۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۰۵
عقیق:قرآن کریم بی شک مجموعه ای کامل از جانب خداوند متعال برای انسان ها می باشد تا در پی عمل به آن برترین زندگی را برای خود بوجود آورند به نحوی که یکی از مباحث مطرح شده در آن حقوق فرزندان نسبت به والدین می باشد چنانچه محمدرضا حسین زاده در این باره بیان می دارد، آیات متعددی در قرآن کریم، حقوق فرزندان بر والدین را به صراحت و اشاره بیان داشته است که شاید بتوان در یک جمع بندی کلی آنان را چنین بیان داشت:
همه
فرزندان، هدیه خدا هستند و باید خدای رزّاق را بدین جهت شاکر بود
خداوند متعال در این باب می فرماید: لِلَّهِ
مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً
وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُور؛ خداوند به هر کس بخواهد دختر هدیه می دهد و به
هر کس بخواهد پسر می بخشد. (شوری: آیه 49)
وظیفه
مادر در شیر دادن به نوزاد تا دو سال
وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ
کامِلَیْن؛ مادران، فرزندان خود را تا دو سال تمام شیر بدهند.(بقره: آیه 233)
وجوب
حفظ جان فرزند و حرمت کشتن او به خصوص به علت فقر
متاسفانه عده ای از والدین به دلیل فقر وتنگدستی به
اعمال دست می زتتد که مخالف روح بشر دوستی و انسانی می باشد و از این رو آمده
است: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ
إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً ؛ از بیم تنگدستی فرزند خود را نکشید؛ ماییم
که به آن ها و شما روزی می بخشیم؛ آری کشتن آن ها خطا و گناهی بزرگ است.(اسراء:
آیه 31)
تلاش
برای نجات فرزندان از خطرهای جانی و اخلاقی
وَ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فی مَعْزِلٍ
یا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنا وَ لا تَکُنْ مَعَ الْکافِرین؛ [آن کشتی ایشان را در
میان موجی کوه آسا می برد] و نوح پسرش را که در کناری بود بانگ زد ای پسرک من با
من سوار شو و با کافران مباش.(هود: آیه 42) در حالی که سیل همه جا را فراگرفته
حضرت نوح در کشتی نجات بود، یک لحظه از وضعیت فرزندش غافل نشد و برای نجات او خطاب
به آن حضرت آیه ذکر شده را بیان فرمود.
مراقبت
بر نماز خواندن فرزندان
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ
عَلَیْها؛ خانواده (زن و فرزندان) خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا
باش.(طه: آیه 132) و در جای دیگر می فرماید: (یا بُنَیَّ اَقم الصَّلاة)؛ (حضرت
لقمان به فرزندش گفت: پسرم نماز را به پا دار.)(لقمان: آیه 17)
اصلاح
و تقویت گرایش های اعتقادی فرزند با پند و اندرز
حضرت لقمان برای انجام دادن وظایف اعتقادی خود در برابر
فرزندش نکات مهمی، درباره توحید الهی و معاد برای او بیان می کند؛ از جمله می
فرماید: وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ
بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛ هنگامی که لقمان به پسر خویش در حالی
که او را اندرز می داد گفت: ای پسرک من، به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی
بزرگ است.» (لقمان: آیه 13)
آموزش
احکام شرعی
یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ
وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور؛
ای پسرک من، نماز را به پایدار و به کار پسندیده امر کن و از کار ناپسند و حرام
نهی نما و بر آسیبی که بر تو وارد می شود صبر کن.(لقمان: آیه 17) در این آیه، حضرت لقمان فرزندش
را با وظایف و احکام فردی و اجتماعی آشنا می نماید.
آموزش
رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی
حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سوره لقمان چند
نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد می کند و ضرورت مراقبت پدر را نسبت به رفتارها
و روحیات اخلاقی فرزندش آشکار می سازد؛
نسبت به مردم بی اعتنا نباش و روی از آنان مگردان؛
مغرورانه بر روی زمین راه مرو؛
در راه رفتن اعتدال را رعایت کن؛
و در سخن گفتن نیز اعتدال را رعایت کن و با صدای بلند
حرف مزن.
مشورت
کردن با فرزندان و توجه به دیدگاه های آنان
پس از آنکه حضرت موسی، از مجازات فرعون می گریزد و به
قریه حضرت شعیب می رسد، به دختران آن حضرت در بالا کشیدن آب از چاه کمک می کند.
آنگاه یکی از دختران حضرت شعیب، داستان را برای پدر تعریف می کند. بدین سبب آن
حضرت، موسی را به خانه دعوت می کند و سپس با دختران جوان خود مشورت می کند که با این
جوان چه رفتاری کنیم؟ قرآن سخن یکی از دختران را چنین نقل می کند: قالَتْ
إِحْداهُما یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ
الْأَمین؛ یکی از دو دختر گفت: ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است
که استخدام می کنی، هم نیرومند و هم درخور اعتماد است(قصص: آیه 26) و حضرت شعیب،
پیشنهاد دخترش را می پذیرد.
این قطعه از داستان قرآنی، نشان می دهد که چگونه حضرت
شعیب با آنکه خود پیامبر بود و می توانست بهترین تصمیم را بگیرد، به دختران خود
شخصیت داد و با مشورت آنان، درباره حضرت موسی تصمیم گرفت.
پرهیز
از افراط در محبت
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ
أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ
فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید؛ مبادا اموال و
فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران
است.(منافقون: آیه 9) این آیه، مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و
فرزند که از یاد خدا غافل شوند، بر حذر می دارد.
توجه
به آینده فرزندان و امنیت آن ها
وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ
آمِناً وَ اجْنُبْنی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام؛ یاد کن هنگامی را که
ابراهیم گفت: پروردگار این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور دار.(ابراهیم:
آیه 35) این آیه نگرانی حضرت ابراهیم را از آینده فرزندانش بیان می کند. وی از
خداوند برای فرزندانش امنیت، سلامت جسمی و اخلاقی را درخواست می کند.
برخورد
دوستانه پدر و مادر به فرزند به گونه ای که او اسرار خود را به آن ها بگوید
آیه چهارم سوره یوسف از روابط بسیار نزدیک و صمیمانه
حضرت یوسف با پدرش حکایت می کند؛ به گونه ای که حضرت یوسف خواب عجیب و پررمز و راز
خود را به تنها برای پدرش نقل می کند؛ إِذْ قالَ یُوسُفُ لِأَبیهِ یا أَبَتِ
إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی
ساجِدین.
فراهم
آوردن زمینه مناسب برای بازی و گردش فرزندان
هنگامی که برادران حضرت یوسف از پدرشان
درخواست می کنند که آن حضرت را به بازی و گردش ببرند پدر، آنان را از این کار منع
نمی کند؛ تنها نگرانی خودش را از وجود حوادث احتمالی اظهار می نماید. این جملات
نشان می دهد که حضرت یعقوب به عنوان یک پدر نسبت به این حق فرزندش آگاهی داشته و
از آن استقبال کرده است.
سرزنش
فرزندان در برابر سهل انگاری ها
در آیات 18 و 83 سوره یوسف، جمله یکسانی از
حضرت یعقوب خطاب به فرزندانش نقل می شود. ایشان در برابر کوتاهی فرزندان در مراقبت
از حضرت یوسف (آیه 18) و برادرش بنیامین (آیه 83) خطاب به آن ها می گوید: َ بَلْ
سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیل؛ چنین نیست که می گویید،
بلکه نفس شما امری را به اشتباه برای شما آراسته است.
گرچه داستانی که آنان برای کشته شدن حضرت یوسف ساخته
بودند دروغ بود و جریانی را که درباره بنیامین و سرقت جام به دست وی نقل می کردند
حقیقت داشت (حداقل به خیال خودشان) اما در هر دو مورد دچار شتاب زدگی و اشتباه در
تصمیم گیری شده بودند و امری را که نادرست بود، درست پنداشته بودند. در چنین
شرایطی است که حضرت یعقوب تذکر لازم را به آن ها داده، با سرزنش آنان و مذمّت کار
نادرست شان وظیفه پدری خود را در برابرشان انجام می دهد.
پذیرش
قول و تعهد فرزندان (حتی در مواردی که قبلاً تخلّف کرده باشند)
آیات 14
و 66 سوره یوسف از پیمان سپاری فرزندان حضرت یعقوب به
ایشان خبر می دهد. آیه 14 درباره تعهد آنان به مواظبت از یعقوب در برابر گرگ ها و
آیه 66 درباره پیمان آن ها برای محافظت از جان بنیامین سخن می گوید. در هر دو مورد،
حضرت یعقوب با قرار دادن شرایطی قول و تعهد فرزندان را می پذیرند؛ با این که در
مرحله دوم، سابقه بدقولی و پیمان شکنی نیز داشته اند؛ اما باز هم حضرت یعقوب قسم و
پیمان آن ها را می پذیرد.
قرآن کریم با نقل این ماجرا، وظیفه پدران و مادران را در
اعتماد به تعهّدها و پیمان های فرزندان گوشزد می کند و بر تأثیر تربیتی این عمل در
رشد و فضایل اخلاقی و اعتماد به نفس آن ها صحه می گذارد.
امیدوار
کردن فرزندان به حل مشکلات
هنگامی که برادران حضرت یوسف نا امیدانه از یافتن آن
حضرت و نجات بنیامین سخن می گفتند و همه چیز را از دست رفته می دیدند، حضرت یعقوب
دوباره آن ها را به مصر روانه کرد و از آنان خواست که ازرحمت خدا ناامید نشوند که
ناامیدی از رحمت بی کران الهی نشانه کفر و ناسپاسی است: وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ
رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُون(یوسف:
آیه 87). این رفتار پسندیده حضرت یعقوب از وظیفه دایمی پدران در برابر فرزندان خود
خبر می دهد. وظیفه ای که طی آن والدین و به خصوص پدر باید با القای روح امید و
کوچک نمایی مشکلات، فرزندان خود را در پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی یاری رساند.
طلب
بخشش گناهان (استغفار) برای فرزندان
دعای پدر و مادر بیش از هر کس دیگر در حق
فرزندان مستجاب می شود. بنابر روایات متعدد، خداوند متعال با دعای پدر و مادر،
گناهان بسیاری را از فرزندان می بخشد؛ از این رو والدین موظفند که در صورت مشاهده
آثار پشیمانی و توبه در رفتار و گفتار فرزندان برای آنان استغفار کرده، بخشش
گناهان آنان را از خداوند متعال بخواهند. آیات 97 و 98 سوره یوسف درباره تقاضای
برادران یوسف از پدر برای استغفار و پذیرش آن از سوی حضرت یعقوب حکایت می کند.
انتخاب
همسر برای فرزند!
خداوند متعال در قرآن کریم یکی دیگر وشاید مهم ترین
وظیفه والدین را چنین بیان می دارد وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ
الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ
اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ بی همسران خود و غلامان و کنیزان
درستکارتان را همسر دهید...» (نور: آیه 32) شاید این امر مهم ترین وطیفه ی والدین
باشد، اما متاسفانه گویا در عصر کنونی با غفلت والدین همراه شده است.