عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۱۴۹۲
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۴۶
انسان ها گمان می کنند به وسیله گرفتن چیزی و اعطای الهی به جایگاهی می رسند ولی در معارف الهی، آنچه بیش از همه باعث ارتقای نفس و روح انسان می شود، نیست و ذوب شدن تعلقات او است.
عقیق"حب دنیا در واقع تعلق به دنیا است و این حب دنیا است که ما را آلوده می کند و اگر به تدریج برداشته شود ما آلوده به معاصی نخواهیم شد و این از خواص و نتایج روزه است. روزه خوب، روزه ای است که انسان را تغییر دهد تا به مقام متقین خاستگاه قرآن و اولیای الهی رساند چرا که متقین خاستگاه و هدف آیات الهی است و این همان بیان الهی است که می فرماید "یا ایها الذین آمنو کتب علیکم الصیام لعلکم تتقون. ثمره روزه خوب رساندن انسان مادی به تقوا است؛ تقوایی که در او نهادینه شده است." این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام علی فرخ، مدیر حوزه علمیه اباصالح (عج) فردیس کرج و استاد حوزه و دانشگاه است که در گفتگویی درباره  روزه نفس بیان کرده و مشروح آن از نظرتان می گذرد:


روزه نفس چگونه روزه ای است و چه آثاری می تواند در پی داشته باشد؟
روزه یکی از دستورات مهم الهی است که تاثیرات عمیق و بسزا و ماندگاری در زندگی افراد می گذارد. پیشرفت در معنویات و ارتقای روحی و تنها پایگاهی که با رشد آن می تواند مراتب و درجات معنوی را طی کرد، نفس انسانی است. همه دستورات الهی برای رشد و ارتقای نفس انسانی صادر شده و به تناسب، در هر شرایطی دستوراتی خاص برای آن آمده است. ما می گذریم از دستوراتی همچون نماز، حج و جهاد و صدقات که هر یک در نفس انسانی اثراتی از خود به جای گذاشته و ارتقا معنوی روح انسان را به همراه دارد.
انسان ها گمان می کنند به وسیله گرفتن چیزی و اعطای الهی به جایگاهی می رسند ولی در معارف الهی، آنچه بیش از همه باعث ارتقای نفس و روح انسان می شود، نیست و ذوب شدن تعلقات او است که او را به جایگاه رفیع می رساند مثلا صدقات باعث از دست دادن تعلقات و از بین رفتن به ظاهر مالی از انسان که به آن وابسته است، می شود.
این از دست دادن در واقع از بین رفتن تعلقات انسانی است و از بین رفتن تعلقات موجب ارتقای انسان است به دلیل آن که باعث سبک شدن روح می شود. اساس از بین رفتن تعلقات آثار عظیم و بزرگ در وجود انسان می گذارد که در یک کلمه تمام دستورات دین را می توان در آن پیاده کرد؛ هر یک از دستورات الهی به نحوی تعلقی از انسان به عالم ماده را از او می کَند و انسان از او جدا می شود. تمام دستورات الهی بر این مبنا پی ریزی شده و این برداشتن تعلقات در ارتقای روح انسان موثر و تمام آثار معنوی را در او احیا می کند.
قولی است معروف در میان عرفا و اهل معرفت می فرمایند: تعلق با تعقل نمی سازد؛ یعنی اگر به شی ای تعلق خاطر قلبی باشد، تعقل از آن شیء در انسان از بین خواهد رفت و این مبانی بسیاری از روایات است که دوست داشتن نسبت به اشیاء و هر شی مادی غیر خداوند، انسان را کور و کر می کند.
کوری و کری همان عدم عقل و فهم نسبت به آن شی است و سبب می شود که در آن قسمت، معرفت لازم حاصل نشود. اما معنای دیگر از عرفا در این زمینه وجود دارد به نام انفطام یعنی از شیر گرفتن بچه نسبت به مادر؛ بچه در شیر خوردن نسبت به مادر تعلق خاطر دارد علاوه بر تعلقات دیگر و جدا شدن از آن بسیار سخت خواهد بود، ولی کودک رشد نخواهد کرد مگر به وسیله جدا شدن از شیر.
به وسیله جدا شدن از شیر است که شیرخوار روی پای خود می ایستد و از غذاهای متنوع دیگر بهره مند می شود و به جای آن شیر و غذای ملایم، از غذاهای قدرتمند استفاده می کند و اعضای بدن او استحکام می یابد. انسان هم به نحوی فرزند زمین است و به وسیله انفطام از این عالم است که به درجات عالیه استحکام روحی و معنوی نائل می شود و تا این انفطام از دنیا حاصل نشود، به درجات عظیم روحی و معنوی نائل نخواهد شد.
 

با این مقدمه به سوال مطرح شده بازگردیم؛ چطور می توان روزه نفس گرفت و چه اثراتی بر آن مترتب است؟
روزه در واقع نفس را از تعلقات نسبت به عالم بر می دارد یا به عبارت دیگر تعلقات عالم به وسیله روزه از نفس جدا می شود و برداشتن این تعلقات باعث سیر به معنویات و درجات الهی می شود؛ به طور مثال برای روزه دستوراتی وارد شده ابتدا امساک از شراب و طعام یا لذات حیوانی که این ابتدای هر روزه ای است و در سطح بسیار نازل، اما وقتی این معنا در انسان حاصل شد، وقف در آن وجود ندارد بلکه انسان به مراتب دیگر دست می یابد و آن اینکه تمام شهوات و امیال نفسانی از جمله غضب و شهوت را از خود دور می کند و تمرین و ریاضتی را به عهده می گیرد تا همه این تعلقات از شهوات و امیال از او برداشته شود به وسیله برداشتن این تعلقات انسان نسبت به حوادث این عالم عصمت پیدا می کند و خود این مرتبه ای از عصمت است که یکی از فضائل اولیای الهی است و درجات عصمت لا تعدی و لاتحصی است که این مرتبه نازل آن است و به هر درجه ای رشد می کند به او می گویند "فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب" یعنی در آن مرحله نازل توقف نکن بلکه وقتی از درجه ای فارغ شدی چنگ به درجات بالای معنویت بزن.
خاصیت روزه در واقع چنین است که در انسان انفطامی ایجاد و در نهایت به عصمت می انجامد و عصمت هم باعث آن می شود که در حوادث روزگار نلرزد بلکه به آسانی از کنار تمام معاصی بدون آن که آفتی از آنها به او سرایت کند، بگذرد چرا که تعلقات انسان است که موجب آلوده شدن او به معاصی می شود. اگر تعلقات نباشد انسان دست به معصیت نخواهد زد که قول رسول خدا (ص) می فرمایند: راس کل خطیئه حب الدنیا.
حب دنیا در واقع تعلق به دنیاست و این حب دنیاست که ما را آلوده می کند و اگر به تدریج برداشته شود ما آلوده به معاصی نخواهیم شد و این از خواص و نتایج روزه است. روزه خوب، روزه ای است که انسان را تغییر دهد تا به مقام متقین خاستگاه قرآن و اولیای الهی رساند چرا که متقین خاستگاه و هدف آیات الهی است و این همان بیان الهی است که می فرماید "یا ایها الذین آمنو کتب علیکم الصیام لعلکم تتقون. ثمره روزه خوب رساندن انسان مادی به تقوا است؛ تقوایی که در او نهادینه شده است.
 

چگونه می توان این تقوا و به طور کلی نتایج روزه را در همه ایام و زمان ها حفظ کرد و تنها منحصر به ماه مبارک نکرد؟
انسانی که در ماه مبارک رمضان و در شب قدر -که قدر انسان ها را تعیین می کنند - به مقامی از مقامات تقوا رسید این لباس را در تمام ایام سال از او جدا نمی کنند مگر آن که خود این لباس را از بدن بیرون آورد چرا که آنچه در شب قدر به مقام انسان می بخشند، ثابت می ماند. انسانی که قبل از ماه مبارک به آسانی وارد برخی از گناهان می شد، بعد از ماه مبارک به آسانی از کنار آن گناهان عبور می کند در حالی که آلوده به آن نخواهد شد. البته این ثمره روزه خوب و بر اساس دستورات الهی است و بر اهمیت این موضوع باید افزود آن روایت معروف را که می فرماید الصوم لی و انا اجزی یا اُجزی به که هر دو تعبیر به کار رفته و هر دو به این معناست آنچنان مقام روزه بالاست که یا از دست مبارک الهی پاداش او صادر می شود یا خود نفس الهی پاداش وی خواهد بود چون انسان مومن از تمام وجود خود برای این عبادت الهی مایه گذاشته، از آن جانب هم لازم می آید که خدا هم از وجود خود پاسخ آن را بدهد این است که مقام روزه خاص است.

یکی از خواص دیگر روزه آن است که باعث شکستگی نفس می شود در وقتی که نفس از تمام تمتعات زندگی استفاده می کند و موجب استکبار وی می شود به این دلیل که انسان های مومن و اولیای الهی در طول سال هم از این دستور الهی غافل نیستند تا برای همیشه شکستگی و انکسار در آنها مستمر باشد که با شکستگی و انکسار روح و قلب می توان به این مقامات دست یافت و استکبار و قساوت است که انسان را از مقام ربوبی دور می کند؛ پس آنانی که می خواهند این حال و حالت و مقام همیشه برای آنان باقی بمانند، در طول سال نیز نباید از این دستور الهی غافل باشند بلکه مستمر به اندازه توان خود آن را در طول سال حفظ کنند. 

منبع:شبستان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین