عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۳۹۵۰
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۸
نكند چشم ببندم به سحرهاي سلوك/ نكند بسته شود ديده باز رمضان/ شام آخر شد و با گريه نشستم به وداع/ خواب ديدم نرسيدم به نماز رمضان

عقیق: امشب آخرین شب ماه مبارک رمضان، ماه صیام و دوری از حرام است. شبی که شاید برای خیلی‌ها عید نباشد و داغدار روزهایی باشند که حال خوبی داشتند. اشعار زیر همنوایی با مردمان عاشقی است که دعا می‌کردند ماه رمضان طولانی‌تر شود، آن‌هایی خوشحال شدند ماه رمضان امسال یک روز بیشتر بود:

علی اکبر لطیفیان


همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز

دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز

عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز

کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز

گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز

گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز

وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز

یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز

هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی
دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز

تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز

هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز

 

علیرضا قزوه

 

آمديم از سفر دور و دراز رمضان
پي نبرديم به زيبايي راز رمضان

هر چه جان بود سپرديم به آواز خدا
هر چه دل بود شكستيم به ساز رمضان

سر به آيينه «الغوث» زدم در شب قدر
آب شد زمزمه راز و نياز رمضان

ديدم اين «قدر» همان آينه «خلّصنا»ست
ديدم آيينه‌ام از سوز و گداز رمضان

بيش از اين ناز نخواهيم كشيد از دنيا
بعد از اين دست من و دامن ناز رمضان

نكند چشم ببندم به سحرهاي سلوك
نكند بسته شود ديده باز رمضان

صبح با باده شعبان و رجب آمده بود
آن كه ديروز مرا داد جواز رمضان

شام آخر شد و با گريه نشستم به وداع
خواب ديدم نرسيدم به نماز رمضان

 

منبع:خبرگزاری دانشجو

 211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین