۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۰۶
عقیق: اوحدي،
رييس سازمان حج و زيارت در ديدار با حجت الاسلام والمسلمين راشد يزدي، استاد حوزه
علميه مشهد در بعثه مقام معظم رهبري در مكه با اشاره به خاطره اي از دوران اسارت
خود اظهار داشت: در آن دوران كه افتخار داشتيم در كنار شهيد ابوترابي سيد آزادگان
جنگ تحميلي در يك اردوگاه حضور داشته باشيم، نگهبان آسايشگاهي به نام كاظم داشتيم
كه روي خوشي به ما نشان نميداد.
وي ادامه داد: يكي از برادران كاظم اسير رزمندگان ايراني
بود، برادر ديگرش در جنگ كشته شده بود و خودش نيز بچهدار نميشد، با اين اوصاف
كينه خاصي نسبت به اسراي ايراني داشت، به ويژه اينكه ميدانست شهيد ابوترابي سيد و
روحاني است، از اين رو ضربات كابلي كه نثار آن مجاهد ميكرد، شدت بيشتري نسبت به
ديگر اسرا داشت، اما هيچگاه مرحوم ابوترابي شكايت نكرد و همواره به او احترام ميگذاشت.
اوحدي افزود: كاظم از هر فرصتي براي شكنجه روحي، رواني و
جسمي اسرا به ويژه مرحوم ابوترابي استفاده ميكرد، تا اينكه روزي وارد اردوگاه شد
و به سمت سيدآزادگان رفت و گفت؛ بيا اينجا كارت دارم، بعدها فهميديم كه گفته؛
مادرم ديشب خواب حضرت زينب (س) را ديد و آن حضرت نسبت به كار بنده در اردوگاه به
مادرم شكايت كرده است، مادرم از من پرسيد كه آيا در اردوگاه ايرانيها را اذيت ميكني؟
كه بسيار از دستم ناراحت شده است، آمده ام كه حلاليت بطلبم.
وي ادامه داد: بعد از آن روز رفتار كاظم با اسراي ايراني
به ويژه شهيد ابوترابي بسيار خوب بود تا اينكه روزي قرار شد شهيد ابوترابي را به
اردوگاه ديگري منتقل كنند كه كاظم بسيار دلگير و گريان بود، به هر نحوي بود سوار ماشيني
شد كه ابوترابي را به اردوگاه ديگري منتقل ميكرد.
بعدها جوياي احوال كاظم از شهيد ابوترابي شديم كه ايشان
گفت؛ آقاجان كاظم فرد بسيار مومن و محترمي است، در طول مسير راجع به اهل بيت، قرآن
و احكام سوالات متعددي كرد، بنده هم پاسخ هايش را دادم. در واقع كاظم ميخواست در طول
مسير تا اردوگاه بعدي نيز از حضور مرحوم ابوترابي بهره مند شود، شديدا علاقه مند
به اين سيد بزرگوار شده بود.
اوحدي گفت: پس از اينكه جنگ تمام شد، سالها گذشت؛ روزي
يكي از بچههاي آزاده با بنده تماس گرفت و گفت؛ كاظم آمده ايران از تمام بچههاي
آزاده حلاليت ميخواهد، تا اينكه سالهاي اخير شنيديم كاظم يكي از مدافعان حرم
حضرت زينب (س) در سوريه بوده و شهيد شده است.
منبع:حج
211008