انسان مسلمان می داند و می فرماید: «لَا یَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّی تَکُونَ فِیهِ عَشْرُ خِصَالٍ الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ الْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ الْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ لَا یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَیْهِ وَ لَا یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ الْفَقْرُ فِی اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْغِنَی وَ الذُّلُّ فِی اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْعِزِّ فِی عَدُوِّهِ وَ الْخُمُولُ أَشْهَی إِلَیْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ ثُمَّ قَالَ علیه السلام الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ قِیلَ لَهُ مَا هِیَ قَالَ علیه السلام لَا یَرَی أَحَداً إِلَّا قَالَ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ أَتْقَی إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ رَجُلٌ خَیْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَی وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَی فَإِذَا لَقِیَ الَّذِی شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَی قَالَ لَعَلَّ خَیْرَ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ خَیْرِی ظَاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِی وَ إِذَا رَأَی الَّذِی هُوَ خَیْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَی تَوَاضَعَ لَهُ لِیَلْحَقَ بِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَقَدْ عَلَا مَجْدُهُ وَ طَابَ خَیْرُهُ وَ حَسُنَ ذِکْرُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِه؛ عقل هیچ مرد مسلمانی کامل نشود تا در وی ده خصلت باشد؛
1. امید به خیر او وجود داشته باشد؛ 2. از شر او مردم در امان باشند؛ 3. کار نیک اندک دیگری را زیاد شماره؛ 4. کار نیک فراوان خویش را کم محسوب دارد؛ 5. از درخواست مردم خسته نشود؛ 6. در طول زندگی از اندوختن دانش دلسرد نگردد؛ 7. فقر در راه خدا، از ثروت (بدون ایمان) برایش محبوب تر باشد؛ 8. ذلّت در مسیر الهی از عزّت در مسیر دشمنان خداوند برای او خوشایندتر باشد؛ 9. گمنامی را از شهرت بیشتر دوست داشته باشد؛ 10. «دهم» و چه دانی که «دهم» چیست؟ کسی گفت ویژگی دهم چیست؟ فرمود: هر که را ببیند، وی را از خود بهتر و پارساتر داند؛ زیرا مردم دو گروه اند: