۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۲۱
عقیق:وهابیت این فرقه ساخته شده به دست استعمار پیر عقاید و باورهایی را می پذیرد و به در جوامع اسلامی ترویج می کند که هر صاحب خرد و منطق و عقلی آن را برمی تابد و نمی تواند بپذیرد؛ در خصوص یکی از این انحرافات با حجت الاسلام حبیب عباسی کارشناس شبکه جهانی ولایت و مدیر گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی ولیعصر (عج) گفتگویی انجام داده ایم؛ گفتگوی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه می خوانید:
با
توجه به اینکه وهابیت خود را پیرو سلف می داند اما با کنکاوی در اعتقادات وهابیت
انحرافات بسیاری در آراء و نظریات آنها دیده می شود؛ این کج اندیشی حتی تا مساله
توحید هم کشیده می شود. با این توصیف، قائل شدن جسم برای خدا، از جمله مسائلی است
که با بیانات مختلف و نظرات متعدد وهابیت پیرامون آن سخن به میان آورده و آن را
جزو اعتقادات مسلم خود کرده است. با توجه به اینکه در گفتگوهای پیشین به مواردی
پیرامون این عقاید اشاره شد، به مساله ای دیگر در همین زمینه اشاره بفرمایید.
یکی از مواردی که در منابع وهابیت به شدت به
آن پرداخته شده و ما از همین مطلب می توانیم به ضعف وهابیت نسبت به توحید پی ببریم،
ماجرای حدیث عطیط است.
این مفهوم در ذیل توضیحاتی که خواهد آمد مشخص می شود؛
ابن تیمیه حرّانی به عنوان نظریه پرداز وهابیت، در کتاب "مجموع الفتاوا "جلد شانزدهم،
صفحه 241 و 242 روایتی از پیامبر اسلام (ص) بیان کرده است و این مطلب را به
عنوان روایت کاملا مورد تایید از جانب همه اهل سنت معرفی کرده است.
در این روایت آمده: عرش خدا یا کرسی خدا به وسعت آسمان
ها و زمین است و خدا بر روی آن می نشیند و از او به اندازه چهار انگشت هم
اضافه نمی آید یا از او جز به اندازه چهار انگشت اضافه نمی آید و آن عرش ناله می
کند به واسطه نشستن او، مانند ناله کردن سواری جدید (مانند بچه شتری که تازه سواری
می دهد) (به این ناله عطیط گفته می شود.)
از این مطلب با همه توضیحاتی که در صفحات بعدی می آورد،
این گونه استفاده می شود که او برای خدا و عرش الهی یک مکان جسمانی در نظر گرفته
است. چنان که در صفحه 243 همین کتاب اینطور توضیح می دهد که در این روایت عظمت عرش
بیان شده است و این که عرش مانند یک گنبد روی آسمان های قرار گرفته است و
همچنین کوچکی عرش را در مقابل عظمت خدا بیان کرده و این در جایی است که می گوید
ناله کردن سواری جدید از سوار خودش. پس عرش با این عظمت به گونه ای است که وقتی
خدا بر او تکیه می زند جز به اندازه چهار انگشت از او اضافه نمی آید.
به
ظاهر علت این اضافه آمدن این چهار انگشت هم بیان شده است؛ این سخن درست است و آیا
در منابع وهابیت به این موضوع اشاره شده؟
بله؛ علت اضافه بودن این چهار انگشت را
همنشینی پیامبر (ص)با خدا بیان کرده است که این مکان، مکان نشستن پیامبر خدا (ص)
است. یعنی قرار است در آن چهار انگشت جا، پیامبر (ص) بنشینند!
جالب اینجاست که برخی از علمای وهابی به صراحت از جلوس
پیامبر (ص) سخن گفته اند. چنان که در کتاب شرح العقیده التدمریه عبدالرحمن ناصر
البراک صفحه 283 آمده است: اما درباره لفظ جلوس در بعضی از آثار وارد شده است که
به خدا نسبت جلوس داده شده و این که خدا بر کرسی خود هر گونه که بخواهد می نشیند.
چه
تحلیلی می توان بر این ادعا ارائه داد؟
روشن است بین لفظ استوی که در آیه 5 سوره طه
یعنی" الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی. [خدای] رحمان بر تخت [اقتدار]
قرار دارد." آمده و نشان از عظمت الهی و هیبت ایشان را دارد و لفظ جلوس که
وهابیت آن را مطرح کرده و نشان از جسمانی بودن شخص جالس و محل جلوس دارد تفاوت
بسیاری است و این اعتقاد با مبانی مسلمانان در مساله صفات الهی کاملا معارض است.
چنان که ابن حیان اصفهانی در کتاب العظمة جلد دوم صفحه 349 بیان کرده: در سند این
حدیث و متن آن اختلاف وجود دارد و حدیث به دلیل اضطرار در معنا و سند آن ترک شده و
کنار گذاشته شده چنان که ابن الجوزی گفته است: این حدیث از پیامبر (ص) صحیح نیست و
سند آن به شدت مضطرب است.
قائل
شدن جسم برای خدا یا طرح مسائلی دور از ذهن و عقل از سوی وهابیت، با چه هدفی صورت
می گیرد؟
هدف وهابیت از بیان این دست مطالب، مخدوش کردن
اعتقادات اسلامی است به گونه ای که اعتبار و حجیت قواعد و احکام و اصول اسلامی از
بین رفته و مانند دیگر ادیان محرّف در اذهان و جوامع دیده شود. با استفاده از
منابع اصیل و مستند و بکارگیری عقل، هر فردی می تواند بر بطلان این عقاید صحه
بگذارد.
منبع:شبستان
211008