عقیق: حجت الاسلام ناصر نقویان مدرس حوزه و دانشگاه در همایش مادران چشم به راه (بزرگداشت مادران شهدای گمنام ) که در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد، اظهار داشت: مادران شهدای گمنام مانند مادر وهب از شهدای کربلا هستند؛ مادر وهب آنچه را در راه خدا داده بود، بازپس نگرفت و مادران شهدای گمنام نیز اینگونه هستند.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب خانوادههای متدین، زیارت عاشورا میخواندند و در زیارت اصحاب امام حسین(ع) شعار «یا لیتنا کنّا معکم» سرمیدادند و آرزو میکردند: ایکاش ما نیز کنار شما بودیم و از فرزند رسول خدا(ص) دفاع میکردیم؛ اینها یک ادعا بود و خدا خواست ما را امتحان کند که آیا راست میگوییم یا خیر و امتحانی عظیم برای ما پیش آورد که میدان مسابقه جانفشانی و تیر و ترکش بود.
این استاد حوزه و دانشگاه در خصوص وضعیت کشور پیش از انقلاب افزود: روزگاری بود که این کشور بهظاهر مشکلی نداشت و مردم کوچه و بازار بهظاهر زندگی آرامی داشتند اما چند نعمت بزرگ از ما دریغ شد، از جمله اینکه اجازه حرف زدن به ما داده نمیشد و در یک چهاردیواری اگر فرزندی میخواست سخن به زبان آورد، پدر از ترس مانع میشد.
حجت الاسلام نقویان با بیان اینکه نسل امروز ضربالمثل «دیوار موش دارد» را نمیفهمد، گفت: ما در آن دوران در مملکت خودمان نوکر اجنبی بودیم. سالها بعد از جنگ در سفری به آبادان یکی از راهنمایان ما را به محلی برد و گفت: اینجا قبل از انقلاب محل اسکان آمریکاییها بود، و در آن مکان تابلویی وجود داشت که روی آن نوشته بود ورود سگ و ایرانی ممنوع؛ تا اینکه یک نغمه داوودی و دم مسیحایی ما را زنده کرد و آنها که آن روزگار را چشیده بودند، میدانند که برای هر نعمتی باید شکر کرد.
وی ادامه داد: اگر کسی عظمت نعمت را درک کند، اعتراف خواهد کرد که بذل جان برای آن میارزد؛ علاوه بر جوانان شهید ما مادران آنها نیز که امروز قدشان زیر بار غم فرزندانشان خمیده است، این نعمت عظیم را درک کردهاند.
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد اعتراضاتی که به سهمیه خاص برای خانواده شهدا در دانشگاهها میشود، تأکید کرد: بعضی از فرزندان شهدا بهعلت انفعال در برابر کنایههای همکلاسیهای خود از سهمیه خودداری میکنند در حالی که آنها باید با افتخار پشت پیراهن خود بنویسند که من با سهمیه یک جفت چشم، تاولهای دست و سینه از گلوله سوراخ شده پدرم به دانشگاه آمدم و خطاب به همکلاسیهایش بگوید: آیا شما حاضرید دو چشم پدرتان را با مدرک لیسانس عوض کنید و آیا جان پدرتان را با مدرک دکتری عوض میکنید؟
حجتالاسلام نقویان افزود: رهبر معظم انقلاب فرمودند امروز جنگ، جنگ فرهنگی، علمی و جنگ انرژی هستهای است و جنگ اسلحه نیست؛ جنگ گلوله نیست و اگر دشمنان ما بخواهند گلوله بر سر ما بریزند، باید نادان باشند.
وی ادامه داد: امروز با امواج ماهواره یا موبایل کوچک جوانان ما را میگیرند و برخی از خانوادهها میگویند این موبایل دختر من را از من گرفت و اینترنت و شبکههای جنایتکار ما را از جوانانمان دور کرد، البته بسیاری از این مشکلات به غفلت ما بازمیگردد.
این کارشناس فرهنگی افزود: حدود 20 سال است که رهبر انقلاب موضوع ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی را فریاد میزند ولی عدهای خواب هستند و دنبال سه هزار میلیارد و پست و میز و مقام خودشان هستند؛ یکی عمامهاش را محکم گرفته است که باد نبرد، فرد دیگری دفتر و دستک و میز و پستش را گرفته است تا باد نبرد. کسی به داد مظلومانه او نمیرسد.
حجتالاسلام نقویان با اشاره به پیام شهدای گمنام که گفتهاند "مادر، ما میرویم ولی رهبر را رها نکنید!" تأکید کرد: یادتان باشد که رهبر مانند ستون است و سقف روی ستونها قرار دارد و این ستونها اگر بهزعم برخیها کج هم باشد، ستون که هست و سقف نیز روی آن وجود دارد؛ اگر ستون بیفتد، سقف روی سر همه خراب میشود و کسانی که به این موضوع توجه ندارند و حواسشان نیست نهتنها به خودشان بلکه به دیگران جفا میکنند، یعنی برخی ساقه را میبرند که اگر درخت افتاد نه خودش بلکه به سر صد نفر دیگر نیز خواهد افتاد.
وی گفت: یادمان باشد نعمتی که بهخاطر آن دلاورمردان ما و جوانان پیرو علی اکبر حسین(ع) رفتند، میارزید و آنها پشیمان نیستند؛ من خودم خانواده شهید هستم و آیا خانواده شهیدی دیدهاید که پشیمان باشد؟ امروز مادر شهید با همه قد خمیده خود قد میافرازد و بالابلند میایستد و خودش را همهجا مفتخر نشان میدهد که من مادر شهید هستم.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: زمانی که فرزند پیامبر(ص) فوت کرد، به او گفتند: شما گریه میکنید، و او پاسخ داد: بله، من پدر هستم و جگرگوشهام را از دست دادهام؛ تا انسان مادر نشود، نمیفهمد. من برای جوانان میگویم مادر مانند دو نیمکره زمین میماند، نصف زمین همیشه روشن است بهدلیل اینکه رو به خورشید است و نصف دیگر تاریک است به این دلیل که پشت خورشید است؛ نیمی از کشور ما عظمت دارد، البته نیمی که میگویم، نیم ریاضی نیست بلکه عظمتهای بزرگی داریم و هر زمان به آرمانهای شهدا رو کردیم، روشن هستیم.
حجتالاسلام نقویان ادامه داد: زمانی که شهید و رزمنده میرفت، دنبال این نبود که فلان پسر من امتیاز بگیرد؛ ماهیانه 300 تومان به رزمندگان حقوق میدادند. چه نادان هستند کسانی که میگویند هرچه این کشور دارد، به مادران شهدا میدهند. من شنیدم در ویتنام یک جانباز ویتنامی که با آمریکا جنگیده بود، اگر بخواهد با ویلچر خود از این طرف خیابان به طرف دیگری برود، تمام ماشینها بهاحترامش میایستند، ولی وقتی دیدم که در دانشکدهای یکی از رزمندگان به شهادت رسیده بود، یکی از جانبازان با ویلچرش میخواست در این مراسم شرکت کند، بهدلیل اینکه این مکان شیب داشت، این جانباز با تمام انرژی که در دستانش خلاصه شده بود، آن را با پاهایش هُل میداد تا برای مراسم دوست شهیدش شرکت کند، جگرم سوخت.
وی با اشاره به مشکلات کشور گفت: امروز مشکلات زیادی در کشور داریم، سالی که امسال رهبری آن را به نام اقتصاد و فرهنگ نام نهادند، مهمترین نامی است که به این سالها گذاشتند و اگر اقتصاد و فرهنگ حل شود، تمام مشکلات ما حل میشود. الآن خانوادههایی هستند که مشکل مالی ندارند بلکه مشکل حالی دارند چراکه بچههایشان در کنترل اخلاق، ادب و پاکی نیستند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: خانمی با من درددل میکرد و میگفت: شوهر من هرشب یک دسته تراول به خانه میآورد ولی ایکاش جای فرصت یک دیدار بهجای آنهمه پول بود؛ فقر و فلاکت و حقوقهای 500 و 600 هزار تومانی وجود دارد و مردی که باید سهشیفته کار کند تا نان شبش را دربیاورد، چطور میتواند به فرهنگ و بچههایش برسد. من برای این فرد صحبت کنم: سر نماز حضور قلب داشته باش! اما او به من میگوید: من سر نماز حضور قبر دارم.
حجت الاسلام نقویان گفت: پولدارهای بالاشهری شعارشان عوض شده و میگویند فرزند کمتر سگ و گربه بیشتر؛ آنها مشکل فرهنگ دارند و اینها مشکل اقتصاد، بنابراین اگر فرهنگ و اقتصاد حل شود، باور کنید ایران به بهشت روی زمین تبدیل میشود و اینها نخواهد شد مگر اینکه به آرمانهای شهدا رو کنیم و شهیدانی که به آرمانهای امام(ره) و رهبری رو کردند و آن جملهای که امام(ره) فرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور آسیبی نرسد؛ امام میفرمود ولایت فقیه آمده است تا دیکتاتوری را از بین ببرد ولی برخی فکر میکنند ولایت فقیه یعنی دیکتاتوری و این نادانی باید تبدیل به علم و دانش شود. ما بهدلیل از دست دادن عزیزترین عزیزانمان که جوانان برومند جامعه هستند، جگرمان آتش گرفته است. خاک، آب و نفت ارزشی ندارد و همه این کشور اگر انرژی هستهای شود ولی جوانان ما معتاد و عوضی شوند، آیا فایدهای دارد؟
وی افزود: بهتعبیر رهبر معظم انقلاب ایکاش روزی برسد که سر چاههای نفت را ببندند و ملت بدانند که باید روی پای خودشان بایستند؛ هم اکنون کشورهایی وجود دارند که یک قطره نفت ندارند اما تلاش میکنند. آن روز است که ما به وجود جوانانی که سلامت جسم و روح داشته باشند، افتخار میکنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: این ملت بهدنبال حسابهای بانکی چنین و چنان نیستند بلکه میخواهند جوانهای خوب داشته باشند. اگر در خانه فرزندانی داشته باشیم که مایه روشنی چشممان باشند، همهچیز داریم و اگر همسری داشته باشیم که نجابت داشته باشد، باز هم همهچیز داریم.
حجت الاسلام نقویان اظهار داشت: امروز در اروپا بهخاطر اینکه چشمشان بهسمت آسمان نیست، خبر مرگ عادی که برای یک خانواده میرسد، دو نفر خودکشی میکنند و مادران شهید چه شیرمرد و شیرزن هستند که سالها ایستادگی و افتخار کردند؛ امام خمینی(ره) میفرمود: من بر دست و زبان شما جوانان بوسه میزنم و امروز ما افتخار میکنیم که هنوز سروقامتانی داریم که اگرچه قامتشان خمیده شده و داغ عزیزانشان به قلبشان فشار آورده ولی میبینیم که این افراد بلندترین فردی هستند که در زندگی دیدهایم و با یک کلمه همه را فدای رهبر کردند و ما بر این نعمت شاکریم و باید حافظ این نعمت بود.
وی تأکید کرد: حافظ این نعمت بودن از همه مهمتر است؛ برخی خوب رأی میآورند ولی نمیتوانند آن را حفظ کنند و بعد از اینکه دورهشان تمام میشود، مردم شکر میکنند و جشن میگیرند و برخی حال معنوی خوبی دارند ولی نمیتوانند حفظ کنند.
وی در پایان یادآور شد: مسئولان، مجلس و هیئت دولت ما اگر میخواهند ایرانی سربلند داشته باشیم، باید این پیامها را به جان بخرند و گوش به فرمان نازنینی باشیم که از عمق جان فریاد میکشند و خودش از خیل جانبازان است و ایستاده است و همه را به ایستادگی دعوت میکند و آن کسی نیست جز رهبر نازنینی که این بچهها در زمان امام(ره) دور او میگشتند و امروز هم تمام انسانهای فهمیده، انتقادی اگر هست، در جای خود لازم است و واجب است ولی یادمان باشد که باید این آرمانها را با گوشت و پوستمان حفظ کنیم؛ بهامید روزی که ایرانی با کمترین مشکل و با افتخار داشته باشیم و بگوییم من ایرانی مسلمان هستم.
منبع:تسنیم
یه با میگه اربیعن دعوت شدم بیت رهبری نرفتم
الان اینا رو میگه
بعد تو بعضی ار محافل هم که حضور داره
بی خیال اقای نقویان
اولا دم سازمان فرهنگی هنری گرم که چه کار با عظمتی کرد
دوم بازم دمشون گرم که آقای نقویان را دعوت کردند تا این طردکردن های تعمدیِ افراطی، بی ثمر بماند.
چرا برخی احمق ها تلاش می کنند همه را ضد نظام و ضد ولایت نشان دهند در حالی که طرف با صدای بلند فریاد می زنه من فدایی رهبرم!
«««لطفا از آقای نقویان حمایت کنیم»»»
جانم فدای رهبر