۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۲۳
عقیق: جامعه اسلامی را به آن اندازه می توانیم اسلامی بدانیم و بنامیم که موفق شود آموزه های و مکارم اخلاقی مورد نظر رسول الله صلی الله علیه و آله را در خود پیاده و اجرا نموده باشد وگرنه به صِرف ادعا و شعار هیچ فرد و جامعه ای، مسلمان و اسلامی نخواهد شد.
متصف شدن جامعه اسلامی به مکارم اخلاقی به اندازه ای در نظر پیامبر اکرم (ص) اهمیت دارد که حضرت علت بعثت خویش را به اتمام رساندن مکارم الاخلاق بیان می فرمایند. (۱)
یکی از اموری که در سیره نبوی ذکر کرده اند ساده زیستی حضرت و پرهیز از هر .ونه اسراف و تبذیر بود چنانچه پیرامون شخصیت پیامبر اینگونه نقل می كنند:
«کـان رَسُول اللّه صلی الله علیه و آله خَفیفُ الْمَؤُونَةٌ.» (۲)
یعنی پیامبر اکرم (ص) در زندگی ساده زیستی را انتخاب کرده بود.
به همین جهت با اسراف و رفاه طلبی به شدت مبارزه می كرد و چنانچه در كتب تاریخی بیان شده است هدیه پیامبر به افراد رفاه طلب یك زمین خشك و بی علف بود كه از آنها می خواست كه آن را آباد كنند.
سه نکته در این خصوص:
* حضرت نه تنها خفیف المؤونه بودند بلکه در کنار آن کثیر المعونه هم به شمار می رفتند. یعنی مصرف حداقلی و بازدهی حداکثری. درست عکس آنچه ما امروز عمل می کنیم یعنی مصرفمان حداکثری است و بازدهی مان حداقلی! اگر به آمار مصرف گرایی در کشورمان که سیر صعودی دارد در کنار آمار ساعات مفید کار توجه شود می فهمیم که ما مسلمانان زبانی هستیم و در عمل از سیره نبوی فرسنگ ها فاصله داریم.
** استاد شهيد مرتضى مطهرى در تبيين اين روايت مىنويسد:
«آيا اين فضيلت است كه كسي خفيف المؤونه باشد؟ اگر صرفاً از جنبه اقتصادى در نظر بگيريم كه ثروت كمترى را مستهلك مىكند، جواب اين است كه نه و لااقل فضيلت مهمى نيست؛ ولى اگر موضوع را از جنبه معنوى، يعنى از جنبه حداكثر آزادى نسبت به قيود زندگى مورد مطالعه قرار دهيم ، جواب اين است: آرى، فضيلت است؛ فضيلت بزرگى هم هست؛ زيرا تنها با احراز اين فضيلت است كه انسان مىتواند سبكبار و سبكبال زندگى كند؛ تحرك و نشاط داشته باشد و آزادانه پرواز نمايد». (۳)
*** اخلاقیات در یک تقسیم بندی بر دو نوع است: جوارحی و جوانحی؛ جوارح یعنی دست و پا و گوش و چشم و زبان که اعضای ظاهری انسان است و جوانح اعضای روحی و باطنی انسان است. ما عادت کرده ایم تنها به اعمال جوارحی توجه کنیم چون می شود آنها را بدون زحمت دادن به نیت و فکر هم انجام داد. برای مثال نماز می خوانیم، روزه می گیریم ولی خیلی به ذهنمان فشار نمی آوریم که این اعمال برای چیست!؟ در عوض اصلاً سراغ اعمال جوانحی نمی رویم چون نیاز به صرف وقت و انرژی مضاعف دارد. ما اگر خواهان پیشرفت و حرکت به سوی کمال هستیم باید به این جنبه از عبادات توجه ویژه نماییم. باید بتوانیم بین اعمالمان توازن ایجاد کنیم. نباید تنها به نماز خواندن اکتفا کرد ولی مصرف گرا بود؛ نباید به روزه گرفتن بسنده کرد ولی اهل اسراف و تبذیر و ریخت و پاش های بیهوده بود. باید روی تک تک اعمالمان فکر کنیم و ببینیم آیا به گونه ای هست که بتوانیم آن را بر خدا و پیامبرش ارائه کرد یا خیر؟
پی نوشت ها:
۱- پيامبر صلى الله عليه و آله: «إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الخلاقِ.» براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام. (كنزالعمال،ج۱۳، ص۱۵۱، ح۳۶۴۷۲)
۲- سیری در سیرهء نبوی، ص ۲۰۱
۳- سيرى در نهج البلاغه، ص ۲۳۷ و ۲۳۸
منبع:تراز