پاسخ عرفانی به چرایی روزه
ضیافت الله (مهمانی خدا) چیست؟ مراتبش کدام است؟ و آفات و آسیب های سرراه چه میباشد؟
عقیق: جماران در ادامه نوشت: متن زیر پاسخی است انتخاب شده از سخنرانی حضرت امام(س)، مورخه 1366/3/8 در جمع مسؤلان کشور و... در باب ضیافت الله در عوالم ماده و مثال و عالم عقل و در آخر فرازی اشاره مانند و گذرا به مرحله مافوق اینها که مخصوص کمل اولیا (علیهم سلام الله) و وادی فناء فی الله است و به قول حضرت امام(س): "جایی است که دیگر ضیافتی در کار نیست؛ مضیفی و میهمانی و مهمانداری و ضیافتی در کار نیست."
و اینک این پاسخ حضرت امام خمینی(س):
«من فکر می کردم که این ضیافتی که شما مؤمنین دعوت برش شدید، که ضیافت اللَّه است، این چی است. دعوت شدیم به ضیافت اللَّه. و ضیافت اللَّه در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی. این مرتبه مادی ضیافت اللَّه است که همه کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشم پوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان؛ یعنی، روح طبیعی انسان بهش مایل است، آنها را باید ترک کند. این ضیافت خداست و این ضیافت سایه ضیافتهایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم مثال، ترک شهوات خیالی است و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است، ... .
شهوت در هر جا به یک صورت تحقق دارد. در این عالم به همین طوری (است) که می دانید و در عالم بعد از این عالم؛ عالم مثال، شهواتی که انسان در عالم مثال دارد بالاتر از شهواتی است که در عالم طبیعت دارد و جلوگیری از آن هم مشکلتر است. و ضیافت اللَّه در آنجا این است که از آن شهوات انسان منصرف بشود از شهوات نفسانی، آن شهوات نفسانی ای که الآن عالم گرفتارش است. شهوات عقلانی هم که بالاتر از این شهوات است، ضیافت اللَّه در آنجا باز این است که از آن شهوات عقلانی هم باید دست برداشت. و در همه این مراتب هم شیطان وارد است که نگذارد شما در این ضیافت اللَّه استفاده کنید؛ در عالم طبیعت نگذارد، در عالم خیال نگذارد، در عالم عقل هم نگذارد.
و دست برداشتن از آن آمال عقلانی نیز مشکلتر از دست برداشتن از این آمال دیگر است. آمال نفسانی که پایینتر از آمال عقلانی است، عالم را به آتش کشیده.
تمام این جنگها و تمام این نزاعهایی که در این عالم واقع می شود، چه در یک عایله واقع بشود یا در همه عالم، که آن هم یک عایله است، تمام اینها از همین سرکشی نفس است. و ضیافت اللَّه در آنجا، که ما دعوت بر آن شدیم، این است که وارد بشویم در آنجا و ترک کنیم آن شهوات نفسانیه را، و این بسیار مشکل است. شهوات جسمانی آسانتر است ترکش تا شهوات بالاتر، تا برسید به شهوات نفسانی. تا آن آخر انسان مبتلاست به این شهوات نفسانی. و ضیافت اللَّه هم در آن عالم این است که ما دعوت شدیم که ترک کنیم اینها را. ... ضیافت اللَّه به ترک این چیزهاست؛ برای اینکه ضیافت، رفتن در حضور آن کسی است که انسان را دعوت کرده است. خدا دعوت کرده است، ما هم در اثر این، در دنبال این دعوت وارد می شویم در ضیافت.
آیا ما در این ماه رمضان، در این ضیافت وارد شده ایم و ترک کرده ایم شهوات جسمانی را؛ فضلًا از شهوات خیالی و شهوات نفسانی و شهوات عقلانی؟ این دیگر هر کسی دست خودش است که خیال کند، ببیند چه کرده است. آیا در محضر حق تعالی است که دعوت کرده است ما را، ما رفته ایم در این محضر؟ وارد شده ایم در این محضر تا استفاده بکنیم یا وارد نشده ایم؟ در مسائل بالاتر از اینجا هم هست. اینها مراتبی است از آن ضیافت، فوق این ضیافات که آن ضیافت اهل معرفت است. خدا همه را دعوت کرده است به این ضیافت، و اهل معرفت و کُمَّل از اولیا در آن ضیافت وارد می شوند و می توانند. البته نادری می تواند از عهده برآید و فوق این همه مقامات، آن جایی است که دیگر ضیافتی در کار نیست؛ مضیفی و میهمانی و مهمانداری و ضیافتی در کار نیست.
آنچه در وهم تو ناید آن است که اصل مسأله دیگر می رسد به جایی که ضیافتی در کار نیست.» ( صحیفه امام، ج20، ص: 266_268)