۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۰۴
عقیق: شاد کردن هر مؤمن مخصوصاً سالخوردگانی که عمری را در عبادت و پرستش خداوند متعال گذرانیده اند، بسیار با فضیلت و دارای ثواب و پاداش می باشد و عید نوروز یکی از فرصتهای مناسب برای دیدار از آنها مخصوصاً بزرگان فامیل و افرادی که در خانه سالمندان می باشند، خواهد بود.
رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِمِ؛ یکی از صُوَر تکریم و تقدیس ذات اقدس الهی، احترام و تجلیل سالخورده مسلمان است و نیز فرمود:مَنْ وَقَّرَ ذَا شَیْبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ کسی که پیر مسلمانی را و تجلیل نماید، خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن می دارد؛ امام صادق علیه السلام فرمود: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا؛ از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند و به خردسال ما ترحم ننماید.
احترام به کهن سالان و بزرگان در احادیث و جوامع روایی ما فراوان مطرح شده محوراساسی این احادیث ناظر به چه مطالبی است؟
اگر بخواهیم آنچه در متون روایی ما راجع به کهن سالان و سالمندان بیان شده است را مورد واکاوی قرار بدهیم شاید بتوان آن را در چند محور اساسی دنبال کرد.
تکریم انسان محور اول مسئله تکریم انسان هاست، تکریم انسان در قرآن و در منابع روایی مورد توجه است شاید بهترین شاهد در این رابطه این آیه شریفه باشد: وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَفَضَّلْناهُمْ عَلی کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً[1] ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم؛ و آن ها را در خشکی و دریا، (بر مرکب های راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزی های پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آن ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده ایم، برتری بخشیدیم.در این آیه، کرامت انسان مورد توجه و تاکید قرارگرفته مثلاً شکل و شمایل و صورت انسان بهترین صورت و هیبتی است که خدا برای انسان قرار داده است. اعضا و جوارح نعمت های مادی و رزق و روزی و موهبت هایی که به او شده و همچنین فضیلت هایی که در مقایسه با دیگر حیوانات به انسان داده شده و در رأس آنها عقل است که خداوند به انسان کرامت کرده، همه نشان از این دارد که خداوند متعال توجه ویژه ای به جایگاه کرامت انسان و شخصیت انسان دارد به طوری که هیچ خدشه و لطمه ای به او وارد نشود.
این بحث فقط در دنیا مطرح نیست و در عالم آخرت و قیامت نیز در بین موجوداتی که محشور می شوند، انسان بعد از حسابرسی، نسبت به سایر مخلوقات در پیشگاه خداوند متعال جایگاه ویژه ای دارد که در حقیقت اگر مسیر زندگی اش را مسیری صحیح و مستقیم انتخاب کرده باشد از جایگاه ویژه ای که ناشی از کرامت انسانی است برخوردار خواهد بود، و اینها همه به معنی تکریم انسان و توجه دین به موضوع است.
آیا در نگاه اسلام؛ سالمندان جامعه خارج از دایره کار و تلاش هستند؟ نگاه روایات نسبت به سالمند چگونه می باشد؟احادیث در رابطه با احترام بزرگان و پدر و مادر وارد شده است؛ نگاه اسلام به گونه ای نیست که سالمندان جامعه را خارج از دایره کار و تلاش بداند، بلکه اسلام فرد سالمند را انسانی محترم می داند و شخصیت او را مورد احترام قرار می دهد و سالمند را به عنوان فردی معرفی می کند که باید حال او رعایت شود چرا که از لحاظ قدرت و قوت ظاهری با بقیه متفاوت است ولی در عوض کوله باری از تجربه که در طول زندگی به دست آورده همراه اوست.
نگاهی به روایات پیامبر اکرم فرمودند: مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِمِ[2] فرمودند: تکریم و بزرگ داشت نسبت به آدم مسن مثل این است که خدا را تکریم می کنید، در روایاتی هست که برکت همراه با بزرگ سالان است یا وجودشان همراه بابرکت است. الْبَرَکةُ مَعَ أَکابِرِکمْ[3] و روایت مشهور وقّروا کبارکم[4] بزرگان خود را احترام کنید، گویای این مطلب مهم است.
روایت دیگری است که انس از پیامبر اکرم نقل می کند: جَاءَ شَیخٌ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فِی حَاجَةٍ فَأَبْطَئُوا عَنِ الشَّیخِ أَنْ یوَسِّعُوا لَهُ فَقَالَ ع لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ لَمْ یوَقِّرْ کبِیرَنَا[5] روزی پیرمردی در مجلس پیامبر اکرم حاضر شد، اطرافیان او مقداری دیر جا به جا شدند تا جا برای و باز کنند و پیامبر اکرم فرمودند: از ما نیست کسی که به بزرگترها احترام نکند.
همچنین در داستانی از امیر المومنین نقل می کنند حضرت همراه عده ای از مسیری عبور می کردند، پیر مردی را دیدند که ابراز نیازمندی می کرد، حضرت فرمودند چرا این کار را انجام می دهد؟ پاسخ دادند در جوانی کار می کرده است، اما حال که از کارافتاده شده است، نیاز به کمک دیگران دارد و حضرت فرمودند وای به حال حکومتی که افراد تحت حاکمیت آن؛ تا زمانی که توانایی انجام کار دارند، کار کنند و در روزگار ناتوانی مجبور باشند در برابر دیگران اظهار نیاز کنند. دستور دادند از بیت المال سهمی برای او قرار دهند، اطرافیان گفتند که وی مسیحی است و از پیروان دینی شما نیست، حضرت فرمودند در جامعه اسلامی همه افراد تحت حاکمیت حتی اگر مسلمان نباشند بایستی مورد حمایت قرار گیرند.
در رأس همه سالمندان پدر و مادر هستند؛ روایات به این امر چگونه پرداخته اند؟
در رأس سالمندان، پدر و مادر هستند که در روایاتی به این مطلب توجه شده است. دستور اسلام برای احترام به بزرگان یک سنت است، گذر دوران عمر از جوانی به پیری یک سنت الهی و از سنتهای خدا است در قرآن هم می خوانیم: اللَّهُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً؛الروم: 54
انسان در روزگار جوانی قوت و نیرو دارد و بعد از این مرحله گذر می کند و به پیری می رسد، این قانون زندگی است، لذا کسی که از دوران جوانی عبور کرد و به سالمندی رسید باید بتواند با همان شرایط دوران جوانی بصورت آبرومندانه زندگی کند. ممکن است امروزه در بعضی موارد این چنین نباشد حتی افرادی از طرف فرزندان خود مورد بی مهری قرار می گیرند که نمونه اش را می توان در خانه ای سالمندان دید.
در حدیثی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا ضَعُفَ مِنَ الْکبَرِ یأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَک أَنْ یکتُبَ لَهُ فِی حَالِهِ تِلْک مَا کانَ یعْمَلُ وَ هُوَ شَابٌّ نَشِیطٌ مُجْتَمِعٌ وَ مِثْلُ ذَلِک إِذَا مَرِضَ وَکلَ اللَّهُ مَلَکاً یکتُبُ لَهُ فِی سُقْمِهِ مَا کانَ یعْمَلُ مِنَ الْخَیرِ فِی صِحَّتِه[6] یعنی وقتی کسی به حالت پیری رسید، او کسی است که در جوانی فعالیت های مثبتی انجام می داده کار و تلاش می کرده، اگر در سن پیری نتوانست همان کارها را انجام بدهد خداوند ملکی را برای او قرار می دهد که ثواب آن امور را برای او قرار دهد. شخص در یک مقطعی از زندگی که توانایی دارد فعالیت و تلاش می کند و بعد از اینکه از کارافتاده شد، حکومت می بایست نیازهای او را برآورده کند.
در جوامع انسانی معمولاً به اندازه حقوق دوران کار یا کمتر از آن را برای فرد بازنشسته جبران می کنیم، ولی طبق این حدیث کسی که در جوانی آدم اهل کار و خیری بوده در پیری به همان اندازه برایش تثبیت می شود.
آیا نگاه جامعه نسبت به بازنشستگی نگاه صحیحی است و آیا نیازمند اصلاح و فرهنگ سازی نیست؟
نگاه اسلام به زندگی؛ پویاست و به حرکت انسان در جهت پویایی، توجه خاصی شده است، نگاه انسان همیشه باید رو به جلو باشد، علما و بزرگان همیشه این فعالیت وجود دارد، هیچ وقت توقف ندارند، چه از نظر علمی یا جسمی و گاهی از یک جوان هم بیشتر فعالیت می کنند، در سیره و زندگی بزرگان و اولیا ایستایی وجود ندارد. قطعا نگاه به بازنشستگی در جامعه نیاز به اصلاح و فرهنگ سازی دارد، معمولاً نگاه ما به بازنشستگی این گونه است که وقتی کسی بازنشسته می شود با سستی و ناتوانی و ضعف همراه می شود و کاری نمی تواند انجام دهد درحالی که این طور نیست، بازنشستگی به این معناست که فرد زمانی کار می کرده و از حقوقش مقداری کم شده و بعد در شرایطی و با قانون به آن ها حقوقی پرداخت می کنند، بازنشستگی یعنی این، نه که شخص تا یک زمانی کار می کرد ولی بعد از آن دیگر از کارافتاده و ضعیف شده، این نگاه درستی به بازنشستگان و افراد مسن نیست.
پس در کشور ما بازنشستگی به این معنا است در مقابل مقدار معینی کار کسی را از ادامه کار باز می دارند، و حقوق معینی به او پرداخت می کنند، این نباید به این معنا باشد که این شخص از گردونه خارج شده و دچار ضعف و سستی شده است، این غلط است و این باور آن قدر تأثیر دارد که روی خود افرادی که به این مرحله می رسند تأثیر بدی دارد و کسی که بازنشسته می شود فکر می کند که دیگر قادر به کار کردن نیست.
نحوه برخورد ما با سالمندان و بزرگان فامیل در دستورات دینی که سفارش شده به چه صورت است.ما ریزه خوار سفره بزرگان و گذشتگان هستیم، در هر مقطع و هر صنفی، گاهی سالمند اهل علم است و از علم او استفاده می کنیم، یک وقت شخصی است که اهل معرفت است از او استفاده می کنیم، یک وقت هم کسی است که در کسب و کاری تجربه خوبی دارد که همه این ها قابل استفاده است، بایستی از جزئی ترین اموری که در افراد باتجربه دیده می شود بهترین بهره ها را برد. از احادیثی هم که خدمتان عرض شد می توان همین مطلب را استفاده کرد، اینگونه نیست که پیران و سالمندان فقط احتیاج به احترام دارند، بلکه او هم شخصی است که قابل استفاده است و باید از تجارب ارزشمند او استفاده کرد.
پی نوشت ها:
[1] سوره الاسراء؛آیه 70
[2] کافی؛ ج2، ص: 165
[3] جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 92
[4] الأمالی(صدوق)، ص: 94
[5] مجموعة ورام، ج 1، ص: 34
[6] الدعوات (راوندی)، ص: 163
منبع:حوزه
211008