۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۰۴
عقیق:اكنون
به اهميت قرائت اين مناجات از بيان امام خميني(ره) ميپردازيم.
«اين دعاهايى كه در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً،
در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، اينها انسان را همچو تقويت روحى ميكند-
اگر كسى اهلش باشد، ماها كه نيستيم- همچو تقويت روحى ميكند و همچو راه را براى
انسان باز ميكند و نور افكن است براى اينكه، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد
و وارد نور بكند كه معجزه آساست.
به اين دعاها عنايت بكنيد. گول بعض از نويسنده ها و
امثال كسروى را نخوريد كه ادعيه را تضعيف ميكردند؛ اين تضعيف، تضعيف اسلام است،
نمى فهمند اينها، بيچاره اند. نمى دانند در اين كتاب چه چيزها هست، همان مسائل
قرآن است با لسان ديگرى كه لسان ائمه باشد.
لسان قرآن يكجور زبان است، زبان دعا يكجور زبان است،
زبان علما و عرفا و اينها هم يك زبان ديگر است.
آنكه سبكبار ميكند انسان را و از اين ظلمتكده ميكِشد او
را بيرون و نفْس را از آن گرفتاريها و سرگشتگي هايى كه دارد خارج ميكند اين ادعيه
اى است كه از ائمه ما وارد شدهاند.
ائمه ما- عليهم صلوات اللَّه- كه تقريباً همه شان گرفتار
به يك ابرقدرتهايى بودند كه نميتوانستند يك كارى را انجام بدهند شاخص، علاوه بر آن
هدايتهاى زيرزمينى كه مىكردند اين ادعيه شان براى تجهيز مردم بود، برخلاف آن
دولتهاى قاهرى كه بودند.
همين ادعيه بودند كه اشخاص وقتى كه ادعيه را مي خواندند
قوّت روحى پيدا ميكردند و سبكبار ميشدند و شهادت براى آنها هَيِّن و آسان ميشد.
اين ادعيه در ماه مبارك رجب و خصوصاً در ماه مبارك شعبان
اينها مقدمه و آرايشى است كه انسان به حسب قلب خودش ميكند براى اينكه مهيا بشود
برود مهمانى؛ مهمانى خدا، مهمانياى كه در آنجا سفره اى كه پهن كرده است قرآن مجيد
است و محلى كه در آنجا ضيافت ميكند مهمش «ليلة القدر» است و ضيافتى كه ميكند ضيافت
تنزيهى و ضيافت اثباتى و تعليمى [است
]»
و در جاي ديگر ميگويد: «ادعيه اى [را] كه در اين ماه
مبارك؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارك رمضان وارد شده است
بخوانيم و درش تدبر كنيم».
آن عارف زاهد و عاشق، آن واصل كامل در جاي جاي سخنانش از
مناجات شعبانيه ميگويد، و مردم و مسؤولان را به خواندن و تدبر در فرازهاي اين
دعاي پر بها دعوت و سفارش ميكند: «من نديده ام در ادعيه، دعايى را كه گفته شده
باشد همه امامها اين دعا را ميخواندند، در دعاى شعبانيه اين هست؛ اما من يادم
نيست كه در يك دعاى ديگرى ديده باشم كه همه ائمه اين را مى خواندند. اين مناجات
شعبانيه براى اين است كه شما را، همه را مهيا كند براى ضيافة اللَّه.»
ايشان در جاي ديگر ميفرمايد: «مناجات شعبانيه از
مناجاتهايى است كه كم نظير است؛ مثل دعاى ابو حمزه كه از حضرت سجاد(ع) وارد شده
است، آن هم كم نظير است و اين هم كم نظير است. دعاى كميل در شعبان وارد شده است و
يكى از ادعيه اى است كه در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده مى شود، مشتمل بر
اسرارى است كه دست ما از آن كوتاه است. از ائمه هدى ادعيه اى وارد شده است كه
مضامين آنها را بايد تأمل كرد، و آنهايى كه اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند بر آنها
شرح كنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند، اگرچه هيچ كس نمى تواند آن چيزى [را] كه
به حسب واقع هست، شرح كند»
آن عارف وارسته در مورد عظمت مناجات شعبانيه اين گونه ميگويد:
«مناجات شعبانيه از بزرگترين مناجات و از عظيمترين معارف الهى و از بزرگترين
امورى است كه آنهايى كه اهلش هستند ميتوانند تا حدود ادراك خودشان استفاده كنند.»
يا ميفرمايد: «اگر نبود در ادعيه الّا دعاى مناجات
شعبانيه، كافى بود براى اينكه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهايى كه اين دعا را انشا
كردند و تعقيب كردند.
تمام اين مسائلى كه عرفا در طول كتابهاى طولانى خودشان
يا خودشان ميگويند در چند كلمه مناجات شعبانيه هست، بلكه عرفاى اسلام از همين
ادعيه و از همين دعاهايى كه در اسلام وارد شده است از اينها استفاده كرده اند.
اين دعاهاست كه به تعبير بعض از مشايخ ما مى فرمودند كه
"قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پايين و دعا از پايين به بالا ميرود،
اين قرآن صاعد است".
معنويات در اين ادعيه- آنى كه انسان را ميخواهد آدم كند،
آنى كه اين افرادى كه اگر سر خود باشند از همه حيوانات درنده تر هستند- اين ادعيه
با يك زبان خاصى كه در دعاها هست اينها اين انسان را دستش را ميگيرد و ميبردش به
بالا، آن بالايى كه من و شما نمي توانيم بفهميم، اهلش هستند.»
امام خميني فراز "الهي هب لي كمال الانقطاع
اليك" را اينطور تقسير ميكننند: «مناجات شعبانيه از مناجات هايى است كه اگر
انسان دنبالش برود و فكر در او بكند، انسان را به يك جايى ميرساند. آن كسى كه اين
مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روايت ميخواندند، اينها، آنهايى بودند كه
وارسته از همه چيز بودند، مع ذلك آن طور مناجات ميكردند، براى اينكه خودبين
نبودند. هرچه بودند اين طور نبوده كه خودش را ببيند كه، حالا من امام صادق ام
ديگر، نه، امام صادق مثل آن آدمى كه در معصيت غرق است مناجات ميكند، براى اينكه
ميبيند خودش هيچ نيست و هرچه هست نقص است و هرچه هست از اوست. هرچه كمال است از
اوست، خودش چيزى ندارد. هيچ يك چيزى ندارند، انبيا هم هيچى نداشتند. همه هيچ اند و
اوست فقط، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما
محجوبيم، نميفهميم كه ما دنبال او هستيم؛ آنهايى كه ميفهمند، آنها وارسته ميشوند
و ميروند سراغ همان معنا. اين كمال انقطاعى كه خواستند، اين كمال انقطاع همين
است كه از همه اين چيزهايى كه هستش، اصلش به كنار باشند.»
«مناجاتى كه در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم كه در
هيچ يك از ادعيه گفته شده باشد كه ادعيه مال همه ائمه است. اين دعاى شعبان، مناجات
شعبان، مناجات همه ائمه است و در اين، مسائل بسيار هست، معارف بسيار هست و ادب
اينكه انسان چه جور بايد با خداى تبارك و تعالى مناجات كند. ما غافليم از اين
معانى كه وضع چى است. شايد بعضى از جُهّال ما هم اينطور اعتقاد دارند كه اين ادعيه
وارد شده و اين چيزهايى كه از ائمه وارد شده است اينها تشريفات است. ميخواهند ما
را ياد بدهند و حال اينكه مسئله اين نيست، مسئله اين است كه در مقابل خدا ايستادند
آنها، آنها ميدانند كه در مقابل چه عظمتى ايستادند، آنها معرفت دارند به خداى
تبارك و تعالى و ميدانند چه كنند و مناجات شعبانيه از مناجاتهايى است كه اگر يك
نفر انسان دلسوخته، يك عارف دلسوخته- نه از اين عارفهاى لفظى- بخواهد اين را شرح
كند و شرح كند از براى ديگران، بسيار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه
ادعيه ائمه- عليهم السلام.»
منبع:حج
211008