عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۰۲۹۱
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۷
انسان از چيزي يا كسي پاسداري مي‏كند يا انتظار آن را مي‏كشد كه او را بشناسد و نسبت به او معرفت داشته باشد. اگر شناخت و معرفت، صحيح و شايسته باشد انتظار نيز واقعي خواهد بود.

عقیق: حضرت آیت الله جوادی آملی در نوشتاری ، جایگاه انتظار واقعی را  تبیین کرده اند ، ایشان در این خصوص آورده اند :

انسان از چيزي يا كسي پاسداري مي‏كند يا انتظار آن را مي‏كشد كه او را بشناسد و نسبت به او معرفت داشته باشد. اگر شناخت و معرفت، صحيح و شايسته باشد، انتظار نيز واقعي خواهد بود. از اين جهت انسان در عصر غيبت يا منتظر واقعي است، يا گرفتار جاهليت و عدم شناخت و معرفت صحيح؛

*زيرا:

1 _در بسياري از روايات آمده است، زمين از حجت خدا خالي نخواهد ماند: «إنّ الله جلّ وعزّ أجلّ وأعظم من أن يترك الأرض بغيْر إمامٍ عادلٍ»[1]. حتي در برخي روايات آمده است: اگر زمين از حجت الهي خالي گردد، زمين اهلش را فرو خواهد برد: «لو بقيت الأرض بغير إمامٍ لَساخَتْ»[2] از صادق آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز رسيده است: از زماني كه خداي سبحان زمين را خلق كرده تا هنگام برپايي قيامتْ زمين از حجت خدا خالي نبوده و نخواهد بود؛ چون اگر او نباشد عبوديت خدا تعطيل خواهد شد، ليكن اين حجت گاهي ظاهر و شناخته شده و گاهي غايب و مستور است:

*منبع امنیت اهل زمین

«لم تخلُ الأرض منذ خلق الله آدم من حجة لله فيها، ظاهر مشهور، أو غائب مستور ولا تخلو إلي أن تقوم الساعة من حجة لله فيها ولولا ذلك لم يعبد الله»[3].

از خود امام عصر (عليه‏السلام) نيز رسيده است كه: من مايهٴ امنيت اهل زمين هستم چنان‏كه ستارگان مايهٴ امنيت براي اهل آسمان هستند: «إنّى لأمان لأهل الأرض كما أنّ النجوم أمان لأهل السماء»[4]. بنابراين، در تمام اعصار از جمله اين عصر حجت الهي در ميان بندگان او حضور دارد، از اين رو شيعه معتقد است كه مهدي موعود متولد شده و زنده و حجت عصر است. اين كه گاهي تعبير به «مهدي موعود موجود» مي‏كنيم، سرّش همين است وگرنه اصل موعود بودن مهدي مورد قبول بسياري از فِرَق است. آنچه كه شيعهٴ اثناعشري را از ديگران ممتاز مي‏كند اعتقاد به موجود بودن مهدي موعود است.

*مسلمان بمیرید

2 شيعه و سني از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل كرده‏اند: هر كس كه بدون شناخت امام زمان و حجت عصر خودش بميرد به مرگ جاهليت مرده است: «من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة الجاهلية»[5].

سفارش همهٴ انبياي الهي اين است كه سعي كنيد مسلمان بميريد. چنان‏كه قرآن كريم از زبان خليل حق تعالي و يعقوب (عليهماالسلام) نقل كرده است كه به فرزندان خود سفارش كردند سعي كنيد مسلمان بميريد: ﴿ووصّي بها إبراهيم بنيه ويعقوب يا بُنيّ إنّ الله اصطفي لكم الدين فلا تموتنّ إلاّ وأنتم مسلمون﴾[6]. خداي سبحان به مؤمنان نيز سفارش مي‏كند تا مي‏توانيد تقوا پيشه كنيد و همت شما اين باشد كه مسلمان بميريد: ﴿يا أيّها الذين امنوا اتقوا الله حقّ تقاته ولا تموتنّ إلاّ وأنتم مسلمون﴾[7]. پس همه موظفند كه مسلمان بميرند.

از آنجا كه مرگ عصارهٴ زندگي است و هر كسي آن‏گونه مي‏ميرد كه زندگي كرد، اگر مرگ كسي جاهلي باشد معلوم مي‏شود زندگي او جاهلانه بوده است؛ چون ممكن نيست كسي زندگي عاقلانه داشته باشد، ولي به مرگ جاهليت بميرد. بنابراين، اگر كسي امام زمانش را نشناسد نه تنها مرگش مرگ جاهلي خواهد بود بلكه حيات او نيز حياتي جاهلانه خواهد بود[8]. اگر كسي امام زمان خودش را درست بشناسد، مي‏فهمد تمام كارها در دست او كه مظهر ﴿هو قائم علي كلّ نفْسٍ بما كسبت﴾[9] است قرار دارد، در نتيجه از زندگي و حيات جاهلي رهيده، به حيات معقول رسيده و منتظر واقعي آن حضرت خواهد بود.

*تذكر:

 منظور از شناخت امام زمان (عليه‏السلام) تنها شناخت شناسنامه‏اي و تاريخي آن حضرت نيست كه انسان بداند نامش چيست و فرزند كيست، در چه عصري زندگي مي‏كرده و...، بلكه مراد شناخت امامت، اعتقاد به ولايت و معرفت به شخصيت امام است و افزون بر آن اطاعت نيز لازم است. وگرنه حاكمان برخاسته از سقيفه، طاغوت شام، فاجعه‏آفرينان انسانيت‏كُش كربلا، هارون الرشيد، مأمون و... بيش از هر كس ديگري امامان عصر خويش را مي‏شناختند.

 

 پی نوشت ها:

[1] ـ اصول كافي، ج 1، ص 178.

[2] ـ همان، ص 179.

[3] ـ بحار، ج 52، ص 92.

[4] ـ همان.

[5] ـ بحار، ج 32، ص 321 و 331.

[6] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 132: ابراهيم و يعقوب فرزندانشان را به آيين الهي سفارش كردند و گفتند: فرزندان من دين اسلام را خدا براي شما برگزيد، پس تلاش كنيد تا مسلمان بميريد.

[7] ـ سورهٴ آل عمران، آيهٴ 102. اين آيه نشان مي‏دهد كه تقواي الهي حدّي ندارد، اين مسيري است كه تا پاي دار پايداري مي‏خواهد و تا قطع قدم، ثبات قدم مي‏طلبد.

از باده مغز تر كن و آن يار نغز جو ٭٭٭٭ تا سر رود به سر رو، تا پا به پا بپو

تقواي الهي نظير صبر، تسليم، رضا، توكل و امثال آن نيست كه درجه‏اي در قبال ساير درجات باشد، بلكه كمالي است كه با همهٴ اين درجات همراه است.

[8] ـ البته ممكن است كسي به صورت ظاهر در خدمت قرآن كريم باشد، در مسجد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حتي پشت سر يا جاي او نماز بخواند ولي حياتش حيات جاهلي باشد. چنان‏كه صديقه كبري، فاطمهٴ زهرا (سلام‏الله‌عليها) در احتجاج خود خطاب به اين‏گونه افراد فرمود: «أفحكم الجاهلية تبغون ومن أحسن من الله حكماً لقوم يوقنون؟ أفلا تعلمون؟ بلي، قد تجلّي لكم كالشمس الضاحية: أنّى ابنته»؛ آيا حكم جاهليت را طلب مي‏كنيد و خواستار آن هستيد؟ براي كساني كه اهل يقين هستند، داوري چه كسي از داوري خدا بهتر است؟ (برگرفته از آيهٴ 50 سورهٴ مائده). آيا نمي‏دانيد من چه كسي هستم؟ بله، براي شما مثل آفتاب نورافشان روشن است كه من دختر آن بزرگوار (رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)) هستم(احتجاج، ج 1، ص 267، خطبهٴ فدكيه).

[9] ـ سورهٴ رعد، آيهٴ 33.

 منبع:حوزه

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین